کلمه جو
صفحه اصلی

vegetation


گیاه، رستنی(ها)، رویش، نبات، گیاهان، زندگی گیاهی، نشو و نمای نباتی، نمویاهی

انگلیسی به فارسی

زندگی گیاهی، نشو و نمای نباتی، نمویاهی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: vegetational (adj.)
(1) تعریف: plants or plant life generally, as in a particular area.

- the thick vegetation near the river
[ترجمه ترگمان] پوشش گیاهی انبوه نزدیک رودخانه
[ترجمه گوگل] گیاه ضخیم در نزدیکی رودخانه

(2) تعریف: the act or process of vegetating.

• plants, plant growth; unhealthy outgrowth (medicine)
vegetation is plant life in general.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] زندگی گیاهی
[زمین شناسی] پوشش گیاهی
[] گیاه

جملات نمونه

1. exuberant vegetation
گیاهان سبز و خرم

2. marine vegetation
گیاهان دریازی

3. the emergent vegetation along the coast
گیاهان در حال رستن در امتداد کرانه

4. changes in the vegetation were symptomatic of great geographic changes
دگرگونی های گیاهان نشانه ی دگرگونی های بزرگ جغرافیایی بودند.

5. a dry land with scanty vegetation
سرزمینی خشک با گیاهان کم پشت

6. a region bespread with lush vegetation
منطقه ی پوشیده از گیاهان انبوه

7. the ruined walls were covered by vegetation
دیوارهای مخروبه از رستنی ها پوشیده شده بود.

8. the slashed their way through the thick vegetation
آنان با بریدن (بته ها) راه خود را از میان گیاهان انبوه گشودند.

9. Many slopes are rock fields with sparse vegetation.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دامنه ها زمین های سنگی با پوشش گیاهی پراکنده هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دامنه ها زمینه های سنگی با پوشش گیاهی نادر است

10. Vegetation becomes sparse higher up the mountains.
[ترجمه ترگمان]پوشش گیاهی بسیار بالاتر از کوه ها می شود
[ترجمه گوگل]گیاه کوچکتر به کوه ها می رسد

11. There is little vegetation in the desert.
[ترجمه ترگمان]هیچ گیاهی در صحرا وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در صحرا پوشش گیاهی کمی وجود دارد

12. Vegetation patterns changed when goats were introduced to the island.
[ترجمه ترگمان]پوشش گیاهی زمانی تغییر کرد که بزها به جزیره معرفی شدند
[ترجمه گوگل]الگوهای گیاهی در زمانی که بز به جزیره معرفی شد تغییر کرد

13. As the waterline advanced, the vegetation was swamped.
[ترجمه ترگمان]چون سطح آب گسترش می یافت، پوشش گیاهی در کار بود
[ترجمه گوگل]با پیشرفت خطوط هوایی، پوشش گیاهی شناخته شد

14. The inn has a garden of semi-tropical vegetation.
[ترجمه ترگمان]مسافرخانه یک باغ گیاهان نیمه استوایی دارد
[ترجمه گوگل]این کارخانه دارای باغ گیاه نیمه گرمسیری است

15. Birds are abundant in the tall vegetation.
[ترجمه ترگمان]پرندگان در پوشش گیاهی بلند فراوان هستند
[ترجمه گوگل]پرندگان در پوشش گیاهی زیاد هستند

16. We fought our way through the dense vegetation.
[ترجمه ترگمان]ما در راه خود از میان پوشش های گیاهی متراکم راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق پوشش گیاهی متراکم جنگیدیم

17. The land loses its protective cover of vegetation and soon turns into desert.
[ترجمه ترگمان]زمین پوشش محافظت از گیاهان را از دست می دهد و خیلی زود تبدیل به بیابان می شود
[ترجمه گوگل]زمین پوشش حفاظتی پوشش گیاهی را از دست می دهد و به زودی به بیابان تبدیل می شود

The ruined walls were covered by vegetation.

دیوارهای مخروبه از رستنی‌ها پوشیده شده بود.


پیشنهاد کاربران

پوشش گیاهی

رویش گیاهان

🔴plants in general : plants that cover a particular area
◀️the dense/lush vegetation of the jungle
◀️hills covered in/with vegetation
پوشش گیاهی - نباتات


noun
🔴1. plants considered collectively, especially those found in a particular area or habitat.

◀️"the chalk cliffs are mainly sheer with little vegetation"

🔴2. the action or process of vegetating.

وِ جِتِی شِن


کلمات دیگر: