بی بو، بیبو
odourless
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• without smell or aroma
دیکشنری تخصصی
[نساجی] بی بو
جملات نمونه
1. Hydrogen is a corlourless, odourless gas.
[ترجمه ترگمان]هیدروژن یک گاز corlourless و odourless است
[ترجمه گوگل]هیدروژن یک گاز بدون گاز بدون گاز است
[ترجمه گوگل]هیدروژن یک گاز بدون گاز بدون گاز است
2. Carbon monoxide is a colourless, odourless, poisonous gas.
[ترجمه ترگمان]مونوکسید کربن یک گاز بی رنگ، odourless و سمی است
[ترجمه گوگل]مونوکسید کربن یک گاز بی رنگ، بی بو، سمی است
[ترجمه گوگل]مونوکسید کربن یک گاز بی رنگ، بی بو، سمی است
3. Water is not only colourless, but odourless as well.
[ترجمه ترگمان]آب تنها بی رنگ نیست، بلکه odourless نیز هست
[ترجمه گوگل]آب نه تنها بی رنگ است، بلکه بی بو است
[ترجمه گوگل]آب نه تنها بی رنگ است، بلکه بی بو است
4. The gases are odourless.
[ترجمه ترگمان]گازها odourless هستند
[ترجمه گوگل]گازها بی بو هستند
[ترجمه گوگل]گازها بی بو هستند
5. Radon is a colourless, odourless and tasteless gas found in group O of the Periodic Table.
[ترجمه ترگمان]Radon یک گاز بی رنگ، odourless و بی مزه است که در گروه O (جدول تناوبی)یافت می شود
[ترجمه گوگل]رادون یک گاز بی رنگ، بی بو و بی مزه است که در گروه O جدول تناوبی یافت می شود
[ترجمه گوگل]رادون یک گاز بی رنگ، بی بو و بی مزه است که در گروه O جدول تناوبی یافت می شود
6. A noiseless sound, an odourless smell, an unseen sight, an indefinable Something.
[ترجمه ترگمان]یک صدا بی صدا، یک بو odourless، یک منظره نامرئی، یک چیز توصیف ناپذیر
[ترجمه گوگل]صدای بی صدا، بوی بی بو، یک دید غیر قابل مشاهده، چیزی غیر قابل تعریف است
[ترجمه گوگل]صدای بی صدا، بوی بی بو، یک دید غیر قابل مشاهده، چیزی غیر قابل تعریف است
7. I take odourless garlic capsules because I assume that they carry the same benefits as fresh garlic.
[ترجمه ترگمان]من odourless سیر را جذب می کنم، چون فرض می کنم که آن ها همان مزایای سیر تازه را دارند
[ترجمه گوگل]من کپسول های سیر بی بو را مصرف می کنم چون فرض می کنم که آنها سیر تازه ای دارند
[ترجمه گوگل]من کپسول های سیر بی بو را مصرف می کنم چون فرض می کنم که آنها سیر تازه ای دارند
8. Carbon monoxide, a colourless, odourless and poisonous gas, is produced by incomplete combustion of carbon in fuels.
[ترجمه ترگمان]مونوکسید کربن، بی رنگ، odourless و گازهای سمی، با احتراق کامل کربن در سوخت ها، تولید می شود
[ترجمه گوگل]مونوکسید کربن، گاز بی رنگ، بی بو و سمی، بوسیله نابودی احتراق کربن در سوخت تولید می شود
[ترجمه گوگل]مونوکسید کربن، گاز بی رنگ، بی بو و سمی، بوسیله نابودی احتراق کربن در سوخت تولید می شود
9. Scent trails are baked dry and odourless by the fierce sun.
[ترجمه ترگمان]مسیرهای Scent خشک و خشک شده اند و به وسیله نور شدید خورشید خشک می شوند
[ترجمه گوگل]مسیرهای عطری توسط خورشید شدید خشک و بی بو می شوند
[ترجمه گوگل]مسیرهای عطری توسط خورشید شدید خشک و بی بو می شوند
10. So are there benefits in taking the odourless garlic capsules or are they a waste of time?
[ترجمه ترگمان]بنابراین آیا در گرفتن کپسول سیر odourless فواید وجود دارد یا آن ها هدر دادن زمان هستند؟
[ترجمه گوگل]بنابراین در مصرف کپسول های سیر بی بو، مزایایی وجود دارد و آیا آنها اتلاف وقت است؟
[ترجمه گوگل]بنابراین در مصرف کپسول های سیر بی بو، مزایایی وجود دارد و آیا آنها اتلاف وقت است؟
11. White or slightly coloured crystalline powder, odourless.
[ترجمه ترگمان]پودر کریستالی سفید و یا کمی زرد
[ترجمه گوگل]پودر کریستال سفید یا کمی رنگی، بدون بو
[ترجمه گوگل]پودر کریستال سفید یا کمی رنگی، بدون بو
12. It is yellowish, almost odourless, syrupy and hydroscopic liquid with a mild taste .
[ترجمه ترگمان]مایل به زردی است، تقریبا odourless، غلیظ و چسبناک با طعم ملایم
[ترجمه گوگل]مایع زرد و تقریبا بی بو، شربت و مایع هیدروسکوپی با طعم ملایم است
[ترجمه گوگل]مایع زرد و تقریبا بی بو، شربت و مایع هیدروسکوپی با طعم ملایم است
13. At room temperature, water is a colourless, odourless, tasteless liquid.
[ترجمه ترگمان]در دمای اتاق، آب یک مایع بی رنگ، odourless و بی مزه است
[ترجمه گوگل]در دمای اتاق، آب مایع بی رنگ، بی بو، بی مزه است
[ترجمه گوگل]در دمای اتاق، آب مایع بی رنگ، بی بو، بی مزه است
14. Real liberty is as transparent, as odourless and tasteless, as water.
[ترجمه ترگمان]آزادی واقعی مثل آب شفاف و بی مزه و بی مزه است
[ترجمه گوگل]آزادی واقعی شفاف است، مثل بی بو و بی مزه، به عنوان آب
[ترجمه گوگل]آزادی واقعی شفاف است، مثل بی بو و بی مزه، به عنوان آب
15. The odourless, colourless gas is deadly if there is high or prolonged exposure.
[ترجمه ترگمان]اگر یک نوردهی طولانی یا طولانی وجود داشته باشد، گاز بی رنگ و بی رنگ کشنده است
[ترجمه گوگل]گاز بدون بی بو، اگر قرار گرفتن در معرض بلند یا طولانی مدت باشد، کشنده است
[ترجمه گوگل]گاز بدون بی بو، اگر قرار گرفتن در معرض بلند یا طولانی مدت باشد، کشنده است
پیشنهاد کاربران
بی بو
بدون بو
بدون عطر
بدون بو
بدون عطر
odourless ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: بی بو
تعریف: ویژگی مادهای که فاقد هرگونه بو است
واژه مصوب: بی بو
تعریف: ویژگی مادهای که فاقد هرگونه بو است
کلمات دیگر: