wholesaler

1. A smaller delivery van from a wholesaler was just moving into her unloading yard.

[ترجمه ترگمان]یک بارکش کوچک تر از عمده فروشی فقط در حال حمل و نقل در حیاط خالی بود
[ترجمه گوگل]یک وانت کوچکتر از عمده فروش فقط به حیاط تخلیه اش حرکت کرد

2. The deal between the wholesaler and manufacturer will have been sewn up only minutes before Sanjay accepted his orders.

[ترجمه ترگمان]معامله بین عمده فروش و سازنده فقط چند دقیقه قبل از اینکه سانجای orders دستور او را بپذیرد، دوخته شده است
[ترجمه گوگل]معامله بین عمده فروشان و سازنده فقط چند دقیقه پیش از آنکه سانجی پذیرش سفارشات خود را برداشته باشد

3. Consolidated Stores is a retailer and wholesaler of close-out merchandise.

[ترجمه ترگمان]فروشگاه های Consolidated یک خرده فروش و عمده فروش کالاهای نزدیک هستند
[ترجمه گوگل]فروشگاه های تلفنی خرده فروش و عمده فروش کالاهای نزدیک هستند

4. We've been selling our wholesaler shoulder rates when we could easily have achieved high-season.

[ترجمه ترگمان]ما نرخ شانه عمده فروش خود را زمانی که به راحتی می توانیم به فصل بالا دست یابیم، می فروشیم
[ترجمه گوگل]ما زمانی که ما به راحتی می توانیم فصل بهار را به دست آوریم، میزان فروش شانه های ما را به فروش می رسانیم

5. On the same reasoning the wholesaler is entitled to indemnity from the manufacturer.

[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، عمده فروش مجاز به جبران خسارت از تولید کننده است
[ترجمه گوگل]بر اساس همین استدلال، عمده فروش حق برخورداری از تولید کننده را دارد

6. The retailer's claim against the wholesaler is a claim for indemnity.

[ترجمه ترگمان]ادعای یک خرده فروش در برابر عمده فروش، ادعایی برای غرامت است
[ترجمه گوگل]ادعای خرده فروش علیه عمده فروش، ادعای بازپرداخت است

7. We are a big sneaker and handbag wholesaler in China.

[ترجمه امین پا] ما عمده فروش کفش ورزشی و کیف دستی بزرگ در چین هستیم.

[ترجمه ترگمان]ما یک عمده فروش بزرگ و کیف دستی بزرگ در چین هستیم
[ترجمه گوگل]ما یک کلاهک بزرگ و عمده فروشی کیف دستی در چین هستیم

8. Welcome the wholesaler or the overseas buyer orders.

[ترجمه ترگمان]به عمده فروشی یا از دستورها خریدار خارجی خوش آمدید
[ترجمه گوگل]خوش آمدید عمده فروش یا سفارشات خریدار خارج از کشور

9. Welcome the trading company and wholesaler contact with us!

[ترجمه ترگمان]به شرکت تجاری و wholesaler در ارتباط با ما خوش آمدید
[ترجمه گوگل]خوش آمدید شرکت بازرگانی و تماس با عمده فروشان با ما!

10. Zealously welcome national each cowboy wholesaler with this factory relation, establishes the long - term partner, communal development.

[ترجمه ترگمان]zealously، عمده فروش این کارخانه، با این رابطه کارخانه، شریک بلند مدت و توسعه مشترک را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]هرکدام از عمده فروشندگان گاوچران را با این رابطه کارخانه، متشکل از همکاران بلندمدت، توسعه جمعی، متشکل می کنند

11. Identify and locate the wholesaler population in the marketplace.

[ترجمه ترگمان]عمده جمعیت در بازار را شناسایی و تعیین کنید
[ترجمه گوگل]شناسایی و قرار دادن جمعیت عمده فروشی در بازار

12. We are importer and wholesaler of wrapped V Belt. Please contact us.

[ترجمه ترگمان]ما وارد کننده و عمده فروش of V هستیم لطفا با ما تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]ما وارد کننده و عمده فروش کمربند V پیچیده شده است لطفا با ما تماس بگیرید

13. Develop a picture of our performance with each wholesaler, primarily availability.

[ترجمه ترگمان]یک تصویر از عملکرد خود را با هر عمده فروش، در ابتدا در دسترس پذیری، تهیه کنید
[ترجمه گوگل]یک تصویر از عملکرد ما با هر عمده فروش، در درجه اول در دسترس بودن

14. If a wholesaler accepts the VP, a written Operating Agreement will be presented and signed to finalize the partnership arrangement.

[ترجمه ترگمان]اگر یک عمده فروش VP را بپذیرد، یک توافقنامه اجرایی نوشته شده و برای نهایی کردن ترتیبات شراکت به امضا خواهد رسید
[ترجمه گوگل]اگر یک عمده فروش کننده VP را قبول کند، موافقت نامه عملیاتی نوشته شده و برای تصویب قرارداد مشارکت، امضا خواهد شد

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

مترادف و متضاد

جملات نمونه