کلمه جو
صفحه اصلی

lata

انگلیسی به فارسی

لاتا


انگلیسی به انگلیسی

• geographical area comprised on one or more local telephone exchanges and used for administration of telephone services (telecommunications)
malay name for a hysteric neurosis characterized by the obsessive imitation of the speech and actions of others (also latah)

جملات نمونه

1. Lata said athletic departments' priority should be to help athletes spare themselves and their families embarrassment.
[ترجمه ترگمان]Lata گفت که اولویت دپارتمان های ورزشی باید به ورزش کاران کمک کند تا خود و خانواده هایشان را ناراحت کنند
[ترجمه گوگل]لات گفت، اولویت گروه های ورزشی باید برای کمک به ورزشکاران از خود و خانواده هایشان خجالت بکشند

2. Since 199 transposition of tensor facia lata was practiced in 10cases. The results were good.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ۱۹۹ صندلی of tensor در ۱۰ مورد انجام شد نتایج خوب بودند
[ترجمه گوگل]از سال 1991، انتقال دهانه لنز tensor facia در 10 مورد انجام شد نتایج خوب بود

3. The tensor fascia lata and gluteus medius turn the thigh bone inward, balancing the turning-out force of the gluteus maximus.
[ترجمه ترگمان]The کمر و ماهیچه سرینی استخوان ران را به سمت داخل باز می کنند و نیروی رو به چرخش سرینی را متعادل می کنند
[ترجمه گوگل]تانسور فاسیا لاتا و گلویتوس مدیوس استخوان ران را به داخل وارد می کند و نیروی چرخش گلوتاتیومکسیموس را متعادل می کند

4. Sus padres le dejaron abrir una lata de MJB Coffee.
[ترجمه ترگمان]Sus le، آنا lata، قهوه MJB
[ترجمه گوگل]Sus پدرس ل دجارون abrir una lata de MJB قهوه

5. Asha Bhosle and Lata Mangeshkar came from a musical family and began singing for Bollywood films as girls.
[ترجمه ترگمان]Asha Bhosle و Lata Mangeshkar از یک خانواده موسیقی بودند و شروع به خواندن برای فیلم های بالیوود در نقش دخترها کردند
[ترجمه گوگل]آثا باسلل و لاتا منگزاکر از یک خانواده موسیقی دریافت کرده و برای فیلمهای بالیوود به عنوان دختران آواز خواندند

6. "Lata always portrayed herself as this very pure, kind of a clean woman, " he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" Lata همیشه خودش را به عنوان یک زن پاک و پاک مجسم می کرد \"
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'لاتا همیشه خود را به عنوان بسیار خالص، نوعی یک زن پاکیزه به تصویر کشیده است '

7. Lata all border trade ports by the State General Administration of Customs and the approval of the Autonomous Region People's Government, in September 2 1999 opening.
[ترجمه ترگمان]Lata همه بنادر تجاری مرزی توسط اداره عمومی گمرک و موافقت دولت منطقه خودمختار در ۲ سپتامبر ۱۹۹۹ افتتاح شد
[ترجمه گوگل]لاتا تمام بنادر تجاری مرزی توسط دولت عمومی اداره گمرک و تصویب دولت منطقه خودمختار مردم، در تاریخ 2 سپتامبر 1999 افتتاح شد

8. The anterior iliofemoral approach utilizes the interval between the sartorius muscle and the tensor fascia lata muscle.
[ترجمه ترگمان]روش iliofemoral قدامی از فاصله بین ماهیچه sartorius و ماهیچه fascia tensor استفاده می کند
[ترجمه گوگل]رویکرد روحیه ایلیوفمورال از فاصله بین عضله سارتروریوس و عضله تانسور فاسیا لااتا استفاده می کند

9. If the legs tend to turn outward, the tensor fascia lata and the front part of the gluteus medius muscles at the front and highest point of the hip bones work to turn them inward.
[ترجمه ترگمان]اگر پاها به سمت بیرون متمایل شوند، تانسور نوار پیوندی و قسمت جلویی ماهیچه ران در قسمت جلو و بالاترین نقطه استخوان های کفل فعالیت می کنند تا آن ها را به سمت داخل هدایت کنند
[ترجمه گوگل]اگر پاها تمایل به نوبه خود به سمت بیرون، تانسور فاسیا لاتا و قسمت جلویی عضلات گلویتوس مدیوس در جلوی و بالاترین نقطه استخوان های لگن کار می کنند تا آنها را به سمت داخل ببرند

10. Objective To explore the effects of bone grafts with muscular pedicles of both musculus tensor fascia lata and musculus sartorius in treating femoral neck fracture(TSFFN).
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات پیوند استخوان با pedicles ماهیچه ای of musculus و musculus sartorius در درمان شکستگی گردن استخوان (TSFFN)
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات پیوند استخوان با پوسیدگی عضلانی هر دو تانسور موکوس فاسیا لاتا و musculus sartorius در درمان شکستگی گردن فمور (TSFFN)

11. Objective To study morphology in the application of transplanting tensor fascia lata.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه مورفولوژی در کاربرد پیوند زدن tensor (lata)
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه مورفولوژی در کاربرد تانسور پیوند فاسیا لاتا

12. The superficial and deep fascia over the sartorius muscle are divided, medial to the tensor fascia lata muscle.
[ترجمه ترگمان]نوار پیوندی سطحی و عمیق بر روی ماهیچه sartorius تقسیم می شود و به ماهیچه های اسکلتی نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]فیشای سطحی و عمیق بر روی عضلات سارتروریس تقسیم می شوند، به عضله تانسور فاسیا لاات می رسند


کلمات دیگر: