کلمه جو
صفحه اصلی

neem

انگلیسی به فارسی

نام


انگلیسی به انگلیسی

• large tropical evergreen mahogany-like tree of india and sri lanka cultivated for its bark and resin and seed oil (which all have medicative and insecticidal attributes)

جملات نمونه

1. Under a neem tree in the center of the village, I asked adozen farmers what would improve their lives most.
[ترجمه ترگمان]در زیر یک درخت neem در مرکز روستا، از کشاورزان adozen پرسیدم که زندگی آن ها را بیشتر بهبود خواهد بخشید
[ترجمه گوگل]در زیر یک درخت نئم در مرکز روستا، از کشاورزان خواسته شد که چطور زندگی خود را بیشتر کنند

2. The extraction of azadirachtin from neem seeds with supercritical CO_fluid was studied.
[ترجمه ترگمان]استخراج of از دانه های neem با مایع بحرانی CO مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]استخراج آسادیراکتین از دانه های نئم با CO_fluid فوق بحرانی مورد مطالعه قرار گرفت

3. The North Greenland Eemian Ice Drilling (NEEM) project reached bedrock in July 20 at a depth of more than 500 metres.
[ترجمه ترگمان]پروژه حفاری یخی قطب شمال (neem)در روز ۲۰ ژوئیه در عمق بیش از ۵۰۰ متر به بس تر سنگ بس تر رسید
[ترجمه گوگل]پروژه یخبندان شمالی یونان (NEEM) در شمال گرینلند در 20 ژوئیه در عمق بیش از 500 متر به زمینۀ اصلی رسید

4. NEEM is about trying to get a good record of the last interglacial period from Greenland 120,000 to 130,000 years ago when Greenland was two to three degrees Celsius warmer than it is today, he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که neem در تلاش برای رسیدن به رکورد خوبی از دوره last ۱۲۰۰۰۰ تا ۱۳۰۰۰۰ سال پیش در زمانی است که گرینلند دوتا سه درجه سانتیگراد گرم تر از امروز است
[ترجمه گوگل]NEEM در مورد تلاش برای بدست آوردن یک گزارش خوب از آخرین دوره بین دوره ای از گرینلند 120،000 تا 130،000 سال پیش، هنگامی که گرینلند گرم تر از آن است که امروز گرینلند دو تا سه درجه سانتیگراد است

5. Neem trees are considered fair game in the village. And Shahabpuris greet each other sparingly.
[ترجمه ترگمان]درختان Neem بازی منصفانه ای در روستا محسوب می شوند و Shahabpuris با دقت به هم سلام می کنند
[ترجمه گوگل]درختان نئم در بازی روستایی در نظر گرفته می شود و شهابپوری به تنهایی به یکدیگر احترام می گذارند

6. BAD BREATH: Neem Toothpaste and tooth powder.
[ترجمه ترگمان]BREATH بد: Neem Toothpaste و پودر دندان
[ترجمه گوگل]ناراحتی بد: خمیر دندان Neem و پودر دندان

7. The fleshly quantitative analysis of azadirachtin content of neem seeds by HPLC and under the assistance of microwave irradiation in dealing with neem kernels was undertaken.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل کمی فیزیکی دانه های azadirachtin با HPLC و تحت کمک تابش مایکروویو در برخورد با هسته های neem انجام شد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل کمی گوشتی از محتوی آزدیراکتین بذرهای نئم با استفاده از HPLC و با استفاده از تابش مایکروویو در برخورد با هسته نئم انجام شد

8. Neem is a plant used as a natural pesticide and its oil is useful in treating viruses and bacteria or pests of the skin.
[ترجمه ترگمان]Neem گیاهی است که به عنوان آفت کش طبیعی استفاده می شود و نفت آن در درمان ویروس ها و باکتری ها یا آفات مفید است
[ترجمه گوگل]نئم یک گیاه است که به عنوان یک آفت کش طبیعی استفاده می شود و روغن آن در درمان ویروس ها و باکتری ها و آفات پوست مفید است

9. Neem, olive oil, tea tree oil etc, which can be used for treating louse.
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون، روغن زیتون، روغن درخت چای و غیره که می تواند برای درمان شپش به کار رود
[ترجمه گوگل]نئم، روغن زیتون، روغن چای و غیره، که می تواند برای درمان عصا استفاده شود

10. The neem oil and azadirachtin were extracted from neem seed powders by microwave radiation, supersonic treatment and rapid agitation.
[ترجمه ترگمان]روغن neem و azadirachtin از پودر بذر neem به وسیله تابش مایکروویو، رفتار مافوق صوت و آشفتگی سریع استخراج شدند
[ترجمه گوگل]روغن نEM و azadirachtin از پودر نئم بذر توسط پرتو مایکروویو، درمان با روش صوتی و آرام سازی سریع استخراج شد

11. Neem contains a mild antiseptic and provides such toothbrushes for millions of poor Indians; even middle-class ones use toothpaste made from it.
[ترجمه ترگمان]Neem حاوی یک ضد عفونی کننده آرام است و جای مسواک برای میلیون ها نفر از هندی ها فقیر است؛ حتی آن هایی که در طبقه متوسط از خمیر دندان استفاده می کنند، از آن استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]Neem حاوی یک ضد عفونی کننده خفیف و مسواک برای میلیون ها نفر از سرخپوستان فقیر است؛ حتی اعضای طبقه متوسط ​​نیز از خمیر دندان ساخته شده از آن استفاده می کنند

12. The peanuts and broken shells drop through (the) bottom and (are) separated by hand. The machine can also shell coffee, dry truff (jatropha), chestnuts and Nimenuts (neem nuts).
[ترجمه ترگمان]بادام زمینی و پوسته های شکسته از پایین به پایین می ریزند و با دست جدا می شوند این ماشین همچنین می تواند قهوه، truff خشک (jatropha)، شاه بلوط و Nimenuts (neem)را تهیه کند
[ترجمه گوگل]بادام زمینی و پوسته شکسته از طریق (پایین) پایین و (با) جدا شده توسط دست دستگاه همچنین می تواند قهوه، خشک قارچ (jatropha)، شاه بلوط و Nimenuts (عصاره نایم) را بپوشاند

13. Squatting in the shade of a neem tree, he heated a piece of iron until it glowed, then positioned it on an anvil with tongs while Pooni, her feet planted wide, flattened it with a sledgehammer.
[ترجمه ترگمان]درحالیکه در سایه درخت neem چمباتمه زده بود، یک تکه اهن را تا زمانی که برق می زد گرم کرد، سپس آن را روی سندان با انبر قرار داد و با یک پتک بر روی آن گذاشت و آن را با چکش صاف کرد
[ترجمه گوگل]او در سایه یک درخت نئم قرار گرفت و یک قطعه از آهن را تا زمانی که درخشید، گرم کرد و سپس آن را با قیچی به صورت عصا گذاشت، در حالی که Pooni، پاهایش کاشته شد و آن را با یک چکش زد

14. The best was from the neem tree.
[ترجمه ترگمان]بهترین کار از درخت neem بود
[ترجمه گوگل]بهترین از درخت نیم بود

پیشنهاد کاربران

گیاه چریش

درخت چریش
چریش یکی از دو گونه در جنس آزاددرخت ها ( Azadirachta ) است. نام این سرده ( جنس ) یعنی Azadirachta در زبان های اروپایی از واژهٔ فارسی �آزاددرخت� گرفته شده است.

نام رایج این درخت ( چریش ) در ایران زیتون تلخ می باشد . درختی سریع الرشد و مقاوم به خشکی و دارای میوه ای مانند زیتون و گلهای سفید بسیار زیبا و معطر بوده. این درخت سمی است اما خواص داروئی زیادی دارد و در هندوستان بیشتر کاشته میشود. در ایران در استان های بوشهر و هرمزگان و سیستان و بلوچستان زیاد دیده و هم اکنون در تهران هم کاشته میشودو به عنوان یک باکتری کش و آفت کش در دنیا کاربرد دارد و در امریکا و هندوستان برای آفت کشی بیشتر استفاده میشود. امیدوارم مورد استفاده دوستان قرارگرفته باشد. یزدان از الجزایر


کلمات دیگر: