1. the abolition of slavery in america
الغای بردگی در امریکا
2. they demanded the abolition of all discriminatory laws
آنان خواهان لغو کلیه ی قوانین تبعیض آمیز بودند.
3. a comparison of slavery abolition laws in iran and america
مقایسه ی قوانین الغای بردگی در ایران و امریکا
4. the uphill fight for the abolition of slavery
پیکار پر مشقت برای برانداختن بردگی
5. His most significant political achievement was the abolition of the death penalty.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین دستاورد سیاسی او لغو مجازات اعدام بود
[ترجمه گوگل]مهمترین دستاورد سیاسی او لغو مجازات اعدام بود
6. They declared for the abolition of slavery.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواهان لغو برده داری شدند
[ترجمه گوگل]آنها برای لغو برده داری اعلام کردند
7. The slaves got freedom after the abolition of slavery.
[ترجمه ترگمان]پس از لغو برده داری، بردگان آزاد شدند
[ترجمه گوگل]بردگان بعد از لغو برده داری آزاد شدند
8. They preach the abolition of established systems but prose nothing to replace them.
[ترجمه ترگمان]آن ها منسوخ کردن سیستم های تثبیت شده را موعظه می کنند، اما به نثر هیچ چیزی را جایگزین آن ها نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها از لغو سیستم های موجود استفاده می کنند اما چیزی برای جایگزینی آنها ندارند
9. Their discussion centred around the abolition of slavery.
[ترجمه ترگمان]بحث آن ها حول و حوش لغو برده داری بود
[ترجمه گوگل]بحث آنها در مورد لغو برده داری متمرکز بود
10. It offers to those who demand quality the abolition of the Audit Commission, something to which it is pledged.
[ترجمه ترگمان]این قانون به کسانی ارائه می دهد که خواستار کیفیت لغو کمیسیون بازبینی هستند، چیزی که به آن وعده داده می شود
[ترجمه گوگل]آن را به کسانی که خواستار لغو کمیسیون حسابرسی هستند، ارائه می دهد، چیزی که به آن متعهد شده است
11. With the Council's abolition in that year the Liverpool museums were given the statue of national museums and funded as such.
[ترجمه ترگمان]با لغو این شورا در آن سال، موزه های لیورپول به مجسمه موزه های ملی داده شد و بودجه آن ها تامین شد
[ترجمه گوگل]با لغو شورا در آن سال، موزه های لیورپول مجسمه موزه ملی به دست آوردند و به همین ترتیب بودجه می گرفتند
12. The abolition of excise duty in 1853 heralded a period of growth and prosperity for the soap industry.
[ترجمه ترگمان]لغو عوارض گمرکی در سال ۱۸۵۳، حاکی از یک دوره رشد و شکوفایی صنعت صابون بود
[ترجمه گوگل]لغو وظیفه مالیات غیر مستقیم در سال 1853 دوره رشد و رونق صنعت صابون را اعلام کرد
13. Mr. Eadie Will the Prime Minister consider the abolition of standing charges to pensioners by the private monopolies?
[ترجمه ترگمان]آقای Eadie، نخست وزیر، لغو هزینه های دائمی برای بازنشستگان از سوی انحصارات خصوصی را مد نظر قرار خواهد داد؟
[ترجمه گوگل]آقای ایادی آیا نخست وزیر از انحصاراسیون های خصوصی در مورد لغو هزینه های مجاز برای بازنشستگان استفاده می کند؟
14. It demanded the abolition of the Family Code.
[ترجمه ترگمان]خواستار لغو قانون خانواده شد
[ترجمه گوگل]آن را خواستار لغو قانون خانواده شد