کلمه جو
صفحه اصلی

adhere to

دیکشنری تخصصی

[حقوق] پیوستن یا ملحق شدن (به معاهده)، پذیرفتن

پیشنهاد کاربران

رعایت کردن ( قانون )

پروراندن

پایبندبودن

پیروی از، وفاداری به، چسبیدن به

All drivers must adhere to speed limits.
تمام رانندگان بایستی از محدودیت سرعت پیروی کنند.

تعلق خاطر به

ضمیمه کردن

پیروی کردن از . وفادار بودن به . چسبیدن به

تاکیدبر


کلمات دیگر: