1. The stone made a dent in the roof of my car.
[ترجمه ترگمان]سنگ یک فرو رفتگی در سقف ماشین من ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]سنگ ساخته شده در چادر ماشین من
2. The lawyer's fees will make a dent in our finances.
[ترجمه ترگمان]حق وکیل در امور مالی ما فرو رفتگی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هزینه های وکیل در مالیات ما تاثیر می گذارد
3. The stone made a dent in the roof of the car.
[ترجمه ترگمان]سنگ باعث فرو رفتگی در سقف ماشین شد
[ترجمه گوگل]سنگ در سقف خودرو ساخته شده است
4. But that only made a dent in what had to be done.
[ترجمه ترگمان]اما این فقط یک فرو رفتگی در کاری بود که باید انجام می شد
[ترجمه گوگل]اما این تنها چیزی است که باید انجام شود
5. They barely made a dent in the vast area they were supposed to cover.
[ترجمه ترگمان]ان ها به سختی یک فرورفتگی در منطقه وسیعی که قرار بود پوشش دهند ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]آنها به سختی در ناحیه وسیعی قرار گرفتند که قرار بود آنها را پوشش دهد
6. Now Sakata, with its new car, Glory, had at least made a dent in the numbers of unemployed.
[ترجمه ترگمان]اکنون Sakata با خودروی جدیدش، افتخار، حداقل باعث فرو رفتگی در تعداد بیکاران شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Sakata، با ماشین جدید خود، Glory، حداقل در تعداد بیکاران ساخته شده است
7. The commission had barely begun to make a dent in the problem.
[ترجمه ترگمان]کمیسیون به سختی شروع به فرو رفتگی در این مشکل کرده است
[ترجمه گوگل]این کمیسیون به سختی شروع به حل و فصل مشکل کرده است
8. I'll try to help you make a dent in some of that work.
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم به تو کمک کنم که در بعضی از این کارها یک فرورفتگی درست کنی
[ترجمه گوگل]من سعی خواهم کرد که در برخی از این کارها به شما کمک کنم
9. The cost of climate protection would barely make a dent in that growth.
[ترجمه ترگمان]هزینه حفاظت از آب و هوا به سختی می تواند باعث فرو رفتگی در این رشد شود
[ترجمه گوگل]هزینه حفاظت از آب و هوا به سختی می تواند در این رشد ایجاد کند
10. But to make a dent in the cleaning, you'd need to dedicate a whole month's worth of weekends.
[ترجمه ترگمان]اما برای فرو رفتگی در تمیز کردن، باید یک ماه کامل از تعطیلات آخر هفته را اختصاص دهید
[ترجمه گوگل]اما برای تمیز کردن، باید یک روز تعطیلات آخر هفته را اختصاص دهید
11. To make a dent in the slaughter of the sharks, however, there are going to have to be a lot of people willing to spoil this particular sport.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای اینکه یک فرو رفتگی در کشتار کوسه ها ایجاد شود، باید افراد زیادی وجود داشته باشند که تمایل دارند این ورزش خاص را خراب کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، برای ساختن گودال در کشتار کوسه ها، تعداد زیادی از مردم می خواهند که این ورزش خاص را از بین ببرند
12. Now we're just trying to make a dent in a war that's actually gone on a lot longer and claimed a lot more lives.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ما فقط سعی داریم در جنگی که خیلی بیشتر ادامه پیدا کرده و زندگی های بیشتری را ادعا می کنند، فرو رفتگی ایجاد کنیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما فقط سعی داریم یک جنگجو را در یک جنگ که عملا بیشتر طول می کشد و زندگی های بیشتری را به بار آورد
13. We worked all day and still didn't make a dent in this paperwork.
[ترجمه ترگمان]ما تمام روز را کار کردیم و هنوز هم در این کاغذ بازی فرو نکردیم
[ترجمه گوگل]ما تمام روز کار می کردیم و هنوز هم در این پرونده ها کاری انجام نداده ایم
14. So far, none have managed to make a dent in the search market.
[ترجمه ترگمان]تاکنون، هیچ کدام موفق به فرو رفتگی در بازار جستجو نشده اند
[ترجمه گوگل]تا کنون، هیچ کدام موفق به ایجاد یک دام در بازار جستجو نیست
15. She thought it dry, and it was, but she could not make a dent in the downpour itself.
[ترجمه ترگمان]او آن را خشک و خشک می کرد، اما نمی توانست فرو رفتگی در خود فرو کند
[ترجمه گوگل]او فکر کرد خشک است، و آن را بود، اما او نمیتواند در یک نفس نفوذ کند