1. a balanced diet
رژیم غذایی متعادل
2. supply and demand should be balanced
عرضه و تقاضا باید متعادل باشند.
3. the country had a delicately balanced economy
اقتصاد کشور دارای موازنه ی حساسی بود.
4. The flamingoes balanced gracefully on one leg.
[ترجمه ترگمان]The با وقار روی یک پا تعادل خود را حفظ کرده بود
[ترجمه گوگل]فلامینگوها به آرامی روی یک پایه قرار می گیرند
5. It is important to have a balanced, healthy diet .
[ترجمه احمد کنعانی] داشتن یک رژیم متعادل و سالم مهم است
[ترجمه ترگمان]داشتن یک رژیم متعادل و متعادل مهم است
[ترجمه گوگل]مهم است که یک رژیم متعادل و سالم داشته باشید
6. Make sure you have a balanced intake of vitamins A, B, C and D.
[ترجمه موسی] از مصرف متعادل ویتامین های A ، B ، C و D اطمینان حاصل کنید.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که یک ورودی متعادل از ویتامین های آ، B، C و D داشته باشید
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که مصرف متعادل ویتامین A، B، C و D
7. A government's revenue and expenditure should be balanced.
[ترجمه ترگمان]درآمد و مخارج دولت باید متعادل شود
[ترجمه گوگل]درآمد و هزینه دولت باید متعادل باشد
8. The issues are finely balanced and there is no simple answer to the question.
[ترجمه ترگمان]این مسائل به خوبی متعادل شده اند و هیچ پاسخ ساده به این سوال وجود ندارد
[ترجمه گوگل]مسائل دقیقا متعادل هستند و پاسخ ساده ای به این سوال وجود ندارد
9. A balanced diet provides nutrition for your body.
[ترجمه ترگمان]یک رژیم متعادل مواد غذایی برای بدن شما فراهم می کند
[ترجمه گوگل]رژیم متعادل بدن شما را تغذیه می کند
10. His future in the job is balanced on a knife-edge .
[ترجمه ترگمان]آینده او در این شغل با لبه چاقو متعادل است
[ترجمه گوگل]آینده او در کار متعادل است بر روی چاقو لبه
11. Most of us need to lead more balanced lives to be healthy and happy.
[ترجمه ترگمان]اغلب ما نیاز داریم که زندگی متعادل تری داشته باشیم تا سالم و شاد باشیم
[ترجمه گوگل]اکثر ما باید زندگی متعادلتری داشته باشیم تا سالم و خوشحال باشیم
12. The team was not well balanced.
[ترجمه ترگمان]تیم به خوبی متعادل نبود
[ترجمه گوگل]تیم خوب تعادل نداشت
13. There are highly sensitive and delicately balanced ecosystems in the forest.
[ترجمه ترگمان]اکو سیستم های بسیار حساس و ظریف در جنگل وجود دارد
[ترجمه گوگل]در جنگل اکوسیستم بسیار حساس و ظریف و متعادل وجود دارد
14. The economy is balanced on a knife-edge.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد بر روی لبه چاقو متعادل شده است
[ترجمه گوگل]اقتصاد یک چاقو لبه متعادل است
15. He balanced precariously on the narrow window - ledge.
[ترجمه ترگمان]او تعادل خود را روی لبه باریک پنجره متعادل کرد
[ترجمه گوگل]او متعصبانه روی پنجره باریک قرار دارد - لبه