• cause an argument
kick up a row
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The two boys kicked up a row after their parents left.
[ترجمه ترگمان]بچه ها بعد از رفتن پدر و مادرشان یک ردیف جلو انداختند
[ترجمه گوگل]پس از آنکه پدر و مادرشان به سمت چپ رفتند، دو پسر یک ردیف را زدند
[ترجمه گوگل]پس از آنکه پدر و مادرشان به سمت چپ رفتند، دو پسر یک ردیف را زدند
2. I'm going to kick up a row if I don't get my money back.
[ترجمه ترگمان]اگر پولم را پس نگیرم، یک ردیف ردیف می کنم
[ترجمه گوگل]اگر پولم را دریافت نکنم قصد دارم یک ردیف را بزنم
[ترجمه گوگل]اگر پولم را دریافت نکنم قصد دارم یک ردیف را بزنم
3. Although being able to kick up a row sometimes, that is to represent the affection between us.
[ترجمه ترگمان]هر چند گاهی ممکن است یک ردیف را لگد بزند، اما این به معنای نشان دادن محبت بین ما است
[ترجمه گوگل]اگر چه قادر به رد شدن یک ردیف گاهی اوقات، این است که برای نشان دادن محبت بین ما
[ترجمه گوگل]اگر چه قادر به رد شدن یک ردیف گاهی اوقات، این است که برای نشان دادن محبت بین ما
4. Don't kick up a row about such trifle.
[ترجمه ترگمان]یک ردیف هم به این موضوع نزنید
[ترجمه گوگل]یک ردیف در مورد این چیزهای بی اهمیت را لگد نزنید
[ترجمه گوگل]یک ردیف در مورد این چیزهای بی اهمیت را لگد نزنید
5. Be derailed if you discover your man, essential points and he do not kick up a row, like that, can only testify you not having accomplishment very much but can not resolve the basic problem.
[ترجمه ترگمان]اگر مرد و نکات اصلی خود را کشف کنید، از خط خارج شوید و او یک ردیف را رها نکند، مانند آن، تنها می تواند شهادت دهد که موفقیت چندانی نداشته باشید، اما نمی تواند مشکل اصلی را حل کند
[ترجمه گوگل]اگر انسان را کشف کنید، نکات ضروری را رد کنید و رد کنید، مثل آن، تنها می تواند شهادت بدهد که خیلی چیزها را انجام نمی دهد اما می تواند مشکل اساسی را حل کند
[ترجمه گوگل]اگر انسان را کشف کنید، نکات ضروری را رد کنید و رد کنید، مثل آن، تنها می تواند شهادت بدهد که خیلی چیزها را انجام نمی دهد اما می تواند مشکل اساسی را حل کند
6. If I to go to the theatre, my wife is sure to kick up a row.
[ترجمه ترگمان]اگر من به تئاتر بروم، زن من حتما یک ردیف ردیف می کند
[ترجمه گوگل]اگر من به تئاتر برویم، همسرم مطمئن است که یک ردیف را بزند
[ترجمه گوگل]اگر من به تئاتر برویم، همسرم مطمئن است که یک ردیف را بزند
7. If I refuse to go to the theatre, my wife is sure to kick up a row .
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهم به تئاتر بروم، زن من حتما یک ردیف خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]اگر من از رفتن به تئاتر امتناع کنم، همسرم مطمئن است که یک ردیف را بزند
[ترجمه گوگل]اگر من از رفتن به تئاتر امتناع کنم، همسرم مطمئن است که یک ردیف را بزند
کلمات دیگر: