مناسبات همسایگی، گرم گیری، مهربانی، رفت و آمد
neighbourliness
مناسبات همسایگی، گرم گیری، مهربانی، رفت و آمد
انگلیسی به انگلیسی
• nature of being friendly and helpful to neighbors
جملات نمونه
1. Neighbourliness among the poor suffered greatly during the inter-war years, when unemployment rather than low wages became the chief cause of poverty.
[ترجمه ترگمان]فقر در میان فقرا در طول سال های پس از جنگ، زمانی که بیکاری به جای دستمزدهای پایین عامل اصلی فقر شد، به شدت رنج کشیده اند
[ترجمه گوگل]همسایگی در میان فقرا در طول سال های جنگ میان دو کشور بسیار زیاد بود، چرا که بیکاری به جای دستمزد کم، عامل اصلی فقر شد
[ترجمه گوگل]همسایگی در میان فقرا در طول سال های جنگ میان دو کشور بسیار زیاد بود، چرا که بیکاری به جای دستمزد کم، عامل اصلی فقر شد
2. Conversely, certain general principles (e. g. neighbourliness, or charity) are seen to be universal and consistent.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، برخی از اصول کلی (e گرم حسن همجواری، یا صدقه)را جهانی و سازگار می دانند
[ترجمه گوگل]برعکس، بعضی از اصول کلی (مانند همسایگی یا خیریه) به نظر میرسد جهانی و سازگار است
[ترجمه گوگل]برعکس، بعضی از اصول کلی (مانند همسایگی یا خیریه) به نظر میرسد جهانی و سازگار است
3. For all that it preaches harmony and good neighbourliness, China comes across as a regional bully, with its foot on the Mekong's throat.
[ترجمه ترگمان]برای همه این که آن هماهنگی و حسن همجواری را ترویج می دهد، چین به عنوان یک قلدر منطقه ای با پای خود بر روی گلوی مکونگ، به این طرف می آید
[ترجمه گوگل]برای همه که هماهنگی و همسایگی خوب را بیان می کند، چین به عنوان یک قلدر منطقه ای با پای خود در گکو واقع در مکونگ می ماند
[ترجمه گوگل]برای همه که هماهنگی و همسایگی خوب را بیان می کند، چین به عنوان یک قلدر منطقه ای با پای خود در گکو واقع در مکونگ می ماند
4. The sample household survey released recently by the Housing Board shows a downturn in neighbourliness among Singaporeans.
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی خانواده نمونه که اخیرا توسط هیات مسکن منتشر شد، رکود در همسایگی neighbourliness را در بین Singaporeans نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نظرسنجی نمونه خانواده اخیرا توسط هیئت مسکن منتشر شده است نشان می دهد رکود در همسایگی در میان سنگاپورها
[ترجمه گوگل]نظرسنجی نمونه خانواده اخیرا توسط هیئت مسکن منتشر شده است نشان می دهد رکود در همسایگی در میان سنگاپورها
5. The head of state said his country had always attached great importance to good neighbourliness.
[ترجمه ترگمان]رئیس دولت گفت که کشورش همواره اهمیت زیادی به حسن همجواری متصل کرده است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور گفت که کشورش همواره به همبستگی خوب اهمیت می دهد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور گفت که کشورش همواره به همبستگی خوب اهمیت می دهد
6. More than this, it has shown active good - neighbourliness.
[ترجمه ترگمان]بیش از این، حسن همجواری خوبی نشان داده است
[ترجمه گوگل]بیش از این، آن را نشان می دهد فعال خوب - همسایگی
[ترجمه گوگل]بیش از این، آن را نشان می دهد فعال خوب - همسایگی
7. Therefore, further enhancement of regional cooperation is the effective way to the realization of good-safe-and-rich neighbourliness.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، افزایش بیشتر هم کاری منطقه ای راه موثری برای درک همسایگی خوب و غنی همسایگی است
[ترجمه گوگل]بنابراین، تقویت بیشتر همکاری منطقه ای، راه موثر برای تحقق همسایگی خوب و ثروتمند است
[ترجمه گوگل]بنابراین، تقویت بیشتر همکاری منطقه ای، راه موثر برای تحقق همسایگی خوب و ثروتمند است
کلمات دیگر: