کلمه جو
صفحه اصلی

drizzling


معنی : نم نم باران

انگلیسی به فارسی

ریزش، نم نم باران


انگلیسی به انگلیسی

• raining lightly

مترادف و متضاد

نم نم باران (اسم)
drizzling

جملات نمونه

1. It was drizzling, and miserably cold and damp.
[ترجمه ترگمان]باران ریز و نمناک و مرطوب بود
[ترجمه گوگل]این خیس بود، و به طرز شکننده ای سرد و مرطوب بود

2. The rain isn't too bad - it's only drizzling.
[ترجمه ترگمان]باران خیلی بد نیست - فقط نم نم باران است
[ترجمه گوگل]باران خیلی بد نیست - فقط یخ زده است

3. It had been drizzling all day.
[ترجمه ترگمان]تمام روز باران باریده بود
[ترجمه گوگل]در تمام طول روز رانده شده بود

4. The drizzling rain curtained the beautiful lake.
[ترجمه ترگمان]باران ریز باران، دریاچه زیبا را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]باران برف زده دریاچه زیبا

5. The airliner landed amidst the drizzling rain.
[ترجمه ترگمان]هواپیما در میان باران ریز باران فرود آمد
[ترجمه گوگل]هواپیمای مسافربری در میان باران های باران فرود آمد

6. The rain has been drizzling down for hours.
[ترجمه ترگمان]ساعت ها باران نم نم باریده
[ترجمه گوگل]باران چند ساعت در حال ریزش است

7. It's been drizzling all day.
[ترجمه ترگمان]تمام روز باران باریده
[ترجمه گوگل]این همه روز رانده شده است

8. The weather might be dull, it might be drizzling, but Broadstairs promenade had changed almost beyond recognition.
[ترجمه ترگمان]شاید باران نم نم باریده باشد، اما گردش باران تقریبا فراتر از شناخت و تشخیص تغییر کرده بود
[ترجمه گوگل]آب و هوا ممکن است خسته کننده باشد، ممکن است غم انگیز باشد، اما غار Broadstairs تقریبا غیر قابل شناختی تغییر کرده است

9. She shut herself in out of the drizzling rain, and expressed her delight with everything.
[ترجمه ترگمان]او خود را از باران ریز ریز بیرون کشید و از همه چیز لذت برد
[ترجمه گوگل]او خود را در خارج از باران باران غوطه ور کرده است، و لذت خود را با همه چیز ابراز کرد

10. It was a cold lousy day and drizzling by evening.
[ترجمه ترگمان]آن روز هوا بارانی بود و باران ریز می بارید
[ترجمه گوگل]روزهای سرد و غم انگیز شب بود

11. Drizzling rain soaked Hodgesaargh as he trudged back to the castle.
[ترجمه ترگمان]وقتی به قلعه برگشت باران خیس از باران بود
[ترجمه گوگل]باران ریختن Hodgesaargh به عنوان او را به قلعه بازگشت

12. By mid-morning the monsoon rain was once again drizzling from an overcast sky, and visibility was atrocious.
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح باران موسمی باران دوباره از آسمان ابری شروع به نم نم باران کرد و دید که خیلی بی رحمانه است
[ترجمه گوگل]تا اواسط صبح، باران های مصنوعی باران باران باران باران شدیدی از آسمان پر از ابر و باران بود

13. Standing there in the drizzling rain, he heard her back door slam.
[ترجمه ترگمان]در باران ریز باران، صدای بسته شدن در پشت سرش را شنید
[ترجمه گوگل]در حال باریدن باران در حال باریدن است، او از پشت در خانه اش را شنید

14. It was drizzling very lightly, and I could hear the tiny patter of small raindrops.
[ترجمه ترگمان]نم نم باران بسیار ملایم بود و می توانستم صدای ریزش قطرات باران را بشنوم
[ترجمه گوگل]این بسیار خفیف بود و من می توانستم کمی کوچک از قطرات باران کوچک را بشنوم

پیشنهاد کاربران

نم نم باران


نم نم باران باریدن ، raining lightly

باران نم نم


کلمات دیگر: