1. this machine peels shrimp automatically
این ماشین به طور خود کار پوست میگو را جدا می کند.
2. Atanas ordered a shrimp cocktail and a salad.
[ترجمه ترگمان] Atanas سفارش میگو و سالاد سفارش داده
[ترجمه گوگل]اتاناس کوکتل میگو و سالاد را دستور داد
3. Add the shrimp and cook for 30 seconds.
[ترجمه ترگمان]میگو و آشپز را به مدت ۳۰ ثانیه اضافه کنید
[ترجمه گوگل]میگو را اضافه کنید و 30 ثانیه طبخ کنید
4. Shrimp are sized and selected for canning.
[ترجمه ترگمان]Shrimp به اندازه کافی بزرگ هستند و برای کنسرو کردن انتخاب می شوند
[ترجمه گوگل]میگو به اندازه کافی برای کنسرو انتخاب می شود
5. Sometimes that involves merely adding grilled chicken or shrimp to the salad.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات این شامل اضافه کردن مرغ بریان و یا میگو به سالاد می شود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این امر فقط شامل اضافه کردن مرغ یا میگو کبابی به سالاد می شود
6. Shrimp, anemones, and brittle stars dominate, but their numbers are few, their biomass small.
[ترجمه ترگمان]Shrimp، شقایق های آبی و شکننده، غالب هستند، اما تعداد آن ها کم است، زیست توده آن ها کم است
[ترجمه گوگل]میگو، آنمون و ستاره های شکننده غالب هستند، اما تعداد آنها کم است، زیست توده آنها کم است
7. Constable Collins liked shrimp and often bought a tub of them when he was down on the Front.
[ترجمه ترگمان]سرکار کالینز میگو را دوست داشت و اغلب وقتی در جبهه بود یک وان از آن ها خریده بود
[ترجمه گوگل]کاستابل کالینز میگو را دوست داشت و اغلب آنها زمانی که در جبهه بود پایین خرید
8. Shrimp slip into the sample chamber just as the spire tumbles over.
[ترجمه ترگمان]میگو با ماهی میگو از روی آن می پرد
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، اسپری را به داخل محفظه نمونه بریزید
9. Inside a stunning 30-inch-diameter glass globe, shrimp paddle between fronds of algae.
[ترجمه ترگمان]در داخل یک کره شیشه ای ۳۰ اینچی به قطر ۳۰ اینچ، پارو زدن میگو بین برگ های جلبک دریایی
[ترجمه گوگل]داخل یک گلدان شیشه ای با قطر 30 اینچ خیره کننده، دست و پا زدن میگو بین میله های جلبک
10. It feeds well on the live brine shrimp but will accept other foods such as beef, shrimp, and scallops.
[ترجمه ترگمان]این نمک در مورد میگو با نمک زنده خوب تغذیه می کند اما سایر غذاهایی مانند گوشت گاو، میگو و اسکالوپ را می پذیرد
[ترجمه گوگل]این میوه خوب در میگو آب نمک زندگی می کند، اما غذاهای دیگری مانند گوشت گاو، میگو و گل سرخ را می پذیرد
11. The shrimp are protected from the cauldron, though, by seawater drawn up beside the rising plume.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، میگو از پاتیل محافظت شده است، با وجود آب دریا که در کنار پر شیب بالا کشیده می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، میگو از آبگرم محافظت شده است
12. He feeds them on newly-hatched brine shrimp right from the start and achieves a size of half an inch within a month.
[ترجمه ترگمان]او به آن ها در مورد میگو که تازه از تخم بیرون آمده از ابتدا درست شده و حدود نیم اینچ در عرض یک ماه می رسد، غذا می دهد
[ترجمه گوگل]او از همان ابتدا، میگوهای آب شور تازه را تغذیه می کند و در عرض یک و نیم اینچ در عرض یک ماه می رسد
13. His cilantro-laced sauteed shrimp, piquant goat-cheese salad and tender smoked salmon fettuccine are heavenly enough.
[ترجمه ترگمان]shrimp که در cilantro laced شده بود، سالاد و سالاد ماهی قزل آلا شده و فتوچینی ماهی سالمون دودی به اندازه کافی بهشتی هستند
[ترجمه گوگل]میگو ساندویچ سیب زمینی سرخ شده، سالاد پیتزای بز و پنیر و طعم خوش طعم خوش طعم شیرین به اندازه کافی آسمانی هستند
14. Chopped shellfish and shrimp are recommended for feeding when beef is consistently refused.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گوشت گاو به طور پیوسته رد می شود، صدف و میگو برای تغذیه توصیه می شود
[ترجمه گوگل]خرد شده و میگو برای تغذیه زمانی که گوشت گاو به طور مداوم رد می شود توصیه می شود