کلمه جو
صفحه اصلی

solar


معنی : خورشیدی، وابسته بخورشید
معانی دیگر : وابسته به خورشید، آفتابی، شمسی، تولید شده در خورشید، ساطع از خورشید، وابسته به نور یا گرمای خورشید

انگلیسی به فارسی

وابسته بخورشید، خورشیدی


خورشیدی، وابسته بخورشید


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, relating to, or derived from the sun.

- a solar eclipse
[ترجمه ترگمان] یک کسوف (نوعی خورشید گرفتگی)
[ترجمه گوگل] گرفتگی خورشید
- solar heat
[ترجمه ترگمان] حرارت خورشیدی
[ترجمه گوگل] گرمای خورشیدی

(2) تعریف: measuring time in relation to the sun.

- a solar calendar
[ترجمه ترگمان] تقویم خورشیدی
[ترجمه گوگل] یک تقویم خورشیدی

(3) تعریف: powered by the sun's energy.

- a solar battery
[ترجمه ترگمان] یک باتری خورشیدی
[ترجمه گوگل] یک باتری خورشیدی

• of or pertaining to the sun; powered by the energy of the sun; determined by the sun
solar means relating to the sun.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] خورشیدی
[صنایع غذایی] خورشیدی
[بهداشت] آفتابی
[ریاضیات] خورشیدی، شمسی

مترادف و متضاد

خورشیدی (صفت)
resembling the sun, solar

وابسته به خورشید (صفت)
solar

جملات نمونه

1. solar energy
انرژی خورشیدی

2. solar heating
گرمسازی خورشیدی

3. solar plexus
شبکه ی اعصاب ورا شکمی

4. a solar calendar is different from a lunar one
تقویم شمسی با تقویم قمری فرق دارد.

5. the solar system
منظومه ی شمسی

6. in the solar year 1377
در سنه ی 1377 شمسی

7. lunar and solar months
ماه های قمری و شمسی

8. the earth is the fifth largest planet of the solar system
زمین از نظر بزرگی پنجمین سیاره ی منظومه ی شمسی است.

9. A few years ago a car fuelled by solar energy would have been inconceivable.
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش ماشینی که با انرژی خورشیدی تغذیه می شد غیرقابل تصور بود
[ترجمه گوگل]چند سال پیش خودرویی که از انرژی خورشیدی پر شده بود غیر قابل تصور بود

10. Solar panels can only operate in sunlight.
[ترجمه ترگمان]پانل های خورشیدی تنها می توانند در نور خورشید عمل کنند
[ترجمه گوگل]پانل های خورشیدی تنها می توانند در نور خورشید کار کنند

11. Solar energy is an idea whose time has come.
[ترجمه ترگمان]انرژی خورشیدی ایده ای است که زمان آن فرا رسیده است
[ترجمه گوگل]انرژی خورشیدی ایده ای است که زمان آن فرا رسیده است

12. When there is solar halo, it will rain; when there is lunar halo, it will blow.
[ترجمه ترگمان]وقتی هاله خورشیدی وجود داشته باشد، باران خواهد بارید؛ زمانی که هاله نور وجود داشته باشد، آن نیز منفجر خواهد شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که هاله خورشیدی وجود دارد، باران خواهد شد؛ زمانی که هاله قمر وجود دارد، آن را ضربه خواهد شد

13. The machine runs on solar power.
[ترجمه ترگمان]دستگاه با انرژی خورشیدی حرکت می کند
[ترجمه گوگل]این دستگاه در انرژی خورشیدی استفاده می شود

14. Solar power is now a viable alternative to oil-fired water heaters.
[ترجمه ترگمان]انرژی خورشیدی در حال حاضر جایگزین مناسبی برای آب گرم کن های خورشیدی شده است
[ترجمه گوگل]انرژی خورشیدی در حال حاضر یک جایگزین مناسب برای آبگرمکن های نفت است

15. Many people here are turning to solar power.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در اینجا به انرژی خورشیدی تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در حال تبدیل شدن به انرژی خورشیدی هستند

16. The possibility of travelling to other solar systems still lies in the distant future.
[ترجمه ترگمان]امکان سفر به دیگر سیستم های خورشیدی هنوز در آینده دور نهفته است
[ترجمه گوگل]امکان سفر به دیگر منظومه شمسی هنوز در آینده دور افتاده است

17. A total solar eclipse is due to take place some time tomorrow.
[ترجمه ترگمان]در کل خورشید گرفتگی کلی قرار است فردا رخ دهد
[ترجمه گوگل]یک تجمع خورشیدی به طور کامل در آینده اتفاق میافتد

18. Radiation comes from the sun during solar flares.
[ترجمه ترگمان]تشعشع در نور خورشید از خورشید می اید
[ترجمه گوگل]تابش از خورشید در عصر خورشید می آید

19. Solar panels trap energy from the sun.
[ترجمه ترگمان]پانل های خورشیدی انرژی را از خورشید به دام می اندازند
[ترجمه گوگل]پانل های خورشیدی انرژی را از خورشید تکان می دهند

A solar calendar is different from a lunar one.

تقویم شمسی با تقویم قمری فرق دارد.


solar energy

انرژی خورشیدی


solar heating

گرم‌سازی خورشیدی


پیشنهاد کاربران

خورشیدی، وابسته به خورشید مانند باطری خورشیدی صفحه های خورشیدی🙋


کلمات دیگر: