اثباتپذیری
verifiability
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• degree to which something can be verified
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] قابلیت اثبات و تایید
جملات نمونه
1. It offers a type of verifiability that revelation cannot.
[ترجمه ترگمان]این یک نوع اثبات پذیری را ارایه می دهد که وحی نمی تواند
[ترجمه گوگل]این نوعی از قابلیت اطمینان را ارائه می دهد که وحی نمی تواند باشد
[ترجمه گوگل]این نوعی از قابلیت اطمینان را ارائه می دهد که وحی نمی تواند باشد
2. To physics belong the verifiability status of its methodology.
[ترجمه ترگمان]برای فیزیک به وضعیت verifiability شناسی آن مربوط می شود
[ترجمه گوگل]به فیزیک متعلق به وضعیت تایید روش شناسی آن است
[ترجمه گوگل]به فیزیک متعلق به وضعیت تایید روش شناسی آن است
3. That it does not follow the so called "verifiability" of our present scientific methods does not lessen it's assurance.
[ترجمه ترگمان]این که به اصطلاح \"verifiability\" از روش های علمی کنونی ما پیروی نمی کند، این اطمینان را کاهش نمی دهد
[ترجمه گوگل]این به این معنی نیست که �قابل بررسی بودن� روشهای فعلی علمی ما را دنبال نمی کند، بلکه اطمینان را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این به این معنی نیست که �قابل بررسی بودن� روشهای فعلی علمی ما را دنبال نمی کند، بلکه اطمینان را کاهش می دهد
4. Logical positivist's verifiability principle and Popper's falsifiability principle is an absolute and logical criteria.
[ترجمه ترگمان]اصل اثبات پذیری منطقی و اصل Popper یک معیار مطلق و منطقی است
[ترجمه گوگل]اصل اثباتپژوهی منطقی و اصل اعتبار پوپر پوپر معیار مطلق و منطقی است
[ترجمه گوگل]اصل اثباتپژوهی منطقی و اصل اعتبار پوپر پوپر معیار مطلق و منطقی است
5. Combined with financial ratio, the RIV model is characterized by more conspicuous objectivity and verifiability.
[ترجمه ترگمان]ترکیبی با نسبت مالی، مدل RIV با بی طرفی و اثبات پذیری آشکارتر شناخته می شود
[ترجمه گوگل]با نسبت مالی، مدل RIV با عینیت و قابل اطمینان بودن بیشتر مشخص می شود
[ترجمه گوگل]با نسبت مالی، مدل RIV با عینیت و قابل اطمینان بودن بیشتر مشخص می شود
6. Regardless of how this study was conducted or the verifiability of its claim, it brings up an important dynamic.
[ترجمه ترگمان]صرف نظر از نحوه انجام این مطالعه و یا اثبات پذیری ادعای آن، یک دینامیک مهم را بوجود می آورد
[ترجمه گوگل]صرف نظر از این که این مطالعه انجام شد یا اثبات ادعای آن قابل اثبات است، پویایی مهمی را به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]صرف نظر از این که این مطالعه انجام شد یا اثبات ادعای آن قابل اثبات است، پویایی مهمی را به وجود می آورد
پیشنهاد کاربران
تأییدپذیری
Verifiability :برابر های فارسی این واژه انگلیسی : "همپذیرفتاری" ، "همپذیره گی "
کلمات دیگر: