کلمه جو
صفحه اصلی

attaint


معنی : لمس، دست کاری، مقصر دانستن، خوار کردن، محکوم کردن، بد نام کردن
معانی دیگر : (حقوق) از طریق مصادره ی اموال و سلب حقوق مدنی تنبیه کردن، (قدیمی) ننگین کردن، آبروریزی، لکه، (قدیمی) سرایت کردن، مبتلا کردن، (قدیمی) متهم کردن، (مهجور) گناهکار شناختن، حکم مصادره ی اموال و سلب حقوق مدنی، محکومیت قاضی یا عضو هیئت منصفه بعلت دادن رای غلط، رسیدن به، نائل شدن به، محکوم کردن قاضی یا عضو هیئت منصفه برای دادن حکم خلاف، محروم کردن

انگلیسی به فارسی

(حقوق) محکومیت قاضی یا عضو هیئت منصفه به علت دادن رأی اشتباه، دستکاری، لمس، رسیدن به، نائل شدن به، محکوم کردن (قاضی یا عضو هیئت منصفه برای دادن حکم خلاف)، مقصر دانستن، محروم کردن، بدنام کردن


متاسفم، لمس، دست کاری، محکوم کردن، مقصر دانستن، خوار کردن، بد نام کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: attaints, attainting, attainted
• : تعریف: to inflict the loss of civil rights on (someone) following conviction for a major crime.
اسم ( noun )
• : تعریف: in law, the loss of civil rights following conviction for a major crime, esp. treason; attainder.

• confiscation of property and rights; humiliation; stain; blow received in a fight
take away rights and property; disgrace, humiliate

مترادف و متضاد

لمس (اسم)
handle, attaint, handling, tactility

دست کاری (اسم)
attaint, manipulation, handwork

مقصر دانستن (فعل)
blame, attaint, fault, inculpate

خوار کردن (فعل)
debase, abuse, affront, insult, shame, reproach, dishonor, humiliate, disgrace, blemish, profane, attaint, asperse, defame, discredit, smirch, stigmatize

محکوم کردن (فعل)
adjudge, condemn, convict, sentence, attaint

بد نام کردن (فعل)
vilify, blemish, attaint, asperse, defame, denigrate, malign, traduce, calumniate, lynch

جملات نمونه

1. The pIt'shaft of the attaint after restoring blowout is a problem that has challenge sex.
[ترجمه ترگمان]شفت pit پس از بازسازی یک مشکل است که رابطه جنسی را به چالش می کشد
[ترجمه گوگل]پس از جابجایی مجدد، پس از زایمان، مشکلاتی وجود دارد که باعث بروز مشکل جنسی می شود

2. The attaint phenomenon of anvil face is measured to producing quality and mould life impact is very big, make forging even the product discards as useless group by group, pecuniary loss is severe.
[ترجمه ترگمان]پدیده attaint صورت سندان به منظور تولید کیفیت و شکل گیری تاثیر زندگی بسیار بزرگ است و باعث می شود که حتی مازاد محصول به عنوان یک گروه بی هوده توسط گروه، ضرر مالی شدید باشد
[ترجمه گوگل]پدیده آسیب دیدگی چنگال به اندازه کافی تولید می شود و تاثیر زندگی روی قالب بسیار بزرگ است و حتی محصول را به صورت گروهی بی فایده به صورت گروهی از بین می برد، از دست دادن مالی بسیار شدید است

3. Don't attaint the electric appliance when clean them with rag.
[ترجمه ترگمان]این اسباب برقی را از وقتی که با پارچه تمیز می کنند محروم نکن
[ترجمه گوگل]دستگاه الکتریکی را در هنگام پاک کردن آنها با دستمال مرطوب نکنید

4. After the Restoration he was one of those not actually attainted but perpetually disabled from holding any office.
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت سلطنت، او یکی از کسانی بود که در واقع attainted نبود، بلکه همیشه از دست داشتن یک اداره عاجز بود
[ترجمه گوگل]پس از ترمیم او یکی از کسانی بود که در واقع دست نیافتنی بود اما از هرکدام از ادارات به طور دائم غیر فعال بود

5. The transmitting noise can reduce capability of power supply or attaint switch power supply.
[ترجمه ترگمان]نویز ارسال می تواند توانایی تامین برق و یا منبع تغذیه سوییچینگ را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نویز انتقال می تواند توانایی منبع تغذیه را کاهش دهد یا منبع تغذیه سوئیچ را متوقف کند

6. Because complete oil path closes, can prevent dust to invade attaint bearing again.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مسیر نفت کامل بسته می شود، می تواند از گرد و غبار جلوگیری کند و بار دیگر به attaint حمله کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که مسیر کامل روغن بسته می شود، می تواند گرد و غبار را مجبور به تحمل bearing تحمل را جلوگیری کند

7. To property damages case, because be in operation demon animal, the outside guesses is, blizzard attaint 9 cities server, this is to guess merely, did not get concerned confirming.
[ترجمه ترگمان]برای خسارت به اموال، به دلیل این که در مورد حیوان شیطان وجود داشته باشد، حدس خارج این است که blizzard attaint ۹ شهر، این فقط حدس و گمان نیست
[ترجمه گوگل]به دلیل خسارات وارده به مالکیت، به دلیل اینکه در حیطه حیوانات عمل می کند، حدس های بیرونی این است که حشره کشیدن 9 سرور شهر را متوقف می کند، این تنها حدس زدن است، تأیید نشده است

8. Adopts double buffering device, absorb shock to prevent other institutions for vibration and easy attaint, strong and durable.
[ترجمه ترگمان]دستگاه buffering دوگانه Adopts، شوک را جذب می کند تا از دیگر موسسات برای ارتعاش و attaint آسان، محکم و بادوام جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]دستگاه بافر دوگانه را می پذیرد، شوک را برای جلوگیری از لرزش های دیگر در اختیار دیگران قرار می دهد و به راحتی می توان از آن استفاده کرد، قوی و با دوام

9. To often ambulating, trample or wear away the place such as fierce porch, can add buy sheet small blanket, avoid carpet generation is local heavy corrupt or attaint.
[ترجمه ترگمان]برای اغلب ambulating، لگد زدن و یا پوشیدن آن مانند هشتی سخت، می تواند یک ملافه کوچک بخرد، و از تولید فرش اجتناب کند، از فساد سنگین داخلی یا attaint استفاده می کند
[ترجمه گوگل]اغلب آمبولیزه کردن، خراب کردن یا از بین بردن محل مانند حجاب شدید، می توانید پتو کوچک خرید را اضافه کنید، از فرش فرش ناپدید می شوید و آسیب جدی محلی است

10. If hasn t abundant security mechanism, anybody can access and amend the data, or the gusty physics attaint, all of this can work serious data losing.
[ترجمه ترگمان]اگر مکانیزم امنیتی زیادی وجود نداشته باشد، هر کسی می تواند به آن دسترسی داشته باشد و اطلاعات را اصلاح کند، و یا فیزیک کوانتوم، همه اینها می تواند منجر به از دست دادن داده های جدی شود
[ترجمه گوگل]اگر هیچ ساز و کار امنیتی نداشته باشد، هر کسی می تواند داده ها را تغییر دهد یا اصلاح کند، یا فیزیک خسته کننده، همه اینها می توانند اطلاعات جدی را از دست بدهند

11. By glassy, the eruption cloud that coarse rock particle forms jams not only engine, still can wear away windshield, attaint plane navigation and communication system.
[ترجمه ترگمان]ابر فوران که ذرات سنگ درشت را نه تنها موتور می سازد، هنوز هم می تواند شیشه جلو، کش تیرانی هواپیما و سیستم ارتباطی را به هم بزند
[ترجمه گوگل]با انبساط، ابر فوران که ذرات درشت سنگ تشکیل می دهد نه تنها موتور، هنوز می تواند پوشیدن شیشه جلو، ناوبری ناوبری هواپیما و سیستم ارتباطی

12. Nailhead slightly inside embedded board, but do not get attaint paper area, nailhole should undertake antirust processing.
[ترجمه ترگمان]Nailhead کمی در داخل تخته جاسازی شده است، اما حوزه کاغذ attaint را دریافت نکنید، nailhole باید پردازش antirust را انجام دهد
[ترجمه گوگل]Nailhead کمی در داخل هیئت مدیره جاسازی شده است، اما منطقه کاغذ ناخوشایند، nailhole باید پردازش ضد انسداد انجام شود


کلمات دیگر: