1. There is a vast range of mathematically calculable improbabilities way outside the range of the spotlight.
[ترجمه ترگمان]دامنه وسیعی از زمینه های ریاضی calculable را در خارج از محدوده مرکز توجه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]طیف وسیعی از روش های غیر قابل سنجش ریاضی محاسبه شده در خارج از محدوده نورافکنی وجود دارد
2. Each decision involves a calculable opportunity cost of not having opted for something else.
[ترجمه ترگمان]هر تصمیم شامل یک هزینه فرصت calculable برای عدم پذیرش چیز دیگری است
[ترجمه گوگل]هر تصمیمی شامل یک هزینه فرصت قابل محاسبه برای عدم انتخاب چیز دیگری است
3. Fact, the market is not calculable. All you can do is to give your best and see.
[ترجمه ترگمان]واقعیت این است که بازار قابل محاسبه نیست تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که به بهترین و بهترین نتیجه خود را بدهید
[ترجمه گوگل]واقعیت این است که بازار قابل محاسبه نیست همه شما می توانید انجام دهید این است که به بهترین و بهترین
4. Some of the consequences of this failure are calculable and some are not.
[ترجمه ترگمان]برخی از عواقب این شکست قابل محاسبه است و برخی از آن ها نیستند
[ترجمه گوگل]برخی از عواقب این شکست محاسبه می شوند و بعضی از آنها نمی باشند
5. Ome of the consequences of this failure are calculable and some are not.
[ترجمه ترگمان]نتایج این شکست قابل محاسبه است و برخی از آن ها نیستند
[ترجمه گوگل]عواقب ناشی از این شکست قابل محاسبه است و برخی از آنها نمی باشند
6. Its inputs might be calculable in string theory.
[ترجمه ترگمان]ورودی های آن ممکن است قابل محاسبه باشد
[ترجمه گوگل]ورودی های آن ممکن است در نظریه رشته محاسبه شود
7. I am also concerned with the scarcely calculable surcharge which may be imposed on us when the moment next arrives for life and history to demand their due.
[ترجمه ترگمان]من هم به the calculable که ممکن است برای ما تحمیل شود نگران هستم که لحظه ای بعد نوبت به زندگی و تاریخ برسد و تقاضای آن ها را برآورده کند
[ترجمه گوگل]من همچنین نگران هزینه اضافی قابل محاسبه است که ممکن است برای ما تحمیل شود، زمانی که لحظه ای برای زندگی و تاریخ وارد می شود تا تقاضای خود را به دست آورد
8. This one is calculable by the Bohr model because lithium 2plus is a one electron system.
[ترجمه ترگمان]این مورد قابل محاسبه از مدل بوهر است چون لیتیوم ۲ به اضافه یک سیستم الکترونی است
[ترجمه گوگل]این یکی از مدل بوهر قابل محاسبه است زیرا لیتیوم 2plus یک سیستم الکترون است
9. "Calculable" means that the object can set up a mathematics model and be calculated depending on the existing calculating capability.
[ترجمه ترگمان]\" به این معنی است که شی می تواند یک مدل ریاضی بسازد و بسته به قابلیت محاسبه موجود محاسبه شود
[ترجمه گوگل]'قابل محاسبه' بدان معنی است که جسم می تواند یک مدل ریاضی را تنظیم کند و بسته به قابلیت محاسبه موجود محاسبه شود
10. Printing jobs get more predictable and calculable as well.
[ترجمه ترگمان]مشاغل چاپ قابل پیش بینی و قابل محاسبه هستند
[ترجمه گوگل]شغل چاپ نیز بیشتر قابل پیش بینی و قابل محاسبه است
11. General conditions of supersymmetry breaking for calculable theories are discussed, with emphasize on relation between supersymmetry and R-symmetry.
[ترجمه ترگمان]شرایط عمومی شکست supersymmetry برای calculable تیوری، با تاکید بر رابطه بین supersymmetry و R - تقارن مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]شرایط عمومی اختلاط سوپرسومتری برای نظریه های محاسباتی مورد بحث قرار گرفته است، با تاکید بر رابطه بین ابررسمی و R-تقارن
12. So time is lost, matters which are calculable are left to chance, and many are wasted.
[ترجمه ترگمان]بنابراین زمان از دست می رود، موضوعاتی که قابل محاسبه نیستند و بسیاری از آن ها هدر می روند
[ترجمه گوگل]بنابراین زمان گم شده است، مسائلی است که قابل محاسبه هستند به سمت شانس منتقل می شوند و بسیاری از آنها هدر می روند
13. As for the conversion of mass into energy, this does affect stars in a calculable fashion.
[ترجمه ترگمان]در مورد تبدیل جرم به انرژی، این امر بر ستاره ها در یک روش قابل محاسبه تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]در مورد تبدیل جرم به انرژی، این به ستاره ها در یک روش قابل محاسبه تاثیر می گذارد
14. One has a small number of easily measurable variables and a small number of easily calculable laws.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها تعداد کمی از متغیرهای قابل اندازه گیری و تعداد کمی از قوانین قابل محاسبه است
[ترجمه گوگل]یک تعداد کمی از متغیرها به راحتی قابل اندازه گیری و تعداد کمی از قوانین به راحتی قابل محاسبه است
15. Because tasks in organisations are almost always interdependent, it is essential that personnel act in a calculable and predictable manner.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که وظایف در سازمان ها تقریبا همیشه وابسته به هم هستند، ضروری است که پرسنل به روش قابل محاسبه و قابل پیش بینی عمل کنند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که وظایف در سازمانها تقریبا همیشه وابسته هستند، ضروری است که پرسنل در یک روش قابل محاسبه و قابل پیش بینی عمل کنند