کلمه جو
صفحه اصلی

make mischief


شر به پا کردن، شهرآشوبی کردن، شیطنت کردن، دو به هم زنی کردن

انگلیسی به انگلیسی

• intentionally cause damage, sabotage; incite, instigate

جملات نمونه

1. My children often try to make mischief between me and my new husband.
[ترجمه ترگمان]بچه های من اغلب سعی می کنند بین من و شوهر جدیدم شیطنت کنند
[ترجمه گوگل]فرزندانم اغلب سعی می کنند بین من و شوهر جدید من بدبخت شوند

2. Such people will do anything they can to make mischief.
[ترجمه ترگمان]این جور آدم ها هر کاری از دستشان بربیاید انجام می دهند
[ترجمه گوگل]چنین افرادی هر کاری که می توانند انجام دهند برای بدبختی انجام دهند

3. I didn't want to make mischief between them.
[ترجمه ترگمان]نمی خواستم بین آن ها دردسر درست کنم
[ترجمه گوگل]من نمی خواستم بین آنها خجالت بکشم

4. Don't let her make mischief between you she's only jealous.
[ترجمه ترگمان]نذار بین تو دردسر درست کنه، اون فقط حسودی می کنه
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که او بین شما سوءاستفاده کند، او تنها حسود است

5. Fred just loves to make mischief.
[ترجمه ترگمان]فرد عاشق شیطنت است
[ترجمه گوگل]فرد فقط دوست دارد بدبختی کند

6. Russia can make mischief, but it cannot project military and ideological power all around the world, as the Soviet Union did during the cold war.
[ترجمه ترگمان]روسیه می تواند شرارت کند، اما نمی تواند در سراسر جهان قدرت نظامی و ایدئولوژیکی داشته باشد، چرا که اتحاد جماهیر شوروی در طی جنگ سرد این کار را کرد
[ترجمه گوگل]روسیه می تواند بدرفتاری کند، اما اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد نمی تواند قدرت نظامی و ایدئولوژیک را در سراسر جهان طراحی کند

7. Or the pookas, emerged on this Christmas Eve to make mischief?
[ترجمه ترگمان]یا آن شب کریسمس که ای و از این شب کریسمس بیرون آمده بود تا شیطنت کند؟
[ترجمه گوگل]و یا pookas، در این شب کریسمس ظهور کرد تا بدرفتاری کند؟

8. The offices' jobs include lobbying the central government on finance and policy issues, helping visitors from home, or reining in those in Beijing to protest, petition or otherwise make mischief.
[ترجمه ترگمان]این مشاغل شامل لابی کردن با دولت مرکزی در زمینه مسائل مالی و سیاست، کمک به بازدید کنندگان از خانه، و یا مهار کردن افراد در پکن برای اعتراض، دادخواست و یا در غیر این صورت است
[ترجمه گوگل]مشاغل اداری عبارتند از لابی دولت مرکزی در زمینه امور مالی و سیاست، کمک به بازدیدکنندگان از خانه و یا در کسانی که در پکن در حال اعتراض، درخواست و یا بدرفتاری دیگر هستند

9. The risk now is that the pressure will ease, and North Korea will feel freer to make mischief.
[ترجمه ترگمان]اکنون خطر این است که فشار کاهش پیدا خواهد کرد و کره شمالی احساس آزادی بیشتری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اکنون خطر این است که فشار از بین خواهد رفت و کره شمالی احساس آزادتر از بدبختی خواهد کرد


کلمات دیگر: