(امریکا) گروه ورزشی حرفه ای (به ویژه در بیس بال)
major league
(امریکا) گروه ورزشی حرفه ای (به ویژه در بیس بال)
انگلیسی به فارسی
(آمریکا) گروه ورزشی حرفهای (بهویژه در بیسبال)
لیگ اصلی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: major-league (adj.), major-leaguer (n.)
مشتقات: major-league (adj.), major-leaguer (n.)
• (1) تعریف: either of the two highest-level leagues of professional baseball teams in the U.S.
• (2) تعریف: a league of the highest level in any sport.
• national league, highest league (sports)
جملات نمونه
1. He made his Major League debut as shortstop.
[ترجمه ترگمان]او اولین کار لیگ بزرگ خود را به عنوان shortstop انجام داد
[ترجمه گوگل]او اولین بازی لیگ قهرمانان خود را به عنوان قهرمانی انجام داد
[ترجمه گوگل]او اولین بازی لیگ قهرمانان خود را به عنوان قهرمانی انجام داد
2. His pitching was a legend among major league hitters.
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه افسانه در بین hitters لیگ حرفه ای بوده
[ترجمه گوگل]سنگ فرش او یک افسانه در بین بازیکنان لیگ برتر بود
[ترجمه گوگل]سنگ فرش او یک افسانه در بین بازیکنان لیگ برتر بود
3. Once a girl has made it into the major league every detail is mapped out by her agency.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک دختر آن را به لیگ اصلی تبدیل کرده، همه جزئیات توسط آژانس او طرح ریزی می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک دختر آن را به لیگ اصلی ساخته شده است، هر جزئیات توسط آژانس آن نقشه برداری شده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک دختر آن را به لیگ اصلی ساخته شده است، هر جزئیات توسط آژانس آن نقشه برداری شده است
4. The concept of interleague play in major league baseball is certainly intriguing, worthy of serious consideration.
[ترجمه ترگمان]مفهوم بازی interleague در بیس بال اصلی قطعا جذاب و شایسته توجه جدی است
[ترجمه گوگل]مفهوم interleague در بیس بال در لیگ اصلی قطعا جذاب است، که ارزش توجه جدی دارد
[ترجمه گوگل]مفهوم interleague در بیس بال در لیگ اصلی قطعا جذاب است، که ارزش توجه جدی دارد
5. The new economics of major league baseball also work against inner-city talent, Towers says.
[ترجمه ترگمان]برج ها می گوید که اقتصاد جدید بیسبال لیگ برتر نیز علیه استعداد درونشهر کار می کند
[ترجمه گوگل]Towers می گوید که اقتصاد جدید لیگ بیس بال نیز در برابر استعداد درون شهر کار می کند
[ترجمه گوگل]Towers می گوید که اقتصاد جدید لیگ بیس بال نیز در برابر استعداد درون شهر کار می کند
6. Tuttle and Garagiola visit major league clubhouses, telling the story, and they have achieved some results.
[ترجمه ترگمان]Tuttle و Garagiola از clubhouses لیگ اصلی بازدید می کنند و داستان را بازگو می کنند و آن ها به برخی نتایج دست یافته اند
[ترجمه گوگل]Tuttle and Garagiola از باشگاه های کلیدی لیگ بازدید می کنند، داستان را می گویند، و نتایجی به دست می آورند
[ترجمه گوگل]Tuttle and Garagiola از باشگاه های کلیدی لیگ بازدید می کنند، داستان را می گویند، و نتایجی به دست می آورند
7. Rivera had a chance to play major league ball last year, and in a pennant race yet.
[ترجمه ترگمان]ریورا فرصتی داشت تا سال گذشته توپ اصلی لیگ را بازی کند و هنوز در مسابقه پرچم به سر می برد
[ترجمه گوگل]ریورا فرصتی برای بازی در سال گذشته لالیگا داشت و در مسابقات قهرمانی نیز حضور داشت
[ترجمه گوگل]ریورا فرصتی برای بازی در سال گذشته لالیگا داشت و در مسابقات قهرمانی نیز حضور داشت
8. Major league clubs have increased in number from 26 to 2
[ترجمه ترگمان]تعداد باشگاه های اصلی لیگ از ۲۶ به ۲ افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]باشگاه های بزرگ لیگ از 26 به 2 افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]باشگاه های بزرگ لیگ از 26 به 2 افزایش یافته است
9. After Major League Baseball agreed to cooperate, the Giants allowed film crews access to the stadium.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه بیسبال لیگ برتر با هم کاری موافقت کرد، تیم Giants هم اجازه دسترسی به استادیوم را داد
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه بیس بال لیگ برتر به توافق برای همکاری دست یافتند، غول ها اجازه دسترسی به فیلم ها را به ورزشگاه دادند
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه بیس بال لیگ برتر به توافق برای همکاری دست یافتند، غول ها اجازه دسترسی به فیلم ها را به ورزشگاه دادند
10. He managed his last major league game for the San Francisco Giants 20 years ago.
[ترجمه ترگمان]او ۲۰ سال پیش آخرین بازی اصلی خود را برای تیم Francisco در سانفرانسیسکو انجام داد
[ترجمه گوگل]او آخرین بازی لیگ برتر خود را برای غنای سان فرانسیسکو 20 سال پیش مدیریت کرد
[ترجمه گوگل]او آخرین بازی لیگ برتر خود را برای غنای سان فرانسیسکو 20 سال پیش مدیریت کرد
11. That means they could go after high-priced, proven major league players.
[ترجمه ترگمان]این بدین معنی است که آن ها می توانند بعد از این که بازیکنان لیگ اصلی ثابت شده را ثابت کنند، بروند
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که آنها می توانند پس از قیمت های بالا، بازیکنان بزرگ لیگ ثابت کنند
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که آنها می توانند پس از قیمت های بالا، بازیکنان بزرگ لیگ ثابت کنند
12. The alternative: lose two major league franchises.
[ترجمه ترگمان]گزینه دیگر: دو امتیاز اصلی را از دست بدهید
[ترجمه گوگل]جایگزین: دو لیگ برتر لیگ را از دست بدهید
[ترجمه گوگل]جایگزین: دو لیگ برتر لیگ را از دست بدهید
13. An informal survey of current major league rosters reveals nearly 50 athletes who once viewed themselves somewhat different defensively.
[ترجمه ترگمان]یک بررسی غیر رسمی از rosters لیگ برتر کنونی حدود ۵۰ ورزش کار را نشان می دهد که زمانی با حالتی تدافعی به خود نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]یک نظرسنجی غیر رسمی از فهرست های اصلی لیگ های فعلی، نشان می دهد نزدیک به 50 ورزشکار که یک بار خود را در دفاع تقریبا متفاوت
[ترجمه گوگل]یک نظرسنجی غیر رسمی از فهرست های اصلی لیگ های فعلی، نشان می دهد نزدیک به 50 ورزشکار که یک بار خود را در دفاع تقریبا متفاوت
14. She had other business to cover, major league business.
[ترجمه ترگمان]اون کار دیگه ای برای پوشش دادن و تجارت لیگ داره
[ترجمه گوگل]او کسب و کار دیگری برای پوشش کسب و کار بزرگ لیگ بود
[ترجمه گوگل]او کسب و کار دیگری برای پوشش کسب و کار بزرگ لیگ بود
the Major Leagues
(امریکا) دو گروه متشکل از تیمهای حرفهای در بیسبال
پیشنهاد کاربران
لیگ برتر
کلمات دیگر: