کلمه جو
صفحه اصلی

rigor mortis


تصلب عضلات چند ساعت پس از مرگ، جمود نعشی، مرگ سفتی، جمود نعشی که 6 تا 01 ساعت پس از مرگ پیدا میشود

انگلیسی به فارسی

جمود نعشی که ۶ تا ۱۰ ساعت پس از مرگ پیدا می‌شود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the stiffening of the body muscles shortly after death.

• stiffening of the body after death
rigor mortis is stiffness of the joints and muscles in the body of a dead person or animal.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] جمود نعشی : سفت شدن بافت حیوانی بعد از کشتار.

مترادف و متضاد

stiffening at death


Synonyms: death rattle, muscular stiffening, swan song


جملات نمونه

1. Rigor mortis had already set in.
[ترجمه ترگمان]قضیه \"Rigor\" - ه که قبلا براش پاپوش درست کرده
[ترجمه گوگل]Rigor mortis قبلا در آن قرار داشت

2. Rigor mortis usually sets in between two and four hours after death.
[ترجمه ترگمان]Rigor معمولا در فاصله دو و چهار ساعت پس از مرگ قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Rigor mortis معمولا بین دو تا چهار ساعت بعد از مرگ قرار می گیرد

3. What was all this about rigor mortis?
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ چی شد؟
[ترجمه گوگل]این همه چی درباره سختی کاری بود؟

4. It did not have a trace of rigor mortis, and was as warm as my own body.
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ هم هیچ ردی ازش پیدا نکردم و به اندازه بدنم گرم و گرم بود
[ترجمه گوگل]این ردی از سختی داری ندارد و به عنوان بدن من به عنوان گرم بود

5. Results The length of sarcomere of rigor mortis without destroy is obviously shorter than that of restiffening.
[ترجمه ترگمان]نتایج طول of بودن دقت بدون از بین بردن از بین بردن، به وضوح کوتاه تر از that است
[ترجمه گوگل]نتایج: طول سارکومر rigor mortis بدون تخریب، بطور واضحی کوتاه تر از زمان استقرار است

6. Eventually, institutional rigor mortis will set in and the cycle will begin again.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، دقت سازمانی شروع خواهد شد و چرخه دوباره آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]در نهایت، تضاد سازمانی نهادینه خواهد شد و چرخه دوباره شروع خواهد شد

7. All the ladies dig rigor mortis.
[ترجمه ترگمان] همه خانم ها دارن خشک میشن
[ترجمه گوگل]تمام خانمها بیدار میشوند

8. This speeds up the onset of rigor mortis by depleting muscle energy (ATP) and rapidly increasing the anaerobic glycolysis that produces lactic acid.
[ترجمه ترگمان]این سرعت باعث بالا رفتن شدت دقت توسط انرژی ماهیچه ها (ATP)می شود و به سرعت the بی هوازی را افزایش می دهد که اسید لاکتیک را تولید می کند
[ترجمه گوگل]این امر با کاهش قدرت عضلانی (ATP) و افزایش سرعت گلیکولیز بی هوازی که اسید لاکتیک را تولید می کند، شروع می شود

9. Results The length of sarcomere of rigor mortis without destory is obviously shorter than that of restiffening.
[ترجمه ترگمان]نتایج طول of بودن دقت بدون destory به طور بدیهی کوتاه تر از that است
[ترجمه گوگل]یافته ها طول سارکومر rigor mortis بدون ناپایدار، بطور واضح کوتاه تر از زمان استقرار است

10. Early rigor mortis and rapid autolysis indicate the need for prompt necropsy examinations.
[ترجمه ترگمان]Early اولیه و autolysis سریع نیاز به امتحانات necropsy سریع را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]زود رنج ماتریس و اتولیز سریع نشان دهنده نیاز به آزمایش سریع گرا هستند

11. Rigor mortis gave the heartsick survivor convincing evidence for burial.
[ترجمه ترگمان]Rigor mortis به بازمانده heartsick مدارک جرم برای دفن را داد
[ترجمه گوگل]جمود نعشی بازمانده ملول شواهد قانع کننده برای دفن کرد

12. In contrary to rigor mortis, tenderization was promoted by increasing of aging temperature.
[ترجمه ترگمان]برخلاف دقت mortis، tenderization با افزایش دمای پیری ارتقا یافت
[ترجمه گوگل]بر خلاف ریز مورتیز، کمپوست با افزایش دمای پیری ترویج شد

پیشنهاد کاربران

rigor mortis ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: جمود لاشه
تعریف: سفت شدن تدریجی ماهیچه ها پس از کشتار به علت کاهش آدنوزین تریفسفات و گلیکوژن در تارهای ماهیچه ای

دوستان قرار هست که واژه ها رو به فارسی برگردان کنید نه عربی !!! بهتر نیست بجای "تصلب عضلات" بنویسید : سخت شدن ماهیچه ها
جمود نعشی هم دیگه ادم فکر میکنه واژه نامه انگلیسی به عربی داره میخونه !!! : "سفت و سخت شده لاشه حیوان پس از کشتار"

سفت شدن ماهیچه ها پس از مرگ

مَرگا خُشکی یا مرگ خُشکی، ( به جای جُمود نعشی )


کلمات دیگر: