کلمه جو
صفحه اصلی

rain water


اب باران، آب باران

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: water that has collected or been collected directly from falling rain.

• water that falls as a result of condensation from the atmosphere
water that has fallen in the form of rain
rainwater is water that has fallen as rain.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] آب باران

جملات نمونه

1. this cistern receives rainwater
این آب انبار آب باران را جمع می کند.

2. He erected some contrivance for storing rain water.
[ترجمه ترگمان]برای ذخیره آب باران تدبیری به کار برد
[ترجمه گوگل]او برخی از امکانات را برای ذخیره آب باران نصب کرد

3. That is a barrel to catch rain water.
[ترجمه ترگمان]این یک بشکه برای گرفتن آب باران است
[ترجمه گوگل]این یک بشکه برای گرفتن آب باران است

4. Rain water was once considered to be good for the complexion.
[ترجمه ترگمان]آب باران یک بار برای رنگ و رنگ مناسب به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]آب باران یک بار در نظر گرفته شد که برای چهره خوب است

5. I collect rain water to water my plants.
[ترجمه ترگمان]من آب باران را برای آب کردن plants جمع می کنم
[ترجمه گوگل]من آب باران را برای آب کردن گیاهان من جمع آوری می کنم

6. It should have prevented rain water warping the door trim.
[ترجمه ترگمان]باید از تاب خوردن در آب جلوگیری می کرد
[ترجمه گوگل]این باید مانع از آب شدن باران شود

7. Rain water will only percolate through slowly.
[ترجمه ترگمان]آب باران فقط به آرامی نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]آب باران به آرامی نفوذ می کند

8. Rain water collected in the drainpipe.
[ترجمه ترگمان]آب باران در the جمع شده بود
[ترجمه گوگل]آب باران جمع آوری شده در تخلیه لوله

9. Whenever possible well-filtered rain water should be used.
[ترجمه ترگمان]هر زمان که امکان پذیر باشد، آب باران فیلتر شده باید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]هر زمان ممکن است آب باران خوب فیلتر شده استفاده شود

10. Rain water had slowly seeped through the top section and dropped on to the inner.
[ترجمه ترگمان]اب باران به آرامی از قسمت بالا تراوش کرده و به درون بخش داخلی افت کرده بود
[ترجمه گوگل]آب باران به آرامی از طریق بخش بالا نفوذ کرد و به داخل آن افتاد

11. When rain water hits pyrite ore, it forms sulfuric acid, which leaches out copper and other metals.
[ترجمه ترگمان]وقتی آب باران به سنگ pyrite اصابت می کند، اسید سولفوریک را تشکیل می دهد که مس و دیگر فلزات را نابود می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب باران سنگ معدن پیریت را دریافت می کند، اسید سولفوریک را تشکیل می دهد که مس و فلزات دیگر را از بین می برد

12. Rubber heels squelch and rubber soles squish Rain water from buildings descends without.
[ترجمه ترگمان]heels لاستیکی و کف لاستیکی squish رین آب را از ساختمان هایی که به پایین می آیند، له می کنند
[ترجمه گوگل]پاشنه کفش پاشنه لاستیکی و پلاستیکی لاستیک، آب باران از ساختمان ها بیرون می آید

13. No new rain water is used.
[ترجمه ترگمان]از آب باران جدیدی استفاده نمی شود
[ترجمه گوگل]آب باران جدیدی استفاده نمی شود

14. Only distilled water, rain water, or water from a clean aquarium should be used.
[ترجمه ترگمان]تنها آب مقطر، آب باران و یا آب از یک آکواریوم تمیز استفاده شود
[ترجمه گوگل]فقط باید آب مقطر، آب باران یا آب از یک آکواریوم تمیز استفاده شود

15. Also, the rain water has been a very weak acid because it links with carbon dioxide in the air.
[ترجمه ترگمان]هم چنین آب باران یک اسید بسیار ضعیف بوده است زیرا با دی اکسید کربن در هوا ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]همچنین آب باران اسید بسیار ضعیف بوده است زیرا با دی اکسید کربن در هوا ارتباط دارد

16. The bottles you buy today contain rain water which fell up to 80 years ago.
[ترجمه ترگمان]بطری هایی که امروز خریداری می کنید حاوی آب باران هستند که تا ۸۰ سال پیش روی می دهد
[ترجمه گوگل]بطری که امروز خریداری می کنید حاوی آب باران است که تا 80 سال پیش افتاد

17. The rainwater drained off.
[ترجمه ترگمان]باران آب باران خورده بود
[ترجمه گوگل]آب باران خشک شده است

18. Let the rainwater run through this pipe.
[ترجمه ترگمان] بذار بارون آب بارون رو از بین ببره
[ترجمه گوگل]اجازه دهید آب باران از طریق این لوله عبور کند

19. Rainwater percolates down through the rock.
[ترجمه ترگمان]Rainwater از میان صخره ها رد شد
[ترجمه گوگل]آب باران از سنگ عبور می کند

20. Rainwater collects here and then discharges into the river Kennett.
[ترجمه ترگمان]آب باران در اینجا جمع می شود و بعد به رودخانه Kennett می ریزد
[ترجمه گوگل]آب باران در اینجا جمع آوری می شود و سپس به رودخانه کنت می رسد

21. All the rainwater on the roof runs into the pipe.
[ترجمه ترگمان]آب باران روی پشت بام جریان دارد
[ترجمه گوگل]تمام باران بر روی سقف به داخل لوله می رود

22. The rainwater drained away.
[ترجمه ترگمان]باران آب باران خورده بود
[ترجمه گوگل]آب باران تخلیه شده است

23. Whose job is it to clear the accumulated rainwater from the streets?
[ترجمه ترگمان]این کار چه کسی است که آب باران جمع شده از خیابان ها را تمیز کند؟
[ترجمه گوگل]چه شغلی این است که آب های جمع آوری شده باران را از خیابان پاک کند؟

24. Rain Rainwater can be collected in different-sized containers, raindrops observed going down window panes, etc.
[ترجمه ترگمان]باران Rainwater را می توان در ظروف با اندازه مختلف جمع آوری کرد و قطرات باران مشاهده کرد که روی شیشه های پنجره ریخته می شوند و غیره
[ترجمه گوگل]باران آب باران را می توان در ظروف مختلف اندازه گیری کرد، باران باران مشاهده پنجره های پایین پنجره و غیره

25. Like the rainwater they'd drunk, little green guy meat seemed harmless.
[ترجمه ترگمان]مثل آب بارون آب باران خورده بود، گوشت سبز کوچک به نظر بی خطر می آمد
[ترجمه گوگل]مانند آب باران آنها مست بود، گوشت کوچک سبز به نظر بی ضرر بود

26. The rainwater discharges into the outer two tanks in the row.
[ترجمه ترگمان]آب باران به دو تانک خارجی در ردیف تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]آب باران به دو مخزن بیرونی در ردیف تخلیه می شود

27. Trickles of rainwater dripped into the cabins and soaked any clothing that was not safely stowed in watertight kit-bags.
[ترجمه ترگمان]trickles آب باران به کابین ریخته شد و هر لباسی را که سالم انبار شده بود، خیس کرد
[ترجمه گوگل]جرقه آب باران به داخل کابین ها ریخت و هر گونه لباس هایی را که در کیت کیسه های ضد آب قرار نداشتند، خیس کردند

28. By collecting rainwater, you can avoid using city water, which can sometimes brown the edges of the foliage.
[ترجمه ترگمان]با جمع آوری آب باران می توانید از استفاده از آب شهر جلوگیری کنید که گاهی می تواند لبه های شاخ و برگ ها را قهوه ای کند
[ترجمه گوگل]با جمع آوری آب باران، می توانید از استفاده از آب های شهر جلوگیری کنید، که بعضی اوقات می تواند لبه های شاخساره را گرم کند

29. The cup of the flower was full of rainwater.
[ترجمه ترگمان]جام گل پر از آب باران بود
[ترجمه گوگل]فنجان گل پر از آب باران بود

30. And sand will provide a stable base providing rainwater can not reach it.
[ترجمه ترگمان]و ماسه، یک پایه ثابت را فراهم می کند که آب باران نمی تواند به آن برسد
[ترجمه گوگل]و شن و ماسه یک پایه پایدار فراهم می کند که آب باران نمی تواند به آن برسد


کلمات دیگر: