جرات کردن، به خود اجازه دادن، جسارت کردن
make bold
جرات کردن، به خود اجازه دادن، جسارت کردن
انگلیسی به فارسی
جسارت کن
انگلیسی به انگلیسی
• make daring, make courageous
جملات نمونه
1. Poland was already making bold economic reforms.
[ترجمه ترگمان]لهستان هم اکنون در حال انجام اصلاحات اقتصادی جسورانه بود
[ترجمه گوگل]لهستان در حال حاضر اصلاحات اقتصادی جسورانه انجام داده است
[ترجمه گوگل]لهستان در حال حاضر اصلاحات اقتصادی جسورانه انجام داده است
2. He made bold advances to a woman sitting next to him.
[ترجمه ترگمان]نسبت به زنی که کنارش نشسته بود جسارت بیشتری نشان داد
[ترجمه گوگل]او پیشرفت های جسورانه ای را برای یک زن نشسته در کنار او ساخته شده است
[ترجمه گوگل]او پیشرفت های جسورانه ای را برای یک زن نشسته در کنار او ساخته شده است
3. I make bold to give you my opinion.
[ترجمه ترگمان]من جسارت می کنم که نظر خود را به شما بدهم
[ترجمه گوگل]جسارت دارم به نظر شما
[ترجمه گوگل]جسارت دارم به نظر شما
4. And now I make bold to seek your help.
[ترجمه ترگمان]و حالا جسارت می کنم تا به کمکت احتیاج پیدا کنم
[ترجمه گوگل]و اکنون به دنبال کمک شما هستم
[ترجمه گوگل]و اکنون به دنبال کمک شما هستم
5. I make bold to ask you a favour [ give you a piece of advice ].
[ترجمه ترگمان]من جسارت می کنم تا از شما خواهش کنم که یک نصیحتی به شما بکنم
[ترجمه گوگل]من از شما خواسته ام که به شما کمک کنم
[ترجمه گوگل]من از شما خواسته ام که به شما کمک کنم
6. I make bold to give you a piece of advice.
[ترجمه ترگمان] جسارت می کنم که یه نصیحتی بهت بکنم
[ترجمه گوگل]من جسورانه به شما توصیه می کنم
[ترجمه گوگل]من جسورانه به شما توصیه می کنم
7. May I make bold to borrow a half - crown from you?
[ترجمه ترگمان]می تونم جسارت کنم که یه تاج و نیم رو از تو قرض بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم به شما قرض بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم به شما قرض بگیرم؟
8. May I make bold to suggest that you were wrong to do so?
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید جسارت کنم و پیشنهاد کنم که شما اشتباه می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم به شما نشان دهم که شما اشتباه کرده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم به شما نشان دهم که شما اشتباه کرده اید؟
9. Instead of asking riddles, I make bold to say that you breath to cool your porridge.
[ترجمه ترگمان]به جای پرسیدن این معما، جسارت می کنم بگویم که تو نفس می کشی که porridge را خنک کنی
[ترجمه گوگل]به جای درخواست معماهای، من جسورانه می گویم که شما نفس می کوبید تا فرنی باشد
[ترجمه گوگل]به جای درخواست معماهای، من جسورانه می گویم که شما نفس می کوبید تا فرنی باشد
10. Mourinho would make bold changes but Grant is cautious.
[ترجمه ترگمان]مورینو تغییر شدیدی خواهد کرد اما گرانت محتاط است
[ترجمه گوگل]مورینیو تغییرات جسورانه ای ایجاد می کند اما گرانت احتیاط می کند
[ترجمه گوگل]مورینیو تغییرات جسورانه ای ایجاد می کند اما گرانت احتیاط می کند
11. Learning moment with an open mind, always make bold innovations, every one is the Ke's responsibility.
[ترجمه ترگمان]زمان یادگیری با ذهن باز همیشه نوآوری های متهورانه را به همراه دارد، هر یک از آن ها به عنوان مسیولیت محور در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]یادگیری لحظه ای با ذهن باز، همیشه نوآوری های جسورانه ای را به وجود آورید، هر کس مسئول مسئولیت Ke است
[ترجمه گوگل]یادگیری لحظه ای با ذهن باز، همیشه نوآوری های جسورانه ای را به وجود آورید، هر کس مسئول مسئولیت Ke است
12. I make bold choices to choose from! To the young dream, and no regrets of youth!
[ترجمه ترگمان]من انتخاب های جسورانه ای برای انتخاب دارم! برای رویاهای جوانی و هیچ پشیمان شدن از جوانی!
[ترجمه گوگل]من انتخاب های جسورانه را انتخاب می کنم! به رویای جوان، و بدون ترس از جوانان!
[ترجمه گوگل]من انتخاب های جسورانه را انتخاب می کنم! به رویای جوان، و بدون ترس از جوانان!
13. A young machine hand, attracted by her looks, make bold to jest with her.
[ترجمه ترگمان]یک دست جوان که از نگاه او مجذوب شده بود، جسارت آن را داشت که او را مسخره کند
[ترجمه گوگل]دست ماشین جوان، جذاب به نظر می رسد، جسورانه با او خشمگین می شود
[ترجمه گوگل]دست ماشین جوان، جذاب به نظر می رسد، جسورانه با او خشمگین می شود
14. It's important to understand that Keynes did much more than make bold assertions.
[ترجمه ترگمان]مهم است که درک کنیم که Keynes خیلی بیشتر از اظهارات جسورانه عمل کرد
[ترجمه گوگل]مهم است که درک کنیم که کینز خیلی بیشتر از بیان اظهارات جسورانه عمل کرد
[ترجمه گوگل]مهم است که درک کنیم که کینز خیلی بیشتر از بیان اظهارات جسورانه عمل کرد
کلمات دیگر: