کلمه جو
صفحه اصلی

misled


گمراه کردن، غلطانداز

انگلیسی به فارسی

گمراه شده، گمراه کردن، فریب دادن، مغلطه کردن، مشتبه کردن، باشتباه انداختن


جملات نمونه

1. Perhaps he had slightly misled them, but it was quite unintentional.
[ترجمه ترگمان]شاید او آن ها را گمراه کرده بود، اما کاملا عمدی بود
[ترجمه گوگل]شاید او کمی گمراه کرده بود، اما کاملا بی هدف بود

2. He is a good boy, but bad companions misled him.
[ترجمه ترگمان]او پسر خوبی است، اما رفقای بد او را گمراه کرده اند
[ترجمه گوگل]او پسر خوبی است، اما همراهان بد او را گمراه کردند

3. The guide misled the tourists in the woods.
[ترجمه ترگمان]راهنما توریست ها را در جنگل گمراه کرد
[ترجمه گوگل]این راهنمای گردشگران را در جنگل گمراه کرد

4. You should not be misled by a person's appearance.
[ترجمه ترگمان]تو نباید با ظاهر یک نفر گمراه شده باشی
[ترجمه گوگل]شما نباید با ظاهر شخص گمراه شوید

5. You misled me as to your intentions.
[ترجمه ترگمان]تو من رو به خاطر to گمراه کردی
[ترجمه گوگل]شما به منزله نیت شما گمراه شدید

6. He was entirely misled by her words.
[ترجمه ترگمان]حرف هایش کاملا گمراه شده بود
[ترجمه گوگل]او کاملا با کلماتش گمراه شد

7. Politicians have misled the public over the dangers of these chemicals.
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران مردم را در مورد خطرات این مواد شیمیایی گمراه کرده اند
[ترجمه گوگل]سیاستمداران درمورد خطرات این مواد شیمیایی عموم مردم را گمراه کرده اند

8. It's easy to be misled by externals.
[ترجمه ترگمان]گمراه شدن توسط عوامل ظاهری آسان است
[ترجمه گوگل]آسان است که از طریق خارجی ها گمراه شوند

9. Take advice to insure yourself against being misled.
[ترجمه ترگمان]توصیه کنید که خودتان را در مقابل گمراه شدن بیمه کنید
[ترجمه گوگل]برای محافظت از خود در مقابل گمراهی، مشاوره بگیرید

10. Parliament has been totally misled about this affair.
[ترجمه ترگمان]پارلمان در این رابطه کاملا گمراه شده است
[ترجمه گوگل]پارلمان در مورد این امر کاملا گمراه شده است

11. He deliberately misled us about the nature of their relationship.
[ترجمه ترگمان]او عمدا ما را در مورد ماهیت روابطشان گمراه کرد
[ترجمه گوگل]او عمدا ما را درباره ماهیت رابطه آنها گمراه کرد

12. The company misled hundreds of people into investing their money unwisely.
[ترجمه ترگمان]این شرکت صدها نفر را گمراه کرده و پول خود را از دست داده است
[ترجمه گوگل]این شرکت صدها نفر را به اشتباه سرمایه گذاری کرد

13. They were naive and easily misled.
[ترجمه ترگمان]آن ها ساده لوح بودند و به راحتی گمراه شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها ساده لوحانه بودند و به راحتی گمراه شدند

14. Don't be misled into thinking that scientific research is easy.
[ترجمه ترگمان]گمراه نشوید و فکر کنید که تحقیقات علمی آسان است
[ترجمه گوگل]گمان نکنید که تحقیقات علمی آسان نیست

پیشنهاد کاربران

منحرف کردن

گمراه شده ، به غلط انداخته شده


کلمات دیگر: