کلمه جو
صفحه اصلی

spectral


معنی : خیالی، روح مانند، روحی، طیفی
معانی دیگر : شبح مانند، روح وار، شبحی، بینایی

انگلیسی به فارسی

طیفی


روح مانند، روحی، خیالی، طیفی، بینایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: spectrally (adv.), spectrality (n.), spectralness (n.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or like a specter.
مترادف: ghostly, phantom
مشابه: demonic, ghastly, incorporeal, otherworldly, phantomlike, shadowy, spiritual, supernatural, wraithlike

(2) تعریف: of, pertaining to, produced by, or like a spectrum.

• of or pertaining to a specter, ghostly; resembling a specter

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] طیف
[ریاضیات] طیفی
[آمار] طیفی

مترادف و متضاد

ghostly


خیالی (صفت)
valetudinarian, air-built, imaginary, fanciful, fictitious, fancied, fantastic, unrealistic, chimerical, unreal, dreamy, visionary, thoughtful, pensive, hypochondriac, spleeny, insubstantial, contemplative, meditative, romantic, cloud-built, fantastical, spectral, ideational

روح مانند (صفت)
ghostlike, spectral

روحی (صفت)
intrinsic, moral, inner, mental, spiritual, numinous, spectral, psychic, supersensible, supersubstantial

طیفی (صفت)
spectral

Synonyms: apparitional, eerie, haunted, illusory, phantasmal, phantom, scary, shadowy, spiritual, spooky, supernatural


جملات نمونه

1. I am studying spectral classification.
[ترجمه ترگمان]من طبقه بندی طیفی را مطالعه می کنم
[ترجمه گوگل]من در حال مطالعه طبقه بندی طیفی هستم

2. She is compelling, spectral, fascinating, an unforgettably unique performer.
[ترجمه ترگمان]او جذاب، شبح وار، جذاب، و اجرا کننده منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]او مجذوب، طیف، جذاب، یک بازیگر فراموش نشدنی منحصر به فرد است

3. A seventh band covers the spectral region in which heat is emitted by the Earth's surface.
[ترجمه ترگمان]نوار هفتم منطقه طیفی را پوشش می دهد که در آن گرما از سطح کره زمین ساطع می شود
[ترجمه گوگل]باند هفتم منطقهی طیفی را پوشش می دهد که در آن گرما از سطح زمین پخش می شود

4. These are all simulated spectral and concentration data.
[ترجمه ترگمان]اینها همه داده های طیفی و تراکم شبیه سازی شده هستند
[ترجمه گوگل]این همه داده های طیفی و غلظت شبیه سازی شده است

5. Beta is a fine orange star of spectral type M, beautiful in binoculars; it has been suspected of slight variability.
[ترجمه ترگمان]بتا یک ستاره درخشان نارنجی از نوع M، زیبا در دوربین چشمی است؛ این ستاره به تغییرات جزیی متهم شده است
[ترجمه گوگل]بتا یک ستاره نارنجی خوب از نوع طیفی M است که در دوربین های عکاسی زیبا دیده می شود آن را در تنوع اندکی مشکوک است

6. Balmer had been thinking about the spectral lines from hydrogen.
[ترجمه ترگمان]Balmer در مورد خطوط طیفی هیدروژن فکر کرده بودند
[ترجمه گوگل]Balmer در مورد خطوط طیفی از هیدروژن فکر کرده بود

7. Ahead the red light glowed evilly and the spectral figures moved into its aura to become cardboard silhouettes.
[ترجمه ترگمان]در پیش، نور قرمز evilly evilly و چهره های شبح وار به هاله نور تبدیل شدند تا تبدیل به نیم رخ مقوایی شوند
[ترجمه گوگل]پیش از آن نور قرمز به شکلی خیره شد و چهره های طیفی به حالت عادی حرکت کردند تا شکلات های مقوایی تبدیل شود

8. The holiday has to do with other worldliness, spectral phenomena, lonesome caped creatures rising across the moon.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات باید با دیگر worldliness، پدیده های شبح مانند و موجودات caped که در ماه بالا می آیند، انجام دهد
[ترجمه گوگل]تعطیلات با سایر جهانگرائی، پدیده های طیفی، موجودات پنهانی تنها در طول ماه روبرو شده است

9. The Fire Ghost simply bursts into flames, its spectral body surrounded with a huge halo of dancing fire.
[ترجمه ترگمان]شبح آتش فقط شعله های آتش را شعله ور می کند، بدن شبح وار آن را احاطه کرده با هاله ای عظیم از آتش رقص احاطه شده است
[ترجمه گوگل]شبح آتش به سادگی به شعله های آتش می کشد، بدن طیفی آن با یک عظیم از آتش رقص احاطه شده است

10. U, of spectral type M, appears to be irregular, with a range of from 6 to
[ترجمه ترگمان]U، از نوع طیفی M، با محدوده ای از ۶ تا ۶، نامنظم است
[ترجمه گوگل]U، از نوع طیفی M، به نظر می رسد نامنظم است، با دامنه ای از 6 تا

11. The use of many plots and their spectral interpretation is to be commended.
[ترجمه ترگمان]استفاده از بسیاری از طرح ها و تفسیر طیفی آن ها باید مورد تقدیر قرار گیرد
[ترجمه گوگل]استفاده از بسیاری از توطئه ها و تفسیر طیفی آنها باید مورد ستایش قرار گیرد

12. Intelligences without bodies and beings without form are spectral ghosts guaranteed to mislead.
[ترجمه ترگمان]Intelligences بدون بدن و موجودات بدون شکل، ارواح شبح وار هستند که برای گمراه کردن تضمین شده اند
[ترجمه گوگل]هوش بدون موجودات و موجودات بدون شکل، ارواح طیفی گمراه می شوند

13. The spectral classes established by asteroid observers are based on the colors and total reflectivity of their targets.
[ترجمه ترگمان]کلاس های طیفی که توسط ناظران خرده سیاره ها ایجاد شده اند براساس رنگ ها و بازتاب کل اهداف آن ها می باشند
[ترجمه گوگل]کلاس های طیفی که توسط ناظران سیارک ایجاد شده براساس رنگ و بازتابی کامل اهداف آنها است

14. Most of the spectral distribution is confined to the central maximum which has a positive upper frequency boundary of.
[ترجمه ترگمان]بیشتر توزیع طیفی محدود به بیشینه مرکزی است که مرز فرکانس بالا بالایی دارد
[ترجمه گوگل]بیشتر توزیع طیفی محدود به حداکثر مرکزی است که دارای مرز فرکانس مثبت بالا است

15. The spectral types were given letters of the alphabet, as follows: O: very hot stars, greenish-white or bluish-white.
[ترجمه ترگمان]انواع طیفی حروف الفبا را به صورت زیر مشخص می کنند: O: ستاره های بسیار داغ، سفید متمایل به سبز یا سفید
[ترجمه گوگل]انواع طیفی حروف الفبا به صورت زیر آورده شده است: ستاره های بسیار داغ، سبز مایل به سفید یا آبی سفید

پیشنهاد کاربران

طیفی spectral quality
کیفیت طیفی

شبح وار

موهوم، خیالی، شبح آسا، شبح گون.


کلمات دیگر: