کلمه جو
صفحه اصلی

شه ولی

لغت نامه دهخدا

شه ولی . [ ش َه ْ وَ ] (اِخ ) دهی ازدهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد و حدود 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


شه ولی . [ ش َه ْ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بتوند بخش مرکزی شهرستان شوشتر است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


شه ولی. [ ش َه ْ وَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بتوند بخش مرکزی شهرستان شوشتر است و 180 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

شه ولی. [ ش َه ْ وَ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد و حدود 100 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

شه ولی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
شه ولی (بهمئی)
شه ولی (کهگیلویه)

پیشنهاد کاربران

نام پسر در زبان لری بختیاری

نام یکی از ایل های لر بود که اتحاد ایل آن از بین رفت
و در سایر طوایف بختیاری زندگی میکنند



شهولی به معنای شه مخفف شاه و ولی نیز به معنای سرپرست میباشد.

شه برگرفته از واژه و مخفف شاه و کلمه ولی به معنای سرپرست. شهولی =. شاه سرپرست

نام یکی از طوایف بختیاری ( عالی محمدی_دیناروند ) است
که هم اکنون دربخش های مختلف خوزستان ( ایذه، اهواز، شوشتر، دزفول، مسجد سلیمان و. . . ) ساکن هستند و گفته شد اصالتا اهل ایذه هستند
و معنای ادبی آن شاه سرپرست یا شاه بزرگ است



کلمات دیگر: