کلمه جو
صفحه اصلی

holding company


(اقتصاد - شرکتی که اکثریت سهام و اوراق چند شرکت دیگر را دارد و آنها را کنترل می کند) شرکت مادر، شرکت دارنده ی سهام، شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند، شرکت مرکزی

انگلیسی به فارسی

شرکتیکه مالک سهام یک یاچند شرکت می‌باشد و در سیاست انان مداخله می‌کند ، شرکت مرکزی


برگزاری شرکت، شرکت مرکزی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a corporation that controls other companies, either partially or totally, by ownership of their stock.

• company that controls other businesses

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] شرکت دارنده
[حقوق] شرکت مرکزی، شرکت کنترل کننده، شرکتی که بیش از پنجاه درصد سهام شرکت دیگری باشد

جملات نمونه

1. The big bank holding company said the thrift, based in Las Vegas, has $ 8 billion in assets.
[ترجمه ترگمان]شرکت بزرگ سهام بانک گفت که thrift، که در لاس وگاس ساخته شده است، ۸ میلیارد دلار سرمایه دارد
[ترجمه گوگل]شرکت سرمایه گذاری بزرگ بانکی اعلام کرد که سرمایه گذاری در لاس وگاس 8 میلیارد دلار دارایی دارد

2. Star Banc is a bank holding company with about $ 7 billion in assets.
[ترجمه ترگمان]استار banc یک شرکت هلدینگ بانکی با حدود ۷ میلیارد دلار سرمایه است
[ترجمه گوگل]ستاره باند یک شرکت برگزاری بانک با دارایی حدود 7 میلیارد دلار است

3. The holding company manages the investments of local businessman Wayne Huizenga in, among other things, car rental companies.
[ترجمه ترگمان]شرکت هولدینگ سرمایه گذاری های تاجر محلی وین huizenga را در بین چیزهای دیگر، شرکت های اجاره اتوموبیل مدیریت می کند
[ترجمه گوگل]شرکت برگزاری سرمایه گذاری های تجاری وین هویزنگا محلی را در میان شرکت های اجاره اتومبیل مدیریت می کند

4. First City Bancorp., bank holding company, Houston, $ 6 92
[ترجمه ترگمان]اولین شهر Bancorp شرکت سهام بانک، هیوستون، ۶ دلار
[ترجمه گوگل]First City Bancorp, شرکت برگزاری بانک، هوستون، $ 6،92

5. A new holding company will be formed as part of the merger.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت دارایی جدید به عنوان بخشی از ادغام تشکیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک شرکت برگزاری جدید به عنوان بخشی از ادغام تشکیل خواهد شد

6. Wells Fargo is the eighth-largest bank holding company in the United States with 110 branches in 11 Western states.
[ترجمه ترگمان]ولز فارگو بزرگ ترین شرکت سرمایه گذاری بانکی در ایالات متحده آمریکا با ۱۱۰ شعبه در ۱۱ ایالت غربی است
[ترجمه گوگل]ولز فارگو هشتمین شرکت بزرگ بانکداری در ایالات متحده با 110 شعبه در 11 کشور غربی است

7. Hanson, the industrial holding company, announced it had sold almost half its stake in packaging-to-adhesives group Wassall.
[ترجمه ترگمان]\"هانسون\"، شرکت هلدینگ صنعتی، اعلام کرد که تقریبا نیمی از سهم خود را در گروه بسته بندی به adhesives فروخته است
[ترجمه گوگل]هانسون، شرکت برگزاری صنعت، اعلام کرد تقریبا نیمی از سهام خود را در گروه Wassall بسته بندی شده به چسب فروخته است

8. The holding company will then receive the dividend as group income without any tax credit.
[ترجمه ترگمان]سپس شرکت دارایی سود سهام را بدون هیچ گونه اعتبار مالیاتی دریافت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]سپس شرکت برگزاری سود سهام به عنوان درآمد گروهی بدون اعتبار مالیاتی دریافت خواهد کرد

9. Jackson Stephens family, holding company and oil, Little Rock, Ark., $ 5 600.
[ترجمه ترگمان]خانواده جکسون Stephens، شرکت هلدینگ و روغن، صخره کوچک، کشتی نوح, ۵ دلار
[ترجمه گوگل]خانواده جکسون استفنز، شرکت برگزاری و نفت، Little Rock، Ark, 5 600 دلار

10. One way would be to form a holding company to which both banks would issue shares in proportion to their shareholders' funds.
[ترجمه ترگمان]یک راه تشکیل یک شرکت دارایی است که هر دو بانک سهام را به نسبت سرمایه سهامداران خود صادر می کنند
[ترجمه گوگل]یکی از راه های ممکن این است که یک شرکت برگزاری را تشکیل دهد که هر دو بانک ها سهام را نسبت به وجوه سهامداران خود واگذار خواهند کرد

11. The holding company form has been used to provide a buffer between the state enterprises themselves and political direction by the state.
[ترجمه ترگمان]فرم شرکت مرکزی برای تامین یک حایل بین خود شرکت های دولتی و جهت گیری سیاسی توسط دولت مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فرم شرکت برگزاری استفاده شده برای ارائه یک بافر بین شرکت های دولتی و جهت گیری سیاسی توسط دولت است

12. In addition, the holding company for Janssen made an equity investment in NanoSystems.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، شرکت مرکزی برای جانسن سرمایه گذاری سهام در NanoSystems را انجام داد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شرکت برگزاری Janssen سرمایه گذاری سهام در NanoSystems را انجام داد

13. To this day the holding company owns a 2 23% blocking minority in Daimler.
[ترجمه ترگمان]در این روز شرکت هلدینگ صاحب یک اقلیت ۲ درصدی در Daimler است
[ترجمه گوگل]تا به امروز، شرکت برگزاری دارای 23 درصد اقلیت مسدود کننده در دایملر است

14. Future possibilities include providing access to databases holding company profiles, news, hotel information and mapping.
[ترجمه ترگمان]امکانات آینده شامل فراهم کردن دسترسی به پایگاه های داده، پروفایل های شرکت، اخبار، اطلاعات هتل ها و نقشه برداری است
[ترجمه گوگل]امکانات آینده عبارتند از: دسترسی به پایگاههای اطلاعاتی، پروژهای شرکت، اخبار، اطلاعات هتل و نقشه برداری

پیشنهاد کاربران

شرکتِ سهام دارِ مادر ، شرکت سهام دارِ عمده


کلمات دیگر: