سیاهپوست، زنگی، کاکاسیاه، زنگی مانند، وابسته به سیاهان، کسیکه خون سیاهان در او باشد
negroid
سیاهپوست، زنگی، کاکاسیاه، زنگی مانند، وابسته به سیاهان، کسیکه خون سیاهان در او باشد
انگلیسی به فارسی
Negroid
سیاهپوست، زنگی، سیاه، کاکاسیاه
وابسته به نژاد سیاه
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: (outdated; considered offensive; no longer in scientific use) of, pertaining to, or characteristic of a member of a human racial group originating in sub-Saharan Africa, particularly characterized by having dark skin.
• مشابه: black
• مشابه: black
اسم ( noun )
• : تعریف: (outdated; often offensive; no longer in scientific use) a member of the Negroid racial group.
• one who resembles a negro; negro, black (derogatory in modern usage)
resembling a negro, black; of black and dark-skinned african races (derogatory in modern usage)
resembling a negro, black; of black and dark-skinned african races (derogatory in modern usage)
جملات نمونه
1. Numerous persons with only a few Negroid traits annually pass over and are ab-sorbed into the dominant Caucasoid population.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از افراد با تعداد کمی از ویژگی های negroid سالانه می گذرند و ab - sorbed به جمعیت Caucasoid غالب هستند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از افراد با تنها چندین ویژگی Negroid سالانه عبور می کنند و به جمعیت قفقازی غالب تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از افراد با تنها چندین ویژگی Negroid سالانه عبور می کنند و به جمعیت قفقازی غالب تبدیل می شوند
2. The Negroid races peopled at some time all the South of India, Indo-China and China.
[ترجمه ترگمان]نژاده ای negroid در برخی از شهرهای هند، هند - چین و چین قرار داشتند
[ترجمه گوگل]نژادهای Negroid بعضی وقتها در سراسر جنوب هند، هندو چین و چین زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]نژادهای Negroid بعضی وقتها در سراسر جنوب هند، هندو چین و چین زندگی می کردند
3. The forehead is usually divided by a central ridge or furrow as in much of the Negroid work.
[ترجمه ترگمان]این پیشانی معمولا به صورت یک صخره مرکزی یا شیاری به شکل قسمت زیادی از کار negroid تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]پیشانی معمولا با یک رگه مرکزی یا حفره مرکزی مانند بسیاری از کارهای Negroid تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]پیشانی معمولا با یک رگه مرکزی یا حفره مرکزی مانند بسیاری از کارهای Negroid تقسیم می شود
4. The second race, the race of the Grimaldi cave remains, was distinctly negroid in its characters.
[ترجمه ترگمان]نژاد دوم، نژاد of که در آن باقی مانده بود، کام لا تاریک بود
[ترجمه گوگل]مسابقه دوم، نژاد غار گریمالدی باقی مانده است، در شخصیت های خود به طور مشخصی نابود شده است
[ترجمه گوگل]مسابقه دوم، نژاد غار گریمالدی باقی مانده است، در شخصیت های خود به طور مشخصی نابود شده است
5. About 9% of Tanzanians are classified as Bantu, a blend of hamitic and negroid stocks.
[ترجمه ترگمان]حدود ۹ درصد از Tanzanians به عنوان بانتو، ترکیبی از hamitic و negroid طبقه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]حدود 9 درصد از تانزانیا ها به عنوان بنتو، ترکیبی از سهام هامتیک و ناباروری طبقه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]حدود 9 درصد از تانزانیا ها به عنوان بنتو، ترکیبی از سهام هامتیک و ناباروری طبقه بندی می شوند
6. Lowerscale were probably the proto - Australoid type with Negroid features and bunched curly hair.
[ترجمه ترگمان]احتمالا Lowerscale از نوع Australoid بود که موهای فرفری داشت و موهای مجعد داشت
[ترجمه گوگل]Lowerscale احتمالا نوعی پروتئین استرالوئیدی با ویژگی های Negroid و موهای فرفره ای بود
[ترجمه گوگل]Lowerscale احتمالا نوعی پروتئین استرالوئیدی با ویژگی های Negroid و موهای فرفره ای بود
7. He aa mane of greasy grey hair, his face pouched and seamed, with thick negroid lips.
[ترجمه ترگمان]از موهای خاکستری چرب، با لب های آویخته و لبان آویخته،
[ترجمه گوگل]او چهره ای از موهای خاکستری چرب، چهره اش را با لکه های نازک ضخیم پوشیده و درهم ریخت
[ترجمه گوگل]او چهره ای از موهای خاکستری چرب، چهره اش را با لکه های نازک ضخیم پوشیده و درهم ریخت
8. Indian blood was plain in her features, overbalancing the negroid characteristics.
[ترجمه ترگمان]خون هندی در چهره اش آشکار بود و ویژگی های negroid را آشکار می ساخت
[ترجمه گوگل]خون هندی در ویژگی های خود دشوار بود، با غلبه بر ویژگی های ناباروری
[ترجمه گوگل]خون هندی در ویژگی های خود دشوار بود، با غلبه بر ویژگی های ناباروری
کلمات دیگر: