کلمه جو
صفحه اصلی

papery


کاغذ مانند، کاغذی، نازک، سبک، کم وزن

انگلیسی به فارسی

کاغذی


پاکت کاغذی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: like paper; thin; light; flimsy.
مشابه: paper

• similar to paper, resembles paper
something that is papery is thin and dry like paper.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کاغذی یک سنگ رسوبی ریزدانه که در صورت خرد شدن به لایه هایی با ضخامت کمتر از 2 میلی متر تقسیم می شود. Crevasse کافت (زمین ریخت شناسی): الف) یک رخنه یا شکاف پهن در کناره یک رودخانه یا کانال، خصوصاً در یک خاکریز طبیعی یا یک کناره مصنوعی رودخانه می سی سی پی پائینی. ریشه کلمه: فرانسوی آمریکایی. ب) یک شکستگی پهن یا شکاف در زمین بعد از یک زمین لرزه. ج) شیاری در سطح یک یخچال یا یخ شار.

جملات نمونه

1. Linen raincoats have a crisp, papery feel.
[ترجمه ترگمان]لباس های Linen به نظرم شکننده و شکننده می رسید
[ترجمه گوگل]باران های کتان دارای احساس ترد و پاپی است

2. She opened her mouth to receive the papery - thin wafer.
[ترجمه ترگمان]او دهانش را باز کرد تا از خط نازکی به گوش برسد
[ترجمه گوگل]او دهان خود را برای دریافت papery - ویفر نازک باز کرد

3. The skin on his hands was wrinkled and papery.
[ترجمه ترگمان]پوست دستش چین و چروک داشت
[ترجمه گوگل]پوست دستانش چروکیده شده بود

4. Leave each garlic clove in its papery skin.
[ترجمه ترگمان]هر سیر سیر را در پوست its رها کنید
[ترجمه گوگل]هر یک از گیاهان سیر را در پوست پاپری خود قرار دهید

5. Leaves papery; berry brick-red or scarlet.
[ترجمه ترگمان]برگ های نازک و سرخ و قرمز - قرمز یا سرخ
[ترجمه گوگل]برگهای کاغذی؛ توت آجر قرمز یا قرمز مایل به قرمز

6. It can use with normal turnover box and papery box, rate of using space is high, so it use in storage, fitting shop and kinds of delivery center widely.
[ترجمه ترگمان]آن می تواند با استفاده از جعبه جابجایی معمولی و جعبه papery، نرخ استفاده از فضا بالا باشد، بنابراین در انبار، محل نصب و انواع مرکز تحویل به طور گسترده استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این می تواند با کادر تجاری معمولی و جعبه پاپی استفاده شود، میزان استفاده از فضا بسیار بالا است، بنابراین در ذخیره سازی، فروشگاه مناسب و انواع مرکز تحویل به طور گسترده استفاده می شود

7. Ken's hand, dry almost papery, settled on her upper arm.
[ترجمه ترگمان]دست کن خشک، خشک و شکننده روی بازوی بالایی او قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دست کن، تقریبا به اندازه کافی قهوه ای خشک شده، بر روی بازوی خود ایستاده است

8. Fruit a berrylike drupe with membranous or papery endocarp, rarely drupaceous or loculicidal.
[ترجمه ترگمان]میوه: میوه berrylike با endocarp membranous و papery به ندرت drupaceous یا loculicidal می شود
[ترجمه گوگل]میوه یک درخت روغنی با غنچه های غشایی یا پاپی اندوکارد، به ندرت متورم یا لوسولیدی است

9. Leaves alternate, petiolate, thinly leathery or papery, margin dentate in apical half, rarely entire, lateral veins 2 or 3 pairs, lowest triplinerved.
[ترجمه ترگمان]برگ های جایگزین، petiolate، باریک و یا شکننده به نظر می رسد که در قسمت پایینی به ندرت به عنوان رگه های کناری، دو یا ۳ جفت، پایین ترین triplinerved را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]برگ های متناوب، چاقو، نازک چرمی یا چینی یا پاپی، حاشیه دندانه دار در نیمه اپیکالی، به ندرت کل، رگه های جانبی 2 یا 3 جفت، کمترین سه برابر شدن

10. They have thin lips and papery eyelids, box jawbones, prominent Adam's apples and withered hearts.
[ترجمه ترگمان]آن ها لب های نازکش و پلک های ریز و استخوان های کشیده، استخوان های برجسته آدم برجسته و پژمرده آدم را دارند
[ترجمه گوگل]آنها دارای لب های نازک و پلک های پاکتی، جعبه های جادویی، سیب های برجسته آدم و قلب های خشک شده اند

11. Her lips, which were almost as pale as the rest of her face, were cracked and papery.
[ترجمه ترگمان]لبه ای او که تقریبا به صورت بقیه صورتش پریده بود ترک خورده و شکننده بودند
[ترجمه گوگل]لب هایش که تقریبا به اندازه بقیه چهره اش تقریبا به رنگ پریده بود، ترک خورده و پاپری بود

12. The hair came off like Herman's wig, and the papery flesh flaked away from the exploded skull.
[ترجمه ترگمان]موهایش مثل کلاه گیس هرمن کنده شد و گوشت papery از جمجمه منفجر شد
[ترجمه گوگل]موهایش مانند کلاه گیس هارمن افتاد و گوشت کاغذی از جمجمه منفجر شد

13. A breath of warm breeze stirred the cascade of papery pink bougainvillaea just outside the door where she stood.
[ترجمه ترگمان]نسیمی از نسیم گرمی، آبشار bougainvillaea صورتی رنگی را درست بیرون در جایی که ایستاده بود تکان می داد
[ترجمه گوگل]یک نفس از نسیم گرم، آبشار بوگوینویله پینوکی صورتی را فقط در خارج از جایی که او ایستاده بود، شل کرد

14. A short, thick, solid, food-storing underground stem, sometimes bearing papery scale leaves, as in the crocus or gladiolus.
[ترجمه ترگمان]یک ساقه زیر زمینی، ضخیم، محکم، جامد، و گاهی به برگ های در مقیاس شکننده مثل زعفران یا gladiolus می رسد
[ترجمه گوگل]ساقه زیرزمینی کوتاه، ضخیم، جامد و نگهدارنده غذا، گاهی اوقات برگهای مقعدی را مانند کروکوس یا گلادیاتوس می کند


کلمات دیگر: