دیری، دیر شدگی
lateness
دیری، دیر شدگی
انگلیسی به انگلیسی
• quality of being late, tardiness
جملات نمونه
1. Even one minute's lateness would earn a stern rebuke.
[ترجمه ترگمان]حتی یک دقیقه هم تاخیر داشت
[ترجمه گوگل]حتی یک دقایق یک دقیقه نیز یک انتقاد سفت می شود
[ترجمه گوگل]حتی یک دقایق یک دقیقه نیز یک انتقاد سفت می شود
2. I must apologize to Isobel for my lateness.
[ترجمه ترگمان] باید از ایزابل معذرت بخوام که دیر کردم
[ترجمه گوگل]من باید برای ایزوبل عذرخواهی کنم
[ترجمه گوگل]من باید برای ایزوبل عذرخواهی کنم
3. They apologized for the lateness of the train.
[ترجمه ترگمان]از تاخیر قطار عذرخواهی کردند
[ترجمه گوگل]آنها به خاطر تأخیر قطار عذرخواهی کردند
[ترجمه گوگل]آنها به خاطر تأخیر قطار عذرخواهی کردند
4. I did not inquire the reason for his lateness.
[ترجمه ترگمان]من علت این تاخیر را جویا نشدم
[ترجمه گوگل]من دلیل دشواری اش را پرسیدم
[ترجمه گوگل]من دلیل دشواری اش را پرسیدم
5. A large crowd had gathered despite the lateness of the hour.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که پاسی از شب گذشته بود، جمعیت کثیری جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]جمعیت بزرگی به رغم گذشت زمان، جمع شده بود
[ترجمه گوگل]جمعیت بزرگی به رغم گذشت زمان، جمع شده بود
6. The inference I've drawn from his lateness is he overslept.
[ترجمه ترگمان]استنباط من از این تاخیر خیلی راحت است
[ترجمه گوگل]استنتاج من از تأخیر او کشیده شده است که او فراموش شده است
[ترجمه گوگل]استنتاج من از تأخیر او کشیده شده است که او فراموش شده است
7. I must report your lateness to the teacher.
[ترجمه ترگمان]باید lateness را به معلم بدهم
[ترجمه گوگل]من باید مدارک خود را به معلم گزارش دهم
[ترجمه گوگل]من باید مدارک خود را به معلم گزارش دهم
8. She got three demerits for lateness on this term's report.
[ترجمه ترگمان]اون سه تا مشکل داشت که این اصطلاح رو به تاخیر بندازه
[ترجمه گوگل]او سه دلیل برای تأخیر در گزارش این مدت به دست آورد
[ترجمه گوگل]او سه دلیل برای تأخیر در گزارش این مدت به دست آورد
9. What did he say in explanation of his lateness?
[ترجمه ترگمان]درباره این تاخیر چه گفت؟
[ترجمه گوگل]او در توضیح تأخیر او چه گفت؟
[ترجمه گوگل]او در توضیح تأخیر او چه گفت؟
10. We want a satisfactory explanation of your lateness.
[ترجمه ترگمان]ما یک توضیح قانع کننده برای دیر کردن شما می خواهیم
[ترجمه گوگل]ما یک توضیح رضایت دهنده از تأخیر شما می خواهیم
[ترجمه گوگل]ما یک توضیح رضایت دهنده از تأخیر شما می خواهیم
11. He only offered a partial explanation for his lateness.
[ترجمه ترگمان]فقط یه توضیح مختصر برای تاخیر اون پیشنهاد داد
[ترجمه گوگل]او تنها توضیح جزئی برای تأخیر او را ارائه داد
[ترجمه گوگل]او تنها توضیح جزئی برای تأخیر او را ارائه داد
12. His lateness was due to the very heavy traffic on the motorway.
[ترجمه ترگمان]دیر آمدن او به علت ترافیک سنگین بزرگراه بود
[ترجمه گوگل]او دچار ترافیک شدید در بزرگراه شد
[ترجمه گوگل]او دچار ترافیک شدید در بزرگراه شد
13. Lateness and carelessness are subjects for complaint.
[ترجمه ترگمان]بی توجهی و بی دقتی، موضوعی برای شکایت هستند
[ترجمه گوگل]غرور و بی دقتی برای شکایت است
[ترجمه گوگل]غرور و بی دقتی برای شکایت است
14. The lateness of the ship was due to the storm.
[ترجمه ترگمان]تاخیر کشتی به علت طوفان بود
[ترجمه گوگل]ظهور کشتی به دلیل طوفان بود
[ترجمه گوگل]ظهور کشتی به دلیل طوفان بود
پیشنهاد کاربران
تأخیر
وقت نشناسی
کلمات دیگر: