کلمه جو
صفحه اصلی

oiliness


چربى، نرمى

انگلیسی به فارسی

روغنکاری


انگلیسی به انگلیسی

• degree of oil in a substance

جملات نمونه

1. Wright was speaking an old-pol language whose oiliness, in the emerging era of brutal Newt-speak, seemed to exude culpability.
[ترجمه ترگمان]رایت در حال صحبت کردن با زبانی old بود که oiliness، در دوران نوظهور نیوت brutal، با گناه از خود می راند
[ترجمه گوگل]رایت یک زبان قدیمی لهستانی بود که در دوران ظهور گفتار وطنی نیوتن، چرت زدن به نظر می رسید که تخریب را به همراه دارد

2. The paper discusses the application of synthetic fibre oiliness improver in textile industries.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی کاربرد الیاف مصنوعی الیاف مصنوعی در صنایع نساجی پرداخته است
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد استفاده از بهبود کیفیت روغن فیبر مصنوعی در صنایع نساجی بحث می شود

3. The developed drawing oil contains some oiliness additive, extreme - pressure additive antirust additive and cleanout additive.
[ترجمه ترگمان]روغن طراحی توسعه یافته حاوی برخی از additive افزودنی، افزودنی، افزودنی، افزودنی و افزودنی cleanout است
[ترجمه گوگل]روغن رسم شده حاوی برخی از افزودنی های روغنکاری، افزودنی ضد افزودنی افزودنی و افزودنی تمیز کردن است

4. The emulsibility, emulsifying stability, and holding oiliness of the ester were also studied and compared with those of monoglyceride .
[ترجمه ترگمان]The، پایداری emulsifying، و نگه داشتن oiliness در استر نیز مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفتند و در مقایسه با آن monoglyceride مورد مقایسه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]امولسیون، پایداری امولسیون و نگهداشتن چربی استر نیز مورد مطالعه و مقایسه آن با مونوگلیسیرید قرار گرفت

5. Synthetic esters were tested as oiliness additives and were compared with palm oil.
[ترجمه ترگمان]استره ای مصنوعی به عنوان افزودنی های oiliness مورد آزمایش قرار گرفتند و با روغن نخل مقایسه شدند
[ترجمه گوگل]استرهای مصنوعی به عنوان مواد افزودنی روغنکاری مورد آزمایش قرار گرفتند و با روغن نخل مقایسه شدند

6. The process that oiliness wastewater into water disappears as time goes on is called water self - purification.
[ترجمه ترگمان]فرآیندی که آب آلوده به آب را به صورت زمانی ناپدید می کند که زمان به آن تصفیه آب خوانده می شود
[ترجمه گوگل]فرآیندی که فاضلاب چربی به آب با گذشت زمان از بین می رود، خود تصفیه آب نامیده می شود

7. The lubricity of oiliness & EP agent in oil is different from that in emulsion.
[ترجمه ترگمان]The عامل EP oiliness & in در نفت متفاوت از امولسیون کننده امولسیون است
[ترجمه گوگل]رطوبت روغن Oil agent EP در روغن متفاوت است از امولسیون

8. It has been reported that fatty acid hydroxylamine soaps with special structures have better oiliness as well as better anti-wear performance.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که صابون های معطر acid با ساختارهای خاص خاصیت oiliness بهتری دارند و عملکرد wear بهتری دارند
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که اسید های چرب اشباع شده با هیدروکسیلیمین با ساختارهای ویژه دارای روغنکاری بهتر و همچنین عملکرد ضد سایش بهتر است

9. And it gets better. . . They also claim Jaborandi extract (everyone's favorite!) and 0% salt helps control hair oiliness.
[ترجمه ترگمان]و این هم بهتر می شود آن ها همچنین ادعا می کنند که عصاره Jaborandi (هر فرد مورد علاقه هر فرد است!) و ۰ درصد نمک به کنترل مو کمک می کند
[ترجمه گوگل]و بهتر می شود آنها همچنین عصاره جبارانتی (مورد علاقه همه را دارند!) و 0٪ نمک کمک می کند تا کنترل ریزش مو موثر باشد

10. Main detected the egg's moisture, salt content, viscosimet, and vitelline oiliness, vitelline exponential, vitelline coloring matter grade and so on.
[ترجمه ترگمان]اصلی، رطوبت تخم، مقدار نمک، viscosimet و vitelline oiliness، vitelline نمایی، درجه رنگی و غیره را شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]اصلی رطوبت تخم مرغ، محتوای نمک، ویسکوزیمت، ویتیلیون و روغن دانه، ویتلین، درجه رنگ آمیزی ویتلیل و غیره را تشخیص داد

11. Humectants trap water stratum corneum, making It'softer and smoother without adding oiliness or shine.
[ترجمه ترگمان]تله کالاییشدن stratum water stratum، making It and smoother oiliness oiliness or or or or shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine shine
[ترجمه گوگل]رطوبت دهنده ها را از آب در می آورند، و آن را پس از و بعد، بدون افزودن روغن و یا درخشش، می سازد

12. It argues the demarcations of the liquid property, and then judge the oiliness levels from geochemistry data. These explanation models of gasometry, geochemistry, rock fragment and etc are set up.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله the ویژگی مایع را مورد بحث قرار داده و سپس سطح oiliness را از داده های ژئوشیمی انتخاب می کند این توضیحات شامل مدل های gasometry، ژئوشیمی، rock و غیره تنظیم می شوند
[ترجمه گوگل]این تفکیکها از ویژگی مایع استدلال می کند و سپس سطوح چربی از داده های ژئوشیمی را قضاوت می کند این مدل های توضیحی گاز سنجی، ژئوشیمی، قطعه سنگ و غیره تنظیم می شوند


کلمات دیگر: