1. estate agency
(انگلیس) بنگاه معاملات ملکی (امریکا: real estate agency)
2. mercantile agency
موسسه ی اطلاعات بازرگانی،نمایندگی تجاری
3. press agency
1- موسسه ی تبلیغاتی 2- آژانس خبری،خبرگزاری
4. a rental agency
بنگاه کرایه ی اتومبیل و غیره
5. a tourist agency
آژانس جهانگردی (گشتگری)
6. a travel agency
آژانس (بنگاه) مسافرتی
7. an advertising agency
سازمان تبلیغاتی (تجارتی)،موسسه ی آگهی های تجارتی
8. he got the job through the agency of one of his relatives
این شغل را به کمک یکی از خویشانش به دست آورد.
9. several large companies are the clients of this advertising agency
چندین شرکت بزرگ مشتری این آژانس تبلیغاتی هستند.
10. In 1970, a federal agency was created to coordinate governmental action to protect environment.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۰، یک اداره فدرال برای هماهنگ کردن اقدام دولتی جهت حفاظت از محیط زیست تشکیل شد
[ترجمه گوگل]در سال 1970، یک سازمان فدرال برای هماهنگ کردن اقدامات دولت برای حفاظت از محیط زیست ایجاد شد
11. I went to an employment agency last week.
[ترجمه ترگمان]هفته پیش به یه آژانس استخدام رفتم
[ترجمه گوگل]من هفته گذشته به آژانس اشتغال رفتم
12. The agency would collect and disseminate information.
[ترجمه ترگمان]این اداره اطلاعات را جمع آوری و منتشر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]آژانس اطلاعات جمع آوری و پخش می کند
13. He spoke in the person of Xinhua News Agency.
[ترجمه ترگمان]او در آژانس خبری شین هوا صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او در شخص آژانس خبرگزاری شین هوا صحبت کرد
14. The government instituted a consumer protection agency.
[ترجمه ترگمان]دولت یک موسسه حفاظت از مصرف کنندگان را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]دولت یک سازمان حفاظت از مصرف کننده را تأسیس کرد
15. The agency has been vilified by some doctors for being unnecessarily slow to approve life-saving drugs.
[ترجمه ترگمان]این موسسه توسط برخی از پزشکان نادیده گرفته شده است که به طور غیر ضروری برای تایید داروهای نجات بخش زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از پزشکان این آژانس را مجبور کرده است که برای تأیید مواد مخدر صرفه جویی کند
16. A correspondent for Reuters news agency says he saw a number of demonstrators being beaten.
[ترجمه ترگمان]خبرنگار آژانس خبری رویترز می گوید که او تعدادی از تظاهرات کنندگان را مورد ضرب و شتم قرار داد
[ترجمه گوگل]خبرنگار خبرگزاری رویترز می گوید که تعداد زیادی از تظاهر کنندگان را مورد ضرب و شتم قرار می دهد
17. The duty of the agency is to act in the best interests of the child.
[ترجمه ترگمان]وظیفه اداره این است که در بهترین منافع کودک عمل کند
[ترجمه گوگل]وظیفه آژانس این است که در بهترین منافع کودک عمل کند