قانون اداری
administrative law
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• law concerned with the executive authority and the bodies associated with it
دیکشنری تخصصی
[حقوق] حقوق اداری، مقررات اداری
جملات نمونه
1. Environmental law heavily intertwined with administrative law.
[ترجمه ترگمان]قانون محیط زیست به شدت با قانون اجرایی درهم تنیده است
[ترجمه گوگل]قانون محیط زیست به شدت با قانون اداری در هم آمیخته است
[ترجمه گوگل]قانون محیط زیست به شدت با قانون اداری در هم آمیخته است
2. Secondly, this book is primarily about constitutional and administrative law and about governmental institutions.
[ترجمه ترگمان]دوم، این کتاب در درجه اول در مورد قانون اساسی و اجرایی و نهاده ای دولتی است
[ترجمه گوگل]دوم، این کتاب در درجه اول در مورد قانون اساسی و اداری و در مورد نهادهای دولتی است
[ترجمه گوگل]دوم، این کتاب در درجه اول در مورد قانون اساسی و اداری و در مورد نهادهای دولتی است
3. Public and administrative law Law can prohibit or regulate activities: The citizen can obey or break the law.
[ترجمه ترگمان]قانون حقوق اجرایی و اجرایی می تواند فعالیت ها را ممنوع یا قانونمند سازد: شهروندان می توانند قانون را اطاعت کنند یا قانون شکنی کنند
[ترجمه گوگل]قانون عمومی و اداری قانون می تواند فعالیت های خود را ممنوع یا تنظیم کند: شهروند می تواند قانون را متوقف کند یا آن را متوقف کند
[ترجمه گوگل]قانون عمومی و اداری قانون می تواند فعالیت های خود را ممنوع یا تنظیم کند: شهروند می تواند قانون را متوقف کند یا آن را متوقف کند
4. Much the same problem has arisen in administrative law.
[ترجمه ترگمان]در قانون اجرایی نیز همین مساله مطرح شده است
[ترجمه گوگل]خیلی مشکل در قانون اداری ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]خیلی مشکل در قانون اداری ایجاد شده است
5. The traditional administrative law considers that the system of the administration reconsideration is not fit for the intercessory principle.
[ترجمه ترگمان]قانون اجرایی سنتی در نظر دارد که سیستم بازنگری مدیریت برای اصل intercessory مناسب نیست
[ترجمه گوگل]قانون اداری سنتی تصریح می کند که سیستم بازنگری اداری برای اصل تقدیس مناسب نیست
[ترجمه گوگل]قانون اداری سنتی تصریح می کند که سیستم بازنگری اداری برای اصل تقدیس مناسب نیست
6. What Modern administrative law focuses on is judicial review of administrative discretion.
[ترجمه ترگمان]آنچه قانون اداری مدرن بر آن تمرکز دارد، بررسی قضایی صلاحدید اجرایی است
[ترجمه گوگل]چه قوانین اداری مدرن متمرکز بر بررسی قضایی اختیار اداری است
[ترجمه گوگل]چه قوانین اداری مدرن متمرکز بر بررسی قضایی اختیار اداری است
7. How to apply the basic principle of administrative law?
[ترجمه ترگمان]چگونه اصول اولیه قانون اجرایی را اعمال کنیم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان اصل اساسی قانون اداری را اعمال کرد؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان اصل اساسی قانون اداری را اعمال کرد؟
8. After official sort management, after or hired the administrative law enforcement class official, how to carry on the system design, thought that avoids excessively tediously ?
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه مدیریت رسمی اداری، پس از استخدام یا استخدام یک مقام اجرایی مجری قانون اجرایی، نحوه اجرای طرح سیستم را به کار گرفت، فکر کرد که از کار بیش از حد من اجتناب می کند؟
[ترجمه گوگل]پس از رسم دسته بندی رسمی، پس از رسیدن یا استخدام مقام رسمی اعمال قانون اداری، چگونگی پیاده سازی طراحی سیستم، فکر کرد که از خستگی بیش از حد اجتناب می کند؟
[ترجمه گوگل]پس از رسم دسته بندی رسمی، پس از رسیدن یا استخدام مقام رسمی اعمال قانون اداری، چگونگی پیاده سازی طراحی سیستم، فکر کرد که از خستگی بیش از حد اجتناب می کند؟
9. The aforesaid system effectively regulates acts of administrative law - enforcement.
[ترجمه ترگمان]این سیستم مذکور به طور موثر اعمال قانون اجرایی را تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]سیستم مذکور به طور موثر قوانین اجرای قانون را اجرا می کند
[ترجمه گوگل]سیستم مذکور به طور موثر قوانین اجرای قانون را اجرا می کند
10. Hartmut Maurer, Pandect of Administrative Law, Translated by Gao Jiawei, Law Press, 238(2000).
[ترجمه ترگمان]Hartmut Maurer، Pandect قانون اجرایی، برگردان توسط Gao Jiawei، انتشارات حقوقی، ۲۳۸ (۲۰۰۰)
[ترجمه گوگل]هارتموت مورر، پندکت قانون اداری، ترجمه گائو جیاوی، انتشارات قانون، 238 (2000)
[ترجمه گوگل]هارتموت مورر، پندکت قانون اداری، ترجمه گائو جیاوی، انتشارات قانون، 238 (2000)
11. Our administrative law scholars put lots of their studies on the concrete administration behavior in the past, and look down upon the administrative factual behavior.
[ترجمه ترگمان]محققان قانون اجرایی ما مطالعات خود را در مورد رفتار دولت در گذشته مطرح کرده و به رفتار واقعی اجرایی نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]محققان حقوق اداری ما مطالعات زیادی درباره رفتار خاص دولت در گذشته و بررسی رفتار واقعی اداری را مطرح می کنند
[ترجمه گوگل]محققان حقوق اداری ما مطالعات زیادی درباره رفتار خاص دولت در گذشته و بررسی رفتار واقعی اداری را مطرح می کنند
12. Applying Due Process in administrative law is Administraive Procedural law.
[ترجمه ترگمان]اجرای فرآیند سررسید در قانون اجرایی قانون آئین دادرسی است
[ترجمه گوگل]درخواست پروسه متقابل در قانون اداری، قانون دادرسی اداری است
[ترجمه گوگل]درخواست پروسه متقابل در قانون اداری، قانون دادرسی اداری است
13. In addition, in our country Administrative Law to the main inventory check measure's type stipulated too simply, not yet constructs the science the inventory check measure system.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در کشور ما قانون اداری در مورد نوع اندازه گیری موجودی اصلی، بسیار ساده تصریح شده است، و هنوز علم سیستم اندازه گیری موجودی را در نظر نگرفته است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در کشور ما قانون اداری به نوع اندازه گیری اصلی موجودی بررسی شده است به سادگی، به طور کلی هنوز علم نیست سیستم اندازه گیری چک موجودی
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در کشور ما قانون اداری به نوع اندازه گیری اصلی موجودی بررسی شده است به سادگی، به طور کلی هنوز علم نیست سیستم اندازه گیری چک موجودی
پیشنهاد کاربران
administrative law ( مدیریت )
واژه مصوب: حقوق اداری
تعریف: مجموعة قوانین و مقرراتی که دولت برای هدایت فعالیت های سازمان های دولتی و خدمات عمومی تنظیم می کند
واژه مصوب: حقوق اداری
تعریف: مجموعة قوانین و مقرراتی که دولت برای هدایت فعالیت های سازمان های دولتی و خدمات عمومی تنظیم می کند
کلمات دیگر: