1. He was taking potshots at neighbourhood cats.
[ترجمه ترگمان]اون رفته بود به گربه های همسایه دست بزنه
[ترجمه گوگل]او در گربه های محله ی کوچکی قرار داشت
2. The recent criticism of his leadership has included potshots from several leading political journalists.
[ترجمه ترگمان]انتقاد اخیر از رهبری او شامل potshots از چندین روزنامه نگار برجسته سیاسی بوده است
[ترجمه گوگل]نقد اخیر رهبری او شامل چندین مورد از چندین روزنامه نگار برجسته سیاسی است
3. The newspapers took constant potshots at the president.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها مدام به رئیس جمهور potshots می دادند
[ترجمه گوگل]این روزنامه ها در ریاست جمهوری به طور مداوم متوقف شد
4. Somebody took a potshot at him as he drove past.
[ترجمه ترگمان]یک نفر با اتومبیل به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]بعضی وقت ها گذشته را به سمت او پرتاب کرد
5. I took a potshot at the rabbit, but missed.
[ترجمه ترگمان]یه نگاهی به خرگوش انداختم اما تیرش خطا رفت
[ترجمه گوگل]من یک خرگوش را گرفتم اما از دست دادم
6. Two influential economists take a potshot at financial policymakers. Why don't their criticisms add up?
[ترجمه ترگمان]دو اقتصاددان تاثیرگذار از سیاست گذاران مالی انتقاد کرده اند چرا انتقادات خود را به این موضوع افزوده اند؟
[ترجمه گوگل]دو اقتصاددان با نفوذ در سیاستگذاران مالی یک ضربه زدند چرا انتقاداتشان کم نیست؟
7. But defense testimony showed that Plympton partook in escalating verbal potshots.
[ترجمه ترگمان]اما شهادت دفاعی نشان داد که Plympton در حال افزایش potshots کلامی است
[ترجمه گوگل]اما شهادت دفاعی نشان داد که پلمپتون در حال افزایش استعدادهای کلامی است