کلمه جو
صفحه اصلی

jetsam


معنی : کالای اب اورد
معانی دیگر : (هنگام خطر: بخشی از محمولات یا لوازم کشتی که برای سبک کردن بار به دریا ریخته می شود) دریا افکند، آب افکند (در برابر: flotsam)، کالایی که برای سبک کردن کشتی بدریا می ریزند

انگلیسی به فارسی

کالایی که برای سبک کردن کشتی بدریا می ریزند، کالای آب اورد


جتام، کالای اب اورد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: objects thrown from a ship to lighten it, as in a storm (See flotsam.)
مشابه: jettison

(2) تعریف: objects of this kind, or any ship's parts or cargo that have washed up on the shore.

(3) تعریف: discarded or abandoned objects generally; litter.

• goods thrown overboard from a ship in distress in order to lighten it or improve its balance
jetsam is rubbish that is floating on the sea or that has been left by the sea on the shore; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] نجات دادن کشتی

مترادف و متضاد

کالای اب اورد (اسم)
jetsam

جملات نمونه

1. flotsam and jetsam
1- تکه پاره های کشتی غرق شده و محمولات آن که قبلا برای نجات کشتی به آب ریخته شده است،محمولات و تخته پاره های شناوربرآب 2- خرت و پرت،چیزهای بدردنخور یا وازده،آشغال ماشغال 3- آدم های بیکار و سرگردان،وازده های اجتماع،آوارگان

2. Flotsam and jetsam of the universe.
[ترجمه ترگمان]flotsam و jetsam جهان
[ترجمه گوگل]Flotsam و jetsam از جهان

3. It regarded them as mere jetsam, to be banished from the world like delinquents or the incorrigibly idle.
[ترجمه ترگمان]آن ها را به عنوان jetsam mere در نظر می گرفت، تا از دنیایی مثل مجرمین و یا تنبل بی کار دور شوند
[ترجمه گوگل]اینها آنها را فقط جتام محسوب می کنند، که از جهان مانند بزهکاران و یا غیر قابل جبران خالی استفاده می شود

4. Carey bobbed like jetsam, always awkward even though Ellwood was swimming with the tide.
[ترجمه ترگمان]کری از آب درآمده بود، همیشه زشت بود، هر چند که Ellwood با جزر و مد دریا شنا می کرد
[ترجمه گوگل]کری به عنوان جتام زانو زده بود، هر چند Ellwood با شنا در حال شنا بود همیشه ناخوشایند است

5. Jetsam: Someone who could make all your dreams come true.
[ترجمه ترگمان]کسی که میتونه همه آرزوهات رو به واقعیت تبدیل کنه
[ترجمه گوگل]جتام: کسی که می تواند تمام رویاهای شما را تحقق بخشد

6. You know the difference between flotsam and jetsam?
[ترجمه ترگمان]تو فرق بین آشغال و آشغال رو میدونی؟
[ترجمه گوگل]شما تفاوت بین flotsam و jetsam را می دانید؟

7. He would walk along the beach collecting the flotsam and jetsam that had been washed ashore.
[ترجمه ترگمان]او در امتداد ساحل قدم می زد تا کالاهای flotsam و jetsam را که در ساحل شسته شده بود جمع کند
[ترجمه گوگل]او در کنار ساحل جمع آوری فلاثام و جتام که در ساحل شسته شده بود، راه می رفت

8. The beaches are wide and filled with interesting flotsam and jetsam .
[ترجمه ترگمان]سواحل وسیع و پر از کالاهای شناور جالب و شناور بر آب شناور هستند
[ترجمه گوگل]سواحل گسترده و پر از flotsam و jetsam جالب است

9. Camps were set up to shelter the flotsam and jetsam of the war.
[ترجمه ترگمان]اردوگاه ها برپا شده بودند تا کالاهای flotsam و jetsam جنگ را تحت پوشش قرار دهند
[ترجمه گوگل]اردوگاه ها برای سرپوش گذاشتن فلوتاس ها و جت های جنگ راه اندازی شد

10. But there was no suspicious heap lying grounded in the shallows, no flotsam or jetsam at all.
[ترجمه ترگمان]اما هیچ چیز مشکوکی در آب های کم عمق وجود نداشت
[ترجمه گوگل]اما هیچ پله ای مشکوک در زیر زمین، بدون flotsam و یا jetsam در زمین وجود ندارد

11. There was, as Archie had promised, plenty of good kindling among the piled jetsam on the beach.
[ترجمه ترگمان]همان طور که آرچی قول داده بود، در میان توده ای که روی هم تلنبار شده بود، موفق شده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که Archie وعده داده بود، در میان جتام انباشته شده در ساحل، بسیار خوب بود

12. On its Gulf side, the collection of flotsam and jetsam could still be found.
[ترجمه ترگمان]در طرف خلیج آن، مجموعه کالاهای flotsam و jetsam هنوز یافت می شد
[ترجمه گوگل]در قسمت خلیج فارس، مجموعه ای از فلوتسام و جتام هنوز وجود دارد

13. Their wives, hand in hand, stepping carefully in expensive shoes over the summer's jetsam, brought up the rear.
[ترجمه ترگمان]همسران آن ها دست به دست، با احتیاط کفش های گران قیمت خود را بالای آب تابستان برمی دارند و از پشت در می آورند
[ترجمه گوگل]همسرانشان، دست در دست، با دقت در کفش های گران قیمت در طول جتام تابستان، عقب می کشند

14. The beaches are wide and filled with interesting flotsam and jetsam from shells and seaweed to bits of broken fish boxes.
[ترجمه ترگمان]سواحل پهن و پر از کالاهای flotsam و از آب شناور شده از صدف و جلبک دریایی گرفته تا قطعات شکسته ماهی شکسته
[ترجمه گوگل]سواحل گسترده و پر از flotsam جک و جتام از پوسته و جلبک دریایی به بیت جعبه ماهی شکسته است

پیشنهاد کاربران

jetsam ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: دریاانداخته
تعریف: باری که از شناور به دریا انداخته شده است


کلمات دیگر: