1. a drippy faucet
شیری که چکه می کند.
2. These men look a bit drippy.
[ترجمه ترگمان]این مردها حسابی بارانی به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]این مردان کمی ترسناک هستند
3. Where's that drippy brother of yours?
[ترجمه ترگمان]این برادر روحانی تو کجاست؟
[ترجمه گوگل]از کجا این برادر قطره چشمی شماست؟
4. The movie is nothing but a drippy melodrama.
[ترجمه ترگمان]این فیلم چیزی نیست جز یک نمایش بارانی
[ترجمه گوگل]این فیلم چیزی جز یک ملودرام جابجایی نیست
5. The last is of the drippy scion of the once-formidable founding family, who fails even to announce the paper's closure properly.
[ترجمه ترگمان]آخرین بازمانده خاندان بنیانگذار یک خانواده بنیانگذار مخوف است، که حتی نتوانسته است بسته شدن کاغذ را به درستی اعلام کند
[ترجمه گوگل]آخرین باریکه از خانواده ی بنیانگذاران یک بار وحشتناک است که حتی نمی توانست بطور مناسب بسته شدن کاغذ را اعلام کند
6. And how about the one with the drippy nose?
[ترجمه ترگمان]آن یکی را با دماغ بارانی چطور؟
[ترجمه گوگل]و چگونه در مورد یک با بینی غوطه ور است؟
7. In the drippy days, none of our classmates had umbrellas, so they were all wringing .
[ترجمه ترگمان]در روزه ای بارانی، هیچ یک از همکلاسی هامون چتر نگرفته بودند، بنابراین همه با هم کش مکش داشتند
[ترجمه گوگل]در روزهای آبیاری، هیچ یک از همکلاسی های ما چتر نداشتند، بنابراین همه آنها از بین رفتند
8. Tea tree in place of precipice, have a long, narrow rock, rock Xia year-round have springs from the top Xia drippy.
[ترجمه ترگمان]تی پارتی به جای لبه، یک صخره بلند، سنگی باریک، سنگی در طول سال دارد که از قله Xia drippy ساخته شده است
[ترجمه گوگل]درخت چای به جای شکاف، یک سنگ بلند و باریک، سنگی Xia در طول سال دارای چشمه از بالا Xia drippy
9. For generations, wise mothers have used Hyland's C-Plus Cold Tablets to ease the drippy misery.
[ترجمه ترگمان]برای نسل ها، مادران خردمند از hyland Cold برای کاستن از بدبختی drippy استفاده کرده اند
[ترجمه گوگل]برای نسل ها، مادران عاقل از قرص های C-Plus Cold Plus برای استفاده در هزاره ها استفاده کرده اند
10. Current medical practices blame pollen for the runny eyes or drippy noses that springtime flowers and flowering trees give off.
[ترجمه ترگمان]روش های کنونی پزشکی، گرده را به خاطر the بینی یا بینی drippy سرزنش می کنند که بهار بهار و درختان شکوفان آن را رها می کنند
[ترجمه گوگل]شیوه های پزشکی فعلی سرخ کردن گرده را برای چشم های آبریزش یا بینی می اندازند که گل های درختان و درختان گلدار را از بین می برد
11. For one out of five unlucky souls in the U. S., there's no mistaking the red, swollen eyes, drippy nose, sore throat and angry, inflamed nasal passages.
[ترجمه ترگمان]برای یکی از پنج روح بدشانس در ایالات متحد اس - - - - - - - - چشمان سرخ و متورم و بینی ورم کرده و گلو درد و تب بینی را گرفته
[ترجمه گوگل]برای یک نفر از پنج روح بی رحمانه در U S, هیچ خطایی در چشم قرمز، تورم، بینی، گلو درد و عصبانیت، پارگی بینی نداشته باشد
12. The signal also will be weakened in the dry or drippy environment.
[ترجمه ترگمان]این سیگنال در محیط خشک یا drippy تضعیف خواهد شد
[ترجمه گوگل]سیگنال نیز در محیط خشک و یا پرتقال تضعیف خواهد شد
13. Tea tree in place of precipice, there is a narrow rock, rock top Xia Xia drippy at spring from there.
[ترجمه ترگمان]یک درخت بزرگ در جای لبه پرتگاه، یک صخره کوچک سنگی وجود دارد که در بهار از آنجا بارانی است
[ترجمه گوگل]درخت چای به جای شکاف وجود دارد، یک سنگ باریک وجود دارد، سنگ بالا Xia Xia در حال بهار از آنجا ریزش دارد