1. Signe wrapped her yellow oilskin arms around my neck and planted a kiss on me.
[ترجمه ترگمان]دستش را دور گردنم حلقه کرد و مرا بوسید
[ترجمه گوگل]ساین اسلحه زرد روغن زده اش را در اطراف گردن من گذاشت و بوسه ای روی من گذاشت
2. She took her oilskin from the hook on the back door, buttoned herself into it and stepped out, still undetected.
[ترجمه ترگمان]She را از قلاب به در پشتی برد و خود را در آن بست و بیرون رفت، هنوز دیده نشده بود
[ترجمه گوگل]او پوست خود را از قلاب در داخل درب عقب برداشت، خودش را درون آن قرار داده و از پا افتاده است، هنوز هم ناشناخته است
3. They gave me a cableknit sweater and an oilskin jacket, which kept me dry on the wettest days.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک بلوز بافتنی و ژاکت oilskin به من دادند که در طول روز بیشتر مرا خشک می کرد
[ترجمه گوگل]آنها به من یک ژاکت کلاسیک و یک ژاکت روغن پوستی دادند که در روزهای مرطوب نگه داشته می شد
4. The concept was based on contrasts: utilitarian oilskin leather and sequins or ultralight mohair used for tweedy tailoring.
[ترجمه ترگمان]این مفهوم در تضاد بود: utilitarian و leather و sequins یا ultralight mohair که برای tweedy خیاطی به کار می رفتند
[ترجمه گوگل]این مفهوم براساس تناسب با چرم های پوستی و پوستی استفاده می شود و یا موهار فوق العاده ای برای خیاطی تودید استفاده می شود
5. A garment made of oilskin.
[ترجمه ترگمان]جامه ای از oilskin
[ترجمه گوگل]یک لباس ساخته شده از روغن پوست
6. A wave came aboard when I was on watch with the hood of my oilskin unwisely left down.
[ترجمه ترگمان]وقتی حواسم بود با کاپوت of که از آن پایین مانده بود حواسم را جمع کردم
[ترجمه گوگل]یک موج زمانی در هنگام تماشای ساعت هود ناخودآگاه من با پوست چروک شد
7. He'd just remembered he had a couple of toffees in his oilskin coat pocket.
[ترجمه ترگمان]او تازه به یاد آورده بود که در جیب کت his مقداری شکلات دارد
[ترجمه گوگل]او فقط یادآور شد که او در جیب کت و شلوار روغن زیتون چند طفلی داشت
8. As she left the cabin she took one of the oilskin jackets out the hanging locker.
[ترجمه ترگمان]وقتی از کلبه خارج شد، یکی از نیم تنه های oilskin را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]همانطور که او کابین را ترک کرد، او یکی از کتهای نفتی را از قفسه حلق آویز برداشت
9. 'And I'll take this to square the count ,'said I, picking up the oilskin packet.
[ترجمه ترگمان]و بسته را برداشتم و گفتم: من این را به حساب کنت خواهم برد
[ترجمه گوگل]'من این را به شمار می برم، گفت:' من بسته ای از روغن پوست را برداشتم
10. The Akubra wide-brimmed hat worn by Australian bushmen is considered a strong possibility, along with oilskin coats and boots.
[ترجمه ترگمان]کلاه لبه پهن Akubra که از طرف خانه بدوشان استرالیایی استفاده می شود، یک احتمال قوی همراه با coats و چکمه های oilskin در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]کلاه آستریا آکوبرا که بوته های استرالیایی پوشانده شده است، به عنوان یک کیت قوی و چکمه های پوشیده شده از پوست است
11. This soiler who has a larger area of oilfield is wearing an oilskin .
[ترجمه ترگمان]این soiler که حوزه بزرگتری از میدان نفتی دارد، یک oilskin را پوشیده است
[ترجمه گوگل]این سیلر که دارای یک میدان بزرگتر از میدان نفتی است، دارای پوست روغن است
12. Here it is, sir, 'said I, and gave him the oilskin packet.
[ترجمه ترگمان]گفتم: بفرمایید آقا و بسته oilskin را به او دادم
[ترجمه گوگل]در اینجا، آقا، من گفتم، و بسته ی روغن پوستی را به او داد