1. the occurrence of long disputes
وقوع مشاجرات طولانی
2. the occurrence of these characteristics among black girls
پیدایش این ویژگی ها در میان دختران سیاهپوست
3. a rare occurrence
یک رویداد نادر
4. an everyday occurrence
رویداد هر روزی
5. an unforeseen occurrence
اتفاق پیش بینی نشده
6. the evidence of oil occurrence
دلیل وجود نفت
7. Robbery is now an everyday occurrence.
[ترجمه ترگمان]دزدی اکنون یک اتفاق عادی است
[ترجمه گوگل]سرقت در حال حاضر یک رویداد روزمره است
8. It's still not possible to accurately predict the occurrence of earthquakes.
[ترجمه ترگمان]هنوز امکان پیش بینی دقیق وقوع زمین لرزه ها وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هنوز امکان پیش بینی دقیق وقوع زمین لرزه وجود ندارد
9. Laughter was a rare occurrence in his classroom.
[ترجمه ترگمان]خنده یک اتفاق نادر در کلاسش بود
[ترجمه گوگل]خنده یک اتفاق نادر در کلاس درس بود
10. The occurrence of storms delayed our trip.
[ترجمه ترگمان]وقوع طوفان ها سفر ما را به تاخیر انداخت
[ترجمه گوگل]وقوع طوفان سفر ما را به تأخیر انداخت
11. The frequent occurrence of earthquakes in the area means that the buildings must be specifically designed to withstand the force.
[ترجمه ترگمان]وقوع مکرر زمین لرزه ها در منطقه به این معنی است که ساختمان ها باید به طور خاص برای مقاومت در برابر نیروها طراحی شده باشند
[ترجمه گوگل]وقوع مکرر زمین لرزه ها در این منطقه به این معنی است که ساختمان ها باید به طور خاص طراحی شده برای مقاومت در برابر نیرو
12. The greatest occurrence of coronary heart disease is in those over 6
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین رخداد بیماری قلبی عروقی در موارد زیر ۶ سال است:
[ترجمه گوگل]بزرگترین رخداد بیماری قلبی عروقی در افرادی است که بیش از 6 سال دارند
13. Domestic violence is a regular occurrence in some families.
[ترجمه ترگمان]خشونت خانگی یک اتفاق عادی در برخی از خانواده ها است
[ترجمه گوگل]خشونت خانگی یک خانواده معمولی است
14. She was distracted at some occurrence.
[ترجمه ترگمان]او در این حادثه حواس خود را پرت می کرد
[ترجمه گوگل]او در بعضی موارد حیرت زده بود
15. The occurrence of the disease is apparently related to standards of hygiene.
[ترجمه ترگمان]وقوع این بیماری ظاهرا با استانداردهای بهداشتی مرتبط است
[ترجمه گوگل]ظهور بیماری با استانداردهای بهداشتی مرتبط است
16. Flooding in the area is a common occurrence.
[ترجمه ترگمان]جاری شدن سیل در این ناحیه رویدادی مشترک است
[ترجمه گوگل]سیلاب در منطقه یک اتفاق معمول است