1. The baby sat in his high-chair,burbling happily.
[ترجمه ترگمان]بچه در صندلی اش لم داد و با خوشحالی گفت:
[ترجمه گوگل]کودک در صندلی کنار صندلی نشسته و با خوشحالی می سوزاند
2. She was burbling about what she'd do if she won the lottery.
[ترجمه ترگمان]اون در مورد کاری که کرده بود فکر می کرد اگه توی بخت آزمایی برنده بشه
[ترجمه گوگل]او در مورد آنچه که او می خواهد انجام دهد اگر او برنده قرعه کشی burbling بود
3. The little girl burbled with mirth.
[ترجمه ترگمان]دختر کوچک با شادی سر تکان می داد
[ترجمه گوگل]دختر کوچولو با خوشحالی
4. The water burbled over gravel.
[ترجمه ترگمان]آب زیر ریگ روان بود
[ترجمه گوگل]آب بر روی ماسه ریخت
5. She was burbling on her unemployment.
[ترجمه ترگمان]داشت بی کار می شد
[ترجمه گوگل]او بیکار بود
6. Key burbled about the wonderful people who contribute to tourism.
[ترجمه ترگمان]سوال کلیدی درباره افرادی که به توریسم کمک می کنند
[ترجمه گوگل]کلیدی در مورد افراد فوق العاده که به گردشگری کمک می کنند، کلیدی است
7. She was burbling about her new job.
[ترجمه ترگمان]اون داشت درباره شغل جدیدش حرف می زد
[ترجمه گوگل]او در مورد کار جدیدش گریخت
8. He burbles on about freedom.
[ترجمه ترگمان]او در مورد آزادی سخن می گفت
[ترجمه گوگل]او درباره آزادی حرف می زند
9. What's he burbling about?
[ترجمه ترگمان]جریان چیه؟
[ترجمه گوگل]در مورد او چطور؟
10. Under the black vinyl the waters burbled and hiccuped.
[ترجمه ترگمان]زیر مجسمه سیاه the سکسکه می کرد و سکسکه می کرد
[ترجمه گوگل]در زیر وینیل سیاه، آبها خالی شده و خالی شده اند
11. The computer would be burbling away and the lights would be fluttering around the console.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر در حال پرسه زدن بود و چراغ ها در اطراف the پرپر می زدند
[ترجمه گوگل]کامپیوتر دور می شود و چراغ ها در اطراف کنسول می شکند
12. I stroke her hair and burble fine words, while she sobs out her questions and accusations.
[ترجمه ترگمان]موهای او را نوازش می کنم و زمزمه می کنم، در حالی که او سوالات و accusations را به گریه می اندازد
[ترجمه گوگل]من موهایم را له می کنم و کلمات خوبی را می گیرم، در حالی که سوالات و اتهاماتش را می فهمد
13. The constant stream of praise burbling in the background of the class swelled into shouts of rapture.
[ترجمه ترگمان]جریانی که در پس زمینه شنیده می شد صدای تشویق و ستایش کلاس به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]جریان ثابت شکوفایی ستایش در پس زمینه کلاس، به فریادهای تحقیر آمیز تبدیل شد
14. There was no sound except for a pigeon burbling to itself in the road, pecking at horse-dung.
[ترجمه ترگمان]هیچ صدایی به جز صدای غرش کبوتر در جاده شنیده نمی شد و به مدفوع اسب نوک می زد
[ترجمه گوگل]هیچ صدایی جز صدای کبوتر در خود جاده ای نبود، صدای کثیفش را می شنید