کلمه جو
صفحه اصلی

calculus


معنی : سنگ، حساب جامعه و فاضله، سنگ مثانه، حساب دیفزانسیل و انتگرال، جامع و فاضل، حصات
معانی دیگر : (توده های سنگ سانی که در اثر رسوب غیر طبیعی مواد معدنی و آلی در مجاری و حفره های برخی اندام های بدن و بین دندان ها تشکیل می شود) رسوب دندان، سنگ لایه ی دندان، سنگ ریزه، سنگ سانه، سنگال، (ریاضی) حسابان، حساب دیفرانسیل و انتگرال، حساب فاضله و جامعه، کلکولس، جبر

انگلیسی به فارسی

حساب دیفزانسیل و انتگرال، جبر


حساب جامعه و فاضله، جامع و فاضل، سنگ


حسابداری، حساب جامعه و فاضله، سنگ، سنگ مثانه، حساب دیفزانسیل و انتگرال، جامع و فاضل، حصات


انگلیسی به انگلیسی

• method of mathematical computation; abnormal mineral buildup in the body; gravel; small cup-like structure (anatomy); system composed of many complex parts
calculus is a branch of advanced mathematics which deals with variable quantities.

اسم ( noun )
حالات: calculi, calculuses
(1) تعریف: in mathematics, a system of calculation, as of rates of change, lengths, or volumes, involving algebraic notations.

(2) تعریف: an abnormal stonelike accumulation of mineral salts in an organ of the body, such as a kidney stone.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] حساب دیفرانسیل و انتگرال، حساب جامعه و فاضله، حسابان
[آمار] حسابان

مترادف و متضاد

سنگ (اسم)
stone, rock, boulder, calculus, flagstone

حساب جامعه و فاضله (اسم)
calculus

سنگ مثانه (اسم)
gravel, calculus

حساب دیفزانسیل و انتگرال (اسم)
calculus

جامع و فاضل (اسم)
calculus

حصات (اسم)
calculus

جملات نمونه

1. renal calculus
سنگ (یا سنگسانه ی) کلیه

2. vesical calculus
سنگسانه ی مثانه

3. After studying differential calculus you will be able to solve these mathematical problems.
[ترجمه ترگمان]پس از مطالعه حساب دیفرانسیل، شما می توانید این مشکلات ریاضی را حل کنید
[ترجمه گوگل]پس از مطالعه حساب دیفرانسیل، شما قادر به حل این مشکلات ریاضی خواهید بود

4. I'm specializing in differential and integral calculus.
[ترجمه ترگمان]من در محاسبات دیفرانسیل و انتگرال گیر کرده ام
[ترجمه گوگل]من متخصص در حساب دیفرانسیل و انتگرال هستم

5. I think I've finally unzipped this calculus problem.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم که بالاخره این مشکل calculus رو باز کردم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که من در نهایت مشکل این مسئله را حل کردم

6. She's learning calculus in math class.
[ترجمه ترگمان]او محاسبات را در کلاس ریاضی یاد می گیرد
[ترجمه گوگل]او حسابداری را در کلاس ریاضی یاد گرفته است

7. He will get on to calculus as he keeps on working at it.
[ترجمه ترگمان]او حساب را به حساب خواهد آورد که به کار در آن ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]او همچنان به کار خود ادامه می دهد

8. But without using calculus one can not show its elegance.
[ترجمه ترگمان]اما بدون استفاده از محاسبات حساب دیفرانسیل و انتگرال را نمی توان نشان داد
[ترجمه گوگل]اما بدون استفاده از محاسبات نمیتواند ظرافت خود را نشان دهد

9. Prospective physical geographers should take basic courses in calculus, physics, chemistry, engineering, modern biology, and computer programming.
[ترجمه ترگمان]جغرافیدانان فیزیکی آینده باید دوره های پایه در حساب دیفرانسیل، فیزیک، شیمی، مهندسی، زیست شناسی مدرن و برنامه نویسی کامپیوتر انجام دهند
[ترجمه گوگل]جغرافیدان فیزیکدان آینده باید دوره های پایه در حسابداری، فیزیک، شیمی، مهندسی، زیست شناسی مدرن و برنامه نویسی کامپیوتری را در نظر بگیرند

10. Dan's worried he won't pass calculus.
[ترجمه ترگمان]دن نگران است که به هیچ وجه موفق نخواهد شد
[ترجمه گوگل]دن نگران است که حسابش را تحویل نمی دهد

11. Other subjects - like calculus or computing - can not be learned without some conscious effort.
[ترجمه ترگمان]موضوعات دیگر - مانند محاسبات یا محاسبات - را نمی توان بدون تلاش آگاهانه یاد گرفت
[ترجمه گوگل]سایر موضوعات مانند حسابداری یا محاسبات بدون هیچ گونه تلاش آگاهانه می توانند یاد بگیرند

12. Calculus was always beyond me.
[ترجمه ترگمان]ریاضی همیشه فراتر از من بود
[ترجمه گوگل]محاسبه همیشه فراتر از من بود

13. In calculus, it has not been proved whether or not the equivalent substitution theorem can be applied to the limit calculation of power-exp ential factions.
[ترجمه ترگمان]در حساب دیفرانسیل و انتگرال، ثابت نشده است که قضیه جانشینی معادل را می توان برای محاسبه حد امکان پذیر کردن جناح های power اعمال کرد
[ترجمه گوگل]در محاسبه ثابت نشده است که آیا قضایای معادل جایگزینی را می توان به محاسبه محدودیت جناح های نیروی برق اعمال کرد

14. Mathematics 1A is a traditional first-year pure mathematics course covering calculus, analysis and algebra.
[ترجمه ترگمان]ریاضیات ۱ A یک دوره ریاضیات محض خالص است که حساب، تحلیل و جبر را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]ریاضیات 1A دوره ریاضیات سالیانه سنتی است که دوره های حسابداری، تحلیل و جبر را پوشش می دهد

15. As a National Merit finalist, with her Virgil and calculus and swim-ming championships, Celestine had her choice of colleges.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شایستگی ملی، با استفاده از ویرژیل و حساب دیفرانسیل و انتگرال و فن شنا، Celestine انتخاب خود را از کالج به دست آورد
[ترجمه گوگل]Celestine به عنوان یک فینال ملی شایستگی، با ویرجیل وی و مسابقات قهرمانی شنا و شنا، انتخاب کالج خود را داشت

renal calculus

سنگ (یا سنگ‌سانه‌ی) کلیه


vesical calculus

سنگ‌سانه‌ی مثانه


پیشنهاد کاربران

حسابداری

در بعضی جملات اشاره به کسی دارد که حساب و کتاب سرش میشود.

Calculus در زبان لاتین به معنای سنگ ریزه بوده که calculate هم برگرفته از این ریشه است. چون در زمان روم راننده تاکسی کرایه مستفر را از طریق شمردن ریگ هایی که در درون یک سبد در مدت زمان سوار شدن مسافر؛ ریخته میشد، محاسبه میکرد.

محاسبات

قواعد

حسابان در ریاضی

محاسبات
حساب و کتاب ( عامیانه )

calculus ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: جِرم 1
تعریف: ← جِرم دندان


کلمات دیگر: