کلمه جو
صفحه اصلی

kinesiology


(دانش و شناخت جم خوردن و حرکت عضلات بدن به ویژه از دیدگاه ورزش) تن جم شناسی، اصول مکانیزم، تشریح حرکات بدنی انسان، علم الحرکات بدن

انگلیسی به فارسی

اصول مکانیزم، تشریح حرکات بدنی انسان، علم الحرکات بدن


زیست شناسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the study of the movement of human muscles, esp. as applied in physical education.

• study of muscular movement

جملات نمونه

1. Also on the main level are kinesiology research labs, classrooms and other foodservice facilities.
[ترجمه ترگمان]همچنین در سطح اصلی، آزمایشگاه های تحقیقاتی kinesiology، کلاس ها و سایر تسهیلات foodservice وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین در سطح اصلی، آزمایشگاه های تحقیقاتی کینزیولوژی، کلاس های درس و سایر امکانات خدمات غذایی هستند

2. Courses include anatomy, kinesiology, carpal tunnel therapy, splinting and taping techniques, and other methods.
[ترجمه ترگمان]این دوره ها عبارتند از آناتومی، kinesiology، روش درمانی carpal، تکنیک های splinting و ضبط، و روش های دیگر
[ترجمه گوگل]دوره های آموزشی شامل آناتومی، سینوزیت شناسی، درمان تونل کارپال، تکنیک های تراشیدن و چسباندن و سایر روش ها می باشد

3. Anatomy, physiology and kinesiology of the human body are studied.
[ترجمه ترگمان]کالبدشناسی، فیزیولوژی و فیزیولوژی بدن انسان مورد مطالعه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آناتومی، فیزیولوژی و زیست شناسی بدن انسان مورد مطالعه قرار گرفته است

4. We spent hours discussing kinesiology and biomechanics—it was fun!
[ترجمه ترگمان]ما ساعت ها در مورد kinesiology و biomechanics صحبت کردیم خوش گذشت
[ترجمه گوگل]ساعتها بحث و گفتگو در مورد جنب و جوش و بیومکانیک داشتیم - سرگرم کننده بود!

5. This book will focus on both anatomy and kinesiology in relationship to asana practice and teaching.
[ترجمه ترگمان]این کتاب بر روی هم کالبدشناسی و هم در رابطه با تمرین و تدریس تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]این کتاب بر روی هر دو آناتومی و کینیستولوژی در ارتباط با تمرین و آموزش آزانا تمرکز خواهد کرد

6. From the perspective of kinesiology, three aspects are analyzed concerning fence - ascending, fence - over striding and fence - descending.
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه kinesiology، سه بعد مربوط به نرده - صعودی، نرده ها - بالا و پایین رفتن نرده مورد تحلیل قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]از منظر کینزیولوژی، سه جنبه در مورد حصار مورد بررسی قرار می گیرند: صعودی، حصار، نردبان و نردبان

7. Martin Gibala, chairman of the department of kinesiology at McMaster University in Hamilton, Ontario, agrees.
[ترجمه ترگمان]مارتین Gibala رئیس بخش of در دانشگاه مک مس تر در همیلتون، اونتاریو، با این نظر موافق است
[ترجمه گوگل]مارتین گیبالا، رئیس بخش کینزیولوژی دانشگاه مکمستر در همیلتون، انتاریو، موافق است

8. A few summers ago, researchers from the University of Connecticut's Department of Kinesiology showed up at youth soccer and football camps on the East Coast to study the kids' drinking habits.
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، محققان دانشگاه of از دانشگاه Connecticut در اردوگاه های فوتبال و فوتبال جوانان در ساحل شرقی حضور یافتند تا عادت های نوشیدن کودکان را مطالعه کنند
[ترجمه گوگل]چندین تابستان پیش، محققان دانشگاه کینزیولوژی دانشگاه کانکتیکات در اردوگاه های فوتبال و فوتبال در ساحل شرقی به مطالعه عادات نوشیدن بچه ها نشان دادند

9. Any emotion code practitioner can release all of the trapped emotions that make up this wall by locating and releasing all of the trapped emotions by using "Applied Kinesiology" or "Muscle Testing".
[ترجمه ترگمان]هر فرد شاغل در هر گونه احساسی می تواند تمام احساسات به دام افتاده را رها کند که این دیوار را با قرار دادن و آزاد کردن تمام احساسات گرفتار شده با استفاده از \"Kinesiology کاربردی\" یا \"تست ماهیچه\" آزاد می کند
[ترجمه گوگل]هر تمرین صدای هیجان می تواند تمام احساسات فاسد را که این دیوار را با قرار دادن و رها کردن تمام احساسات به دام افتاده با استفاده از 'Kinesiology کاربردی' یا 'Testing Muscle' آزاد سازد، آزاد کند

10. "I nominate the squat," said Stuart Phillips, Ph. D., a professor of kinesiology at McMaster University and an expert on the effects of resistance training on the human body.
[ترجمه ترگمان]\"استوارت فیلیپس\"، دکتر \"استوارت فیلیپس\"، گفت: \" من the را نامزد می کنم \" پروفسور kinesiology در دانشگاه مک مس تر (McMaster University)و متخصص در مورد اثرات آموزش مقاومت بر روی بدن انسان
[ترجمه گوگل]استوارت فیلیپس، Ph D, استاد کینزیولوژی در دانشگاه مک کارستر و متخصص در تأثیر آموزش مقاومت در برابر بدن انسان، گفت: 'من اسکات را انتخاب می کنم '

11. However, if one has not transcended 3000, muscle testing or applied kinesiology is another manner of accessing body level knowing.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر کسی از ۳۰۰۰، آزمایش ماهیچه و یا kinesiology استفاده نکرده باشد، روش دیگری برای دسترسی به سطح بدن است
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر کسی 3000 را فراتر نگذاشته باشد، تست عضلانی یا کینسیولوژی کاربردی، روش دیگری برای دسترسی به سطح بدن است

12. Result shows the mostly effect genes of the constitution of the old are the body component gene, the kinesiology gene, the nervous genes, the cardiovascular gene.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که اکثر ژن های اصلی قانون اساسی ژن، ژن component، ژن kinesiology، ژن cardiovascular هستند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که بیشتر ژن های سازنده ای از ساختار قدیمی، ژن مولکول بدن، ژن کینزیولوژی، ژن های عصبی، ژن قلب و عروق است

13. After turning my life around, I started facilitating life make-over sessions using applied kinesiology.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه زندگی ام را عوض کردم، شروع به تسهیل زندگی در طول جلسات با استفاده از kinesiology کاربردی کردم
[ترجمه گوگل]پس از تبدیل شدن به زندگی در اطراف، من شروع به تسهیل جلسات زندگی پر از استفاده با استفاده از kinesiology

14. That's too bad, according to Chad Seifried, a sports management expert at Louisiana State University's kinesiology department.
[ترجمه ترگمان]به گفته چاد Seifried، یک متخصص مدیریت ورزشی در دپارتمان kinesiology دانشگاه ایالتی لویزیانا، این خیلی بد است
[ترجمه گوگل]طبق گفته چاد سیفری، یک کارشناس مدیریت ورزش در بخش کینزیولوژی دانشگاه ایالتی لوئیزیانا، این خیلی بد است

پیشنهاد کاربران

حرکت شناسی

حرکت شناسی بدن

حرکت شناسی عضلات

کینزیولوژی، حرکت شناسی ( kinesiology )


کلمات دیگر: