پاراستامول
paracetamol
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British) a drug used to relieve pain and reduce fever but which does not significantly reduce inflammation; acetaminophen.
• acetaminophen, crystalline compound used to reduce fever and relieve pain (medicine)
جملات نمونه
1. Take two paracetamol tablets with water.
[ترجمه حنا] دو قرص پارلاستامول را با آب بخورید
[ترجمه ترگمان]دو قرص نان با آب بردارید[ترجمه گوگل]دو قرص پاراستامول را با آب بردارید
2. I often take paracetamol at work if I get a bad headache.
[ترجمه ترگمان]اگر سردرد بد داشته باشم، اغلب اوقات مشغول کار خواهم بود
[ترجمه گوگل]اگر من یک سردرد بدوم، اغلب پاراستامول را در محل کار می گیرم
[ترجمه گوگل]اگر من یک سردرد بدوم، اغلب پاراستامول را در محل کار می گیرم
3. She took an overdose of paracetamol.
[ترجمه ترگمان] اون اوردوز کرد
[ترجمه گوگل]او مصرف بیش از حد پاراستامول را انجام داد
[ترجمه گوگل]او مصرف بیش از حد پاراستامول را انجام داد
4. Take two paracetamol and try to sleep.
[ترجمه ترگمان]دو صندلی بردارید و سعی کنید بخوابید
[ترجمه گوگل]دو پاراستامول را بکشید و سعی کنید به خواب بروید
[ترجمه گوگل]دو پاراستامول را بکشید و سعی کنید به خواب بروید
5. Take paracetamol to keep your temperature down.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید درجه حرارت خود را پایین نگه دارید
[ترجمه گوگل]پاراستامول را برای پایین آوردن دمای خود نگه دارید
[ترجمه گوگل]پاراستامول را برای پایین آوردن دمای خود نگه دارید
6. Paracetamol can help reduce the temperature along with fan therapy and tepid sponging.
[ترجمه ترگمان]Paracetamol می تواند به کاهش درجه حرارت به همراه روش درمان fan و sponging ولرم کمک کند
[ترجمه گوگل]Paracetamol می تواند به کاهش درجه حرارت همراه با فن درمان و sponging خفیف کمک کند
[ترجمه گوگل]Paracetamol می تواند به کاهش درجه حرارت همراه با فن درمان و sponging خفیف کمک کند
7. Progress in reducing the number of deaths from paracetamol overdose may come only from preventing rather than treating fulminant hepatic failure.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت در کاهش تعداد تلفات ناشی از اوردوز ناشی از مصرف بیش از حد ممکن است به جای درمان نارسایی کبدی باشد
[ترجمه گوگل]پیشرفت در کاهش تعداد مرگ و میر ناشی از مصرف بیش از حد پاراستامول ممکن است فقط از پیشگیری و یا درمان نارسایی کبدی فلومانین باشد
[ترجمه گوگل]پیشرفت در کاهش تعداد مرگ و میر ناشی از مصرف بیش از حد پاراستامول ممکن است فقط از پیشگیری و یا درمان نارسایی کبدی فلومانین باشد
8. The rest of us find paracetamol an effective analgesic with no important side effects and have no need of an antidote.
[ترجمه ترگمان]بقیه ما یک مسکن موثر مسکن موثر با عوارض جانبی مهم پیدا می کنیم و نیازی به یک پادزهر ندارند
[ترجمه گوگل]بقیه ما پاراستامول را یک ضد درد مؤثر با هیچ عارضه جانبی مهمی نمی دانیم و نیازی به پادزهر نداریم
[ترجمه گوگل]بقیه ما پاراستامول را یک ضد درد مؤثر با هیچ عارضه جانبی مهمی نمی دانیم و نیازی به پادزهر نداریم
9. Do you have any paracetamol?
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی توش نیست؟
[ترجمه گوگل]آیا شما پاراستامول دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما پاراستامول دارید؟
10. Avoid taking paracetamol tablets as well as a remedy containing the drug, the magazine warns.
[ترجمه ترگمان]این مجله هشدار می دهد: از مصرف قرص های paracetamol و همچنین یک درمان حاوی مواد مخدر خودداری کنید
[ترجمه گوگل]مجله هشدار می دهد از قرص های پاراستامول و داروهای حاوی دارو استفاده نکنید
[ترجمه گوگل]مجله هشدار می دهد از قرص های پاراستامول و داروهای حاوی دارو استفاده نکنید
11. AIM: To observe the effect of paracetamol and pseudoephedrine hydrochloride drops on histamine induced increase in resistance of nasal meatus of rats.
[ترجمه ترگمان]به منظور مشاهده اثر of و pseudoephedrine hydrochloride با histamine induced در مقاومت of بینی موش های صحرایی
[ترجمه گوگل]AIM برای مشاهده اثر قطره های پاراستامول و پوسیدو افدرین هیدروکلراید بر افزایش مقاومت به هورمون مزانشوم بینی در موش های صحرایی ناشی از هیستامین
[ترجمه گوگل]AIM برای مشاهده اثر قطره های پاراستامول و پوسیدو افدرین هیدروکلراید بر افزایش مقاومت به هورمون مزانشوم بینی در موش های صحرایی ناشی از هیستامین
12. Paracetamol ( eg Panadol, Calpol ) or aspirin ( eg Disprin, Aspro clear ) will relieve any fever.
[ترجمه ترگمان]Paracetamol (مثل Panadol، Calpol)یا آسپرین (مثل Disprin، Aspro)هر گونه تب را تسکین خواهد داد
[ترجمه گوگل]پاراستامول (به عنوان مثال Panadol، Calpol) و یا آسپرین (به عنوان مثال Disprin، Aspro clear) تب را از بین می برد
[ترجمه گوگل]پاراستامول (به عنوان مثال Panadol، Calpol) و یا آسپرین (به عنوان مثال Disprin، Aspro clear) تب را از بین می برد
13. A 33 year old man was admitted to another hospital after taking 30 tablets of paracetamol with alcohol some 17 hours previously.
[ترجمه ترگمان]یک مرد ۳۳ ساله پس از گرفتن ۳۰ قرص of با الکل در حدود ۱۷ ساعت قبل در بیمارستان دیگری پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]یک مرد 33 ساله بعد از مصرف 30 قرص پاراستامول با الکل حدود 17 ساعت قبل به بیمارستان دیگر بستری شد
[ترجمه گوگل]یک مرد 33 ساله بعد از مصرف 30 قرص پاراستامول با الکل حدود 17 ساعت قبل به بیمارستان دیگر بستری شد
پیشنهاد کاربران
نوعی داروی مُسَکِن
داروی مسکن ( استامینوفن )
نوعی مُسَکِن، ضد درد
کلمات دیگر: