1. his peppery style of writing
سبک تند و تیز نگارش او
2. This salad has a sharp peppery flavour.
[ترجمه ترگمان] این سالاد طعم تندی داره
[ترجمه گوگل]این سالاد دارای عطر و طعم فلفل تند است
3. He was a famously peppery lawyer.
[ترجمه ترگمان]او یک وکیل معروف و فلفلی بود
[ترجمه گوگل]او یک وکیل مشهور فلفل بود
4. I could smell its peppery, pungent scent from where I stood.
[ترجمه ترگمان]می توانستم بوی تند و تند آن را از جایی که ایستاده بودم استشمام کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم آن را فلفل، بوی عجیب و غریب از جایی که من ایستاده بود بوی
5. Lupins for her had a peppery smell, bracken a smell of the sea.
[ترجمه ترگمان]بوی تند دریا به مشامش رسیده بود
[ترجمه گوگل]لوپین برای او یک بوی فلفل داشت، بوی دریا را گرفت
6. The addition of the peppery radishes is a new twist on the classic idea of using baby turnips.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تربچه که به نظر می رسید، یک تغییر جدید در ایده کلاسیک استفاده از بچه شلغم بوده است
[ترجمه گوگل]اضافه کردن تربچه فلفل، یک پیچ و تاب جدید در ایده کلاسیک استفاده از برنج بچه است
7. These are both very peppery, but the full effect is often not realised until you swallow.
[ترجمه ترگمان]اینها هر دو خیلی فلفلی هستند، اما تاثیر کامل تا زمانی که شما قورت نمی دهید هنوز تحقق نیافته است
[ترجمه گوگل]اینها هر دو فلفل قرمز هستند، اما تا زمانی که بلع نکنید، اثر کامل آن تحقق نمی یابد
8. What sort of food would you like, peppery taste or sweet taste?
[ترجمه ترگمان]چه نوع غذایی دوست داری، فلفل نمکی یا مزه شیرین؟
[ترجمه گوگل]چه نوع غذایی را دوست دارید، طعم فلفل یا طعم شیرین؟
9. He was a peppery little lieutenant j . g . from Philadelphia named Samtow.
[ترجمه ترگمان]او یک ستوان little و فلفلی بود گرم از فیلادلفیا به نام Samtow
[ترجمه گوگل]او یک مامور کوچک کمی فلفل بود g از فیلادلفیا به نام سامتو
10. Sole accept gives flower of crossed grain, peppery eye, sesame seed, double Long Qiangzhu Feng Chaoyang.
[ترجمه ترگمان]Sole accept گل گندم را می پذیرند، چشم peppery، کنجد دار، double Long فنگ Chaoyang
[ترجمه گوگل]تنها پذیرش می دهد گل دانه عبور داده شده، چشم فلفل، دانه کنجد، دو بلند Qiangzhu فنگ Chaoyang
11. The radish was old and coarse and so peppery that tears started in her eyes.
[ترجمه ترگمان]تربچه کهنه و خشن و تند بود که اشک از چشمانش سرازیر شد
[ترجمه گوگل]تربچه قدیمی و درشت و به طوری فلفل است که اشک در چشم او آغاز شده است
12. West African plant bearing pungent peppery seeds.
[ترجمه ترگمان]گیاه افریقای غربی که دانه های فلفل تند و فلفلی دارند
[ترجمه گوگل]گیاه غربی آفریقا با دانه های فلفل تند
13. The peppery rye is from fields one can see across the lake and aged in casks that held local fortified wine.
[ترجمه ترگمان]چاودار سبز از مزارع است که می توان آن را در میان دریاچه مشاهده کرد و در casks که شراب مستحکم محلی را حفظ کرده بود، پیر شد
[ترجمه گوگل]چاودار فلفل از رشته هایی است که در سرتاسر دریاچه دیده می شود و در مخازن که شراب غنی شده محلی را نگهداری می کنند، دیده می شود
14. Now that is the way to write - peppery and to the point.
[ترجمه ترگمان]حالا که این روش نوشتن - فلفلی و به the
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این راه برای نوشتن است - فلفل و به نقطه