کلمه جو
صفحه اصلی

oiled


روغنى، چرب

انگلیسی به انگلیسی

• treated with oil, spread with oil; drunk (slang)

جملات نمونه

1. her oiled face glistened under the sunlight
صوت چربش زیر نور خورشید برق می زد.

2. the squeakiest wheel gets oiled first
(چرخی که بیشتر جیر جیر می کند اول روغن کاری می شود) تا سروصدا نکنی به فریادت نمی رسند.

3. wheels that are not oiled become stiff
چرخ هایی که روغن نمی خورند گیردار می شوند.

4. the creakiest wheel gets oiled first
چرخ پر سروصداتر اول روغن کاری می شود،به اشخاص پر سروصدا زودتر توجه می شود

5. this motor needs to be oiled
این موتور نیاز به روغن کاری دارد.

6. A crew of assistants oiled and adjusted the release mechanism until it worked perfectly.
[ترجمه ترگمان]یک گروه از دستیاران که روغن کاری شده و مکانیزم انتشار را تنظیم کرده بودند تا زمانی که به طور کامل کار کند
[ترجمه گوگل]یک خدمه دستیاران روغن زد و مکانیزم آزاد را تنظیم کرد تا کاملا کار کند

7. The moving parts of this machine should be oiled regularly.
[ترجمه ترگمان]بخش های متحرک این دستگاه باید به طور منظم روغن کاری شوند
[ترجمه گوگل]قطعات متحرک این دستگاه باید به طور مرتب روغن کاری کنند

8. Place the sausages on an oiled baking tray.
[ترجمه ترگمان]سوسیس را روی یک سینی پخت روغن زده قرار می دهد
[ترجمه گوگل]سوسیس را در یک سینی پخت روغن زده کنید

9. He oiled his bike and pumped up the tyres.
[ترجمه ترگمان]او دوچرخه اش را روغن کاری کرد و the را بالا کشید
[ترجمه گوگل]او دوچرخه خود را روغن زد و لاستیک ها را پمپ کرد

10. Very handsome with oiled hair and a fez.
[ترجمه ترگمان]خیلی خوش قیافه با موهای چرب و fez
[ترجمه گوگل]بسیار خوش تیپ با موی روغن و Fez

11. His dark limbs gleamed like oiled gold beneath the faded bermudas and T-shirt.
[ترجمه ترگمان]اندام های تیره رنگ او مثل طلای روغن کاری شده در زیر پیراهن و تی شرت می درخشید
[ترجمه گوگل]اندامهای تیره او مانند طلای روغن زیر برموداهای مرطوب و تی شرت درخشیدند

12. Down the line, swords hissed out of oiled scabbards.
[ترجمه ترگمان]شمشیر از غلاف بیرون آمد
[ترجمه گوگل]پایین خط، شمشیرها از گلدان های روغن زده شده

13. Sinews bunched and moved under his skin like oiled spaghetti.
[ترجمه ترگمان]sinews bunched و زیر پوستش مثل ماکارونی روغن کاری شده بودند
[ترجمه گوگل]Sinews بسته بندی شده و زیر پوست خود مانند اسپاگتی روغن زده شده است

14. Her hair was heavily oiled, perfumed and washed again and again in a henna mixture.
[ترجمه ترگمان]موهای او به شدت روغن کاری شده بود، دوباره و دوباره شسته شده بود و دوباره در یک مخلوط حنا گذاشته شده بود
[ترجمه گوگل]موهایش به شدت روغن زده، عطر و بویی دوباره و دوباره در مخلوط حنا شسته شد

پیشنهاد کاربران

روغن زده ( در مورد موی سر )


کلمات دیگر: