کلمه جو
صفحه اصلی

neighing

انگلیسی به فارسی

همسایه، شیهه کشیدن


انگلیسی به انگلیسی

• braying, whinnying; imitative sound of horse

جملات نمونه

1. the horses were stamping and neighing
اسب ها پا بر زمین می کوبیدند و شیهه می کشیدند.

پیشنهاد کاربران

شیهه اسب


خندیدن


کلمات دیگر: