کلمه جو
صفحه اصلی

kinescope


رجوع شود به: picture tube، ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن

انگلیسی به فارسی

ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن


کینسکوپ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a cathode-ray tube that directs a beam of electrons to reproduce a transmitted picture on a luminescent screen; picture tube.

(2) تعریف: a film made from a transmitted television program.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: kinescopes, kinescoping, kinescoped
• : تعریف: to make a film of (a transmitted television program).

• picture tube, cathode-ray tube within a television receiver that transforms electrical signals into a visible picture on a screen

جملات نمونه

1. Both kinescope and video output function working at the same time.
[ترجمه ترگمان]هر دو تابع خروجی kinescope و video همزمان کار می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو کینسکوپ و عملکرد خروجی ویدئو در همان زمان کار می کنند

2. By bulging forming technology analysis of color kinescope shaded cover, die structure and main parts designs are introduced. Punch surface shape is also designed by surface equations.
[ترجمه ترگمان]با تشکیل تجزیه و تحلیل فن آوری شکل دهی به رنگ سایه سایه سایه، ساختار مرگ و طراحی قطعات اصلی معرفی می شوند شکل سطح پانچ نیز به وسیله معادلات سطحی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]با انحنای تجزیه و تحلیل تکنیکال پوشش سایه رنگی کینس کاپ رنگ، ساختار قالب و قطعات اصلی معرفی شده است شکل سطح پانچ نیز توسط معادلات سطح طراحی شده است

3. Electronic game, kinescope enlighten hall, already played be disgusted with.
[ترجمه ترگمان]یه بازی الکترونیکی، kinescope hall، از قبل باه اش از هم بدت میاد
[ترجمه گوگل]بازی الکترونیکی، روشنایی سالن کینسکوپ، در حال حاضر بازی با ناخوشایند است

4. An Invar shadow-mask kinescope with a large screen and high definition requires temperature compensation by means of a laterally-welded bimetal spring lamination with a smaller bending displacement.
[ترجمه ترگمان]یک kinescope mask با یک صفحه نمایش بزرگ و تعریف بالا نیاز به جبران دما با استفاده از ورقه فنری bimetal welded laterally با جابجایی خمش کمتری دارد
[ترجمه گوگل]یک کینسکوپ سایه ماسک Invar با صفحه نمایش بزرگ و تعریف بالا نیاز به جبران درجه حرارت با استفاده از یک ورقه ورقه دوار فلزی با زاویه جوش داده شده با جابجایی خمشی کوچکتر

5. After the event, a Qiu uploads this kinescope school QQ again group on.
[ترجمه ترگمان]پس از این رویداد، یک Qiu uploads از این مدرسه kinescope دوباره به گروه پیوست
[ترجمه گوگل]بعد از این رویداد، Qiu این گروه Qinequin را دوباره به گروه Qinews اضافه می کند

6. According to the working principle of color kinescope, the article deduces the formula that the purity convergence magnet adjusts the electron beam moving distance.
[ترجمه ترگمان]طبق اصول کار of، ماده formula فرمولی را نشان می دهد که مغناطیس هم گرایی خالص، فاصله حرکت پرتوی الکترونی را تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به اصل کار کینسکوپ رنگی، مقاله فرمول را به دست می دهد که مغناطیسی همگرایی خلوص فاصله حرکت پرتو الکترون را تنظیم می کند

7. Electron gun accessories of color kinescope are made of stainless steel which has high hardness and intensity.
[ترجمه ترگمان]لوازم الکتریکی الکترونی رنگ kinescope از جنس فولاد ضد زنگ تشکیل شده است که سختی و شدت بالایی دارد
[ترجمه گوگل]لوازم جانبی اسلحه الکترونی از کینسکوپ رنگی از فولاد ضد زنگ ساخته شده است که دارای شدت و شدت بالا است

8. The new kinescope has a revolving power of 800 lines.
[ترجمه ترگمان]The جدید دارای قدرت چرخش ۸۰۰ خط است
[ترجمه گوگل]کینسکوپ جدید توانایی چرخش 800 خط دارد

9. For dynamical observation of eyeground micrograph and image manipulation, eyeground television or compatibility of telegraph and kinescope has developed into one of the key area of eyeground camera.
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده dynamical تصویر میکروسکوپی eyeground و دستکاری تصویر، تلویزیون eyeground یا سازگاری of و kinescope به یکی از بخش های کلیدی دوربین eyeground تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]برای مشاهده پویا از میکروگرافهای eyeground و دستکاری تصویر، تلویزیون eyeground یا سازگاری تلگراف و کینسکوپ به یکی از زمینه های اصلی دوربین عریض تبدیل شده است

10. Application of reverse osmosis technology in pure water production of color kinescope industry was introduced.
[ترجمه ترگمان]کاربرد فن آوری اسمز معکوس در تولید آب خالص صنعت kinescope معرفی شد
[ترجمه گوگل]استفاده از تکنولوژی اسمز معکوس در تولید آب خالص صنعت کینسکوپ رنگی معرفی شد

11. This paper presents the design and realization of the TV kinescope glass defect auto - detect system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، طراحی و تحقق شبکه تلویزیونی kinescope را نشان می دهد که سیستم تشخیص خودکار را تشخیص می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله طراحی و تحقیق سیستم تشخیص ناپیوستگی شیشه ای کینسکوپ TV ارائه شده است

12. This wire si suitable for TV High voltage as connecting wire between rectify and kinescope, or as connecting wire or fixing wire in other appliance and instrument.
[ترجمه ترگمان]این سیم با ولتاژ بالا، به عنوان سیم اتصال بین اصلاح و kinescope، و یا اتصال سیم اتصال یا سیم اتصال به وسایل دیگر مناسب است
[ترجمه گوگل]این سیم مناسب برای تلویزیون ولتاژ بالا به عنوان سیم اتصال بین اصلاح و kinescope، و یا به عنوان سیم اتصال یا سیم ثابت در لوازم خانگی و ابزار دیگر

13. Description of the profile of electron beam is one of the difficult points in detection of color kinescope.
[ترجمه ترگمان]توصیف پروفایل پرتو الکترونی یکی از نقاط سخت در تشخیص رنگ های kinescope است
[ترجمه گوگل]شرح مشخصات پرتو الکترونی یکی از نقاط دشوار تشخیص کینسکوپ رنگ است

14. As a result of the spot and do not allow kinescope, provide speech information so.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه مکان و اجازه ندادن به kinescope، اطلاعات سخنرانی را فراهم کنید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه از نقطه و اجازه نمی دهد کینسکپ، ارائه اطلاعات گفتاری به طوری که


کلمات دیگر: