میدان سان، جولانگاه
parade ground
میدان سان، جولانگاه
انگلیسی به فارسی
زمین رژه
انگلیسی به انگلیسی
• a parade ground is an area of ground where soldiers practise marching and where they hold parades.
جملات نمونه
1. We watched the soldiers drilling on the parade ground.
[ترجمه ترگمان]ما سربازان را تماشا کردیم که روی زمین رژه می رفتند
[ترجمه گوگل]ما سربازان را در زمین رژه تماشا کردیم
[ترجمه گوگل]ما سربازان را در زمین رژه تماشا کردیم
2. The men filed onto the parade ground and past the general.
[ترجمه ترگمان]افراد روی زمین رژه رفتند و از کنار ژنرال گذشتند
[ترجمه گوگل]مردان بر روی زمین راهپیمایی کردند و به طور کلی به سر می بردند
[ترجمه گوگل]مردان بر روی زمین راهپیمایی کردند و به طور کلی به سر می بردند
3. We had to be on the parade ground for 30 a. m. and that took some doing.
[ترجمه ترگمان] ما باید ۳۰ ثانیه روی زمین رژه می رفتیم ام و این کار را انجام داد
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم برای 30 سالگی در محل رژه باشیم متر و آن را انجام داد
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم برای 30 سالگی در محل رژه باشیم متر و آن را انجام داد
4. The troops drew up on the parade ground.
[ترجمه ترگمان]سربازان روی زمین رژه رفتند
[ترجمه گوگل]سربازان در محل رژه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]سربازان در محل رژه قرار گرفتند
5. The battalion marched from the barracks to the parade ground.
[ترجمه ترگمان]گردان از سربازخانه به سوی زمین رژه رفت
[ترجمه گوگل]این گردان از سربازخانه به زمین رژه رفت
[ترجمه گوگل]این گردان از سربازخانه به زمین رژه رفت
6. The men filed onto the parade ground.
[ترجمه ترگمان]افراد روی زمین رژه رفتند
[ترجمه گوگل]مردان بر روی زمین رژه فرود آمدند
[ترجمه گوگل]مردان بر روی زمین رژه فرود آمدند
7. Moore marched across the parade ground and headed towards the officers' quarters.
[ترجمه ترگمان]مور از روی زمین رژه رفت و به سمت مقر افسران رفت
[ترجمه گوگل]مور در مسیر رژه حرکت کرد و به سمت مأمورین حرکت کرد
[ترجمه گوگل]مور در مسیر رژه حرکت کرد و به سمت مأمورین حرکت کرد
8. A real bomb fell on a parade ground, sending up smoke in an ominous column.
[ترجمه ترگمان]یک بمب واقعی روی زمین رژه افتاد و دود را در ستون شوم فرستاد
[ترجمه گوگل]بمب واقعی بر روی زمین رژه فرود آمد و سیگار را در یک ستون شوم فرستاد
[ترجمه گوگل]بمب واقعی بر روی زمین رژه فرود آمد و سیگار را در یک ستون شوم فرستاد
9. Cottonwood trees buzzIng with locusts line the old parade ground.
[ترجمه ترگمان]درخت های cottonwood با ملخ روی زمین رژه می رفتند
[ترجمه گوگل]درختان پنبه ای درختی با ژامبون خط رژه قدیمی استوار است
[ترجمه گوگل]درختان پنبه ای درختی با ژامبون خط رژه قدیمی استوار است
10. The soldiers did a march around the parade ground.
[ترجمه ترگمان]سربازان در میدان رژه رژه می رفتند
[ترجمه گوگل]سربازان بر سر راه رژه راهپیمایی کردند
[ترجمه گوگل]سربازان بر سر راه رژه راهپیمایی کردند
11. Policemen perform physical exercises at the parade ground in Allahabad, India, Wednesday, June 20
[ترجمه ترگمان]ماموران پلیس در روز چهارشنبه، روز چهارشنبه، تمرین های فیزیکی را در میدان رژه در Allahabad هند انجام می دهند
[ترجمه گوگل]پلیس در ورزشگاه الله آباد، هند، روز چهارشنبه 20 ژوئن، تمرینات فیزیکی را در محل رژه انجام می دهد
[ترجمه گوگل]پلیس در ورزشگاه الله آباد، هند، روز چهارشنبه 20 ژوئن، تمرینات فیزیکی را در محل رژه انجام می دهد
12. Morning parade was in progress on the parade ground.
[ترجمه ترگمان]رژه صبحگاهی در حال پیشرفت در زمین رژه بود
[ترجمه گوگل]رژه صبح در زمین رژه در حال پیشرفت بود
[ترجمه گوگل]رژه صبح در زمین رژه در حال پیشرفت بود
13. What do you think you are doing slouching parade ground like a bay of rags?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی داری چی کار می کنی که مثل یه تیکه پارچه کهنه رژه بری؟
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید شما در حال انجام رژه slouching مانند خشت از چنگال؟
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید شما در حال انجام رژه slouching مانند خشت از چنگال؟
14. The officer was drilling his troops on a parade ground.
[ترجمه ترگمان]افسر ارتش خود را با خاک یک سان می کرد
[ترجمه گوگل]این افسر سربازان خود را بر روی زمین رژه کشید
[ترجمه گوگل]این افسر سربازان خود را بر روی زمین رژه کشید
15. When he reached the guardroom he stopped and turned round for one last look at the parade ground.
[ترجمه ترگمان]وقتی به اتاق نگهبانی رسید، ایستاد و برای آخرین بار به زمین رژه خود نگاه کرد
[ترجمه گوگل]وقتی او به اتاق نگهبانی رسید او متوقف شد و برای آخرین نگاه به زمین رژه متوقف شد
[ترجمه گوگل]وقتی او به اتاق نگهبانی رسید او متوقف شد و برای آخرین نگاه به زمین رژه متوقف شد
کلمات دیگر: