کلمه جو
صفحه اصلی

make certain


اطمینان به عمل آوردن، مطمئن شدن

انگلیسی به انگلیسی

• certify, validate, check out

جملات نمونه

1. Make certain what time the train goes.
[ترجمه ترگمان] مطمئن شو که قطار ساعت چنده
[ترجمه گوگل]مطمئن باشید چه زمانی قطار می رود

2. You'll have to leave soon to make certain of getting there on time.
[ترجمه ترگمان]تو باید زود از اینجا بری تا مطمئن بشی سر وقت به اونجا برسی
[ترجمه گوگل]شما باید زود بمانید تا اطمینان حاصل کنید که در آنجا به آنجا برسید

3. She shook it to make certain there was nothing inside.
[ترجمه ترگمان]ان را تکان داد تا مطمئن شود چیزی داخلش نیست
[ترجمه گوگل]او آن را تکان داد تا اطمینان حاصل شود که هیچ چیز در داخل وجود ندارد

4. I am prepared to make certain concessions.
[ترجمه ترگمان]من برای گرفتن امتیازاتی آماده هستم
[ترجمه گوگل]من آمادگی احترام خاصی دارم

5. He got up at six so as to make certain of being in time.
[ترجمه ترگمان]ساعت شش بیدار شد تا مطمئن شود که به موقع رسیده است
[ترجمه گوگل]او در شش سالگی به این نتیجه رسیده بود تا مطمئن شود که در زمان است

6. We need to make certain that it's going to fit first.
[ترجمه ترگمان]باید مطمئن بشیم که اول باید جا به جا بشه
[ترجمه گوگل]ما باید اطمینان داشته باشیم که برای اولین بار در نظر گرفته شده است

7. Make certain that you lock the door if you go out.
[ترجمه ترگمان]مطمئن شو که در رو قفل کنی اگه بری بیرون
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که اگر شما بیرون بروید درب را قفل می کنید

8. You'd better leave now if you want to make certain of getting there on time.
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهی به موقع به آنجا برسی، بهتر است از اینجا بروی
[ترجمه گوگل]اکنون می توانید بهتر بمانید اگر بخواهید مطمئن شوید که در آنجا هستید

9. You should make certain everyone understands the instructions.
[ترجمه ترگمان]باید مطمئن بشید که همه دستورالعمل رو درک می کنن
[ترجمه گوگل]شما باید مطمئن شوید که همه دستورالعمل ها را درک می کنند

10. Make certain we have enough drink for the party.
[ترجمه ترگمان]مطمئن شو که برای مهمونی به اندازه کافی مشروب داریم
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که ما به اندازه کافی نوشیدنی برای حزب است

11. Secure the edges firmly to make certain that no moisture can get in.
[ترجمه ترگمان]لبه های آن را محکم ببندید تا مطمئن شوید که هیچ رطوبت ممکن نیست وارد شود
[ترجمه گوگل]لبه ها را محکم نگه دارید تا اطمینان حاصل کنید که هیچ رطوبت نمی تواند وارد شود

12. She flicked her eyes up to make certain I was suitably impressed.
[ترجمه ترگمان]بلا سرش را بلند کرد تا مطمئن شود که من تحت تاثیر قرار گرفته ام
[ترجمه گوگل]او چشم هایش را به سمت چپ پرتاب کرد تا مطمئن شود من تحت تأثیر قرار گرفته بودم

13. Make certain that it spells out exactly what is intended to be accomplished by the proposal writer.
[ترجمه ترگمان]مطمئن شوید که دقیقا آنچه توسط نویسنده پیشنهاد انجام می شود را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که دقیقا همان چیزی است که توسط نویسنده پیشنهادی انجام می شود

14. He watched her long enough to make certain she was breathing.
[ترجمه ترگمان]به قدر کافی او را تماشا می کرد که مطمئن شود نفس می کشد
[ترجمه گوگل]او او را به اندازه کافی نگاه کرد تا مطمئن شود که او تنفس می کند

پیشنهاد کاربران

مطمین شدن _اطمینان حاصل کردن

مطمئن شدن و اطمینان کردن🤚


کلمات دیگر: