1. The payee of the cheque must endorse the cheque.
[ترجمه ترگمان]The چک باید چک را تایید کند
[ترجمه گوگل]پرداخت کننده چک باید چک را تأیید کند
2. The hotel must be named as the payee.
[ترجمه ترگمان]نام این هتل باید به عنوان \"payee\" نام گذاری شود
[ترجمه گوگل]هتل باید به عنوان پرداخت کننده نامگذاری شود
3. Just complete a single form with your payee details at any Birmingham Midshires branch.
[ترجمه ترگمان]فقط یک فرم واحد را با جزئیات payee در هر شاخه Birmingham Birmingham تکمیل کنید
[ترجمه گوگل]فقط فرم تک تک با جزئیات پرداخت کننده خود را در هر شاخه Birmingham Midshires تکمیل کنید
4. The payee must complete and sign letter of indemnity at the back of this application form.
[ترجمه ترگمان]The باید در پشت این فرم درخواست نامه را تکمیل کرده و امضا کنند
[ترجمه گوگل]پرداخت کننده باید در حقیقت این فرم درخواست را تکمیل و امضا کند
5. The provisions of this Act relating to the payee, mutatis mutandis, also applies to the special endorsement of the endorsee.
[ترجمه ترگمان]مقررات این قانون مربوط به the، mutatis mutandis، نیز برای تایید ویژه of اعمال می شود
[ترجمه گوگل]مقررات این قانون مربوط به پرداخت کننده، mutatis mutandis، نیز در مورد تایید ویژه از تاییدیه اعمال می شود
6. Call each prospective payee for details.
[ترجمه ترگمان]هر احتمالی را برای جزئیات با هم تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]برای دریافت جزئیات بیشتر با یک پرداخت کننده احتمالی تماس بگیرید
7. If the funds is not received in time, payee should make an inquiry.
[ترجمه ترگمان]اگر این پول به موقع دریافت نشود، payee باید یک تحقیق انجام دهد
[ترجمه گوگل]در صورتی که وجوه دریافت نشده در زمان، پرداخت کننده باید یک تحقیق را انجام دهد
8. Payee has not received the payment. Please investigate and effect payment soon under advice to us.
[ترجمه ترگمان]payee این پول را دریافت نکرده است لطفا به زودی با توصیه به ما درباره پرداخت و تاثیر آن تحقیق کنید
[ترجمه گوگل]Payee پرداخت دریافت نکرده است لطفا به زودی در مورد مشاوره به ما تحقیق و بررسی کنید
9. If payee wants to transfer the cheque to a third person he must endorse the cheque.
[ترجمه ترگمان]اگر payee می خواهد چک را به شخص سومی منتقل کند، باید چک را تایید کند
[ترجمه گوگل]اگر پرداخت کننده می خواهد چک را به شخص ثالث منتقل کند، باید چک را تأیید کند
10. The payee has the option of requesting that the check be cleared in real time.
[ترجمه ترگمان]The گزینه درخواست برای پاک سازی را در زمان واقعی را دارد
[ترجمه گوگل]پرداخت کننده می تواند درخواست درخواست چک را در زمان واقعی پاک کند
11. If the applicant or the payee is unit client, only transfer bank cheque can be applied for and issued.
[ترجمه ترگمان]اگر متقاضی و یا the واحد مشتری باشند، تنها چک بانکی می تواند برای آن درخواست و صادر شود
[ترجمه گوگل]اگر متقاضی یا پرداخت کننده یک واحد واحد باشد، تنها می توان برای بررسی و صدور صورت حساب بانکی انتقال داد
12. Payee The person named to receive the check.
[ترجمه ترگمان]فردی به نام to چک را دریافت می کند
[ترجمه گوگل]Payee فردی که برای دریافت چک انتخاب شده است
13. Excuse me, but how do you spell the name of the payee?
[ترجمه ترگمان]ببخشید، اما شما چطور اسم of رو تلفظ می کنید؟
[ترجمه گوگل]ببخشید، اما چگونه نام و نام خانوادگی پرداخت کننده را طلب می کنید؟
14. Under that system, the Eurocheque is free of charge to its payee, the costs being borne by the drawer.
[ترجمه ترگمان]تحت این سیستم، Eurocheque رایگان است و هزینه آن توسط کشو تامین می شود
[ترجمه گوگل]تحت این سیستم، Eurocheque به پرداخت کننده آن رایگان است، هزینه هایی که توسط کشو هزینه می شود