رسید، دریافت، اعلام وصول، قبض، وصول کردن، رسید دادن، اعلام وصول نمودن، بزهکاران را تحویل گرفتن
receipts
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• amount of money received; quantity of goods received
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] دریافتها
جملات نمونه
1. all receipts must be entered in the account book
کلیه ی دریافتی ها باید در دفتر حساب وارد شود.
2. thin receipts
دریافتی های کم
3. put the receipts in a separate file
رسیدها را در یک پرونده ی سوا بگذارید.
4. save the receipts
رسیدها را نگهدار.
5. please send the receipts by return
لطفا با پست بعدی رسیدها را بفرستید.
6. double-check all of the receipts
همه ی رسیدها را دوبار بررسی کن.
7. she took the day's receipts to the bank
دریافتی های روز را به بانک برد.
8. The teller is adding up her receipts.
[ترجمه ترگمان]گوینده در حال افزایش رسیده ای خود است
[ترجمه گوگل]گویا درآمدش را جمع کرده است
[ترجمه گوگل]گویا درآمدش را جمع کرده است
9. Box office receipts for the film have hit $50 million.
[ترجمه ترگمان]رسیده ای اداره کادر این فیلم به ۵۰ میلیون دلار رسیده است
[ترجمه گوگل]رسید های صندوق پستی این فیلم 50 میلیون دلار دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]رسید های صندوق پستی این فیلم 50 میلیون دلار دریافت کرده است
10. Sort out all your bills, receipts, invoices and expenses as quickly as possible and keep detailed accounts.
[ترجمه ترگمان]همه قبض ها، رسیده ای، فاکتورها و هزینه ها را به سرعت ممکن مرتب کنید و حساب دقیقی داشته باشید
[ترجمه گوگل]اسکناس ها، رسید، فاکتورها و هزینه های خود را در اسرع وقت مرتب کنید و حساب های دقیق را نگه دارید
[ترجمه گوگل]اسکناس ها، رسید، فاکتورها و هزینه های خود را در اسرع وقت مرتب کنید و حساب های دقیق را نگه دارید
11. The receipts have increased since last year.
[ترجمه ترگمان]The از سال پیش افزایش یافت
[ترجمه گوگل]دریافتی از سال گذشته افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]دریافتی از سال گذشته افزایش یافته است
12. The theatre's receipts for the winter were badly down.
[ترجمه ترگمان]درآمد تئاتر برای زمستان خیلی بد بود
[ترجمه گوگل]رسید تئاتر برای زمستان به شدت پایین بود
[ترجمه گوگل]رسید تئاتر برای زمستان به شدت پایین بود
13. I kept copies of my expense receipts, just to cover myself.
[ترجمه ترگمان]من کپی expense رو نگه داشتم فقط برای اینکه خودم رو پوشش بدم
[ترجمه گوگل]من کپی های رسید هزینه های من را نگه داشتم، فقط برای پوشش دادن به خودم
[ترجمه گوگل]من کپی های رسید هزینه های من را نگه داشتم، فقط برای پوشش دادن به خودم
14. The box-office receipts fell short of the manager's expectations.
[ترجمه ترگمان]رسیده ای بیش از حد دفتر بسته به انتظارات مدیر کاهش یافت
[ترجمه گوگل]رسید صندوق های اداری کمتر از انتظارات مدیر بود
[ترجمه گوگل]رسید صندوق های اداری کمتر از انتظارات مدیر بود
15. The cashier is adding up her receipts.
[ترجمه ترگمان]صندوق دار receipts را جمع می کند
[ترجمه گوگل]صندوقدار درآمدهای خود را جمع کرده است
[ترجمه گوگل]صندوقدار درآمدهای خود را جمع کرده است
16. Check your receipts against the statement.
[ترجمه ترگمان]رسیده ای شما را در برابر این بیانیه بررسی کنید
[ترجمه گوگل]رسید خود را در برابر بیانیه چک کنید
[ترجمه گوگل]رسید خود را در برابر بیانیه چک کنید
پیشنهاد کاربران
رسید
دریافتی ها
درآمدها
درآمد حاصل از انجام کاری
کلمات دیگر: