سبک مکاتبه ی اداری و رسمی (خشک و پر کر و فر)، سبک پر طمطراق
officialese
سبک مکاتبه ی اداری و رسمی (خشک و پر کر و فر)، سبک پر طمطراق
انگلیسی به فارسی
سبک مکاتبهی اداری و رسمی (خشک و پر کر و فر)، سبک پر طمطراق
رسمی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the language or jargon, usu. wordy, difficult to understand, and unnecessarily complicated, that is often characteristic of official pronouncements and documents.
• official office language; bureaucratic language
جملات نمونه
1. However its representative "the Officialese Style" did not receive high reputation in the literary world, "Three Yang" also was not paid much attention to.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نماینده آن \"سبک Officialese\" شهرت زیادی در دنیای ادبی دریافت نکرده است، \"سه یانگ\" نیز توجه زیادی به آن نکرده است
[ترجمه گوگل]با این حال، نماینده 'سبک رسمی' شهرت بالایی در دنیای ادبیات دریافت نکرده بود، 'سه یانگ' نیز مورد توجه زیادی قرار نگرفت
[ترجمه گوگل]با این حال، نماینده 'سبک رسمی' شهرت بالایی در دنیای ادبیات دریافت نکرده بود، 'سه یانگ' نیز مورد توجه زیادی قرار نگرفت
2. Officialese and e-language, which belong to different styles, have distinctive features and variant styles.
[ترجمه ترگمان]Officialese و e که به سبک های مختلف تعلق دارند، ویژگی های متمایز و سبک های متفاوتی دارند
[ترجمه گوگل]رسمی و زبان الکترونیکی که متعلق به سبک های مختلف هستند دارای ویژگی های متمایز و سبک های مختلف هستند
[ترجمه گوگل]رسمی و زبان الکترونیکی که متعلق به سبک های مختلف هستند دارای ویژگی های متمایز و سبک های مختلف هستند
3. In officialese, monetary policy has shifted from "proactive" to "prudent", while fiscal policy remains "proactive".
[ترجمه ترگمان]در officialese، سیاست پولی از \"proactive\" به \"محتاط\" تغییر کرده است، در حالی که سیاست مالی \"فعال\" باقی می ماند
[ترجمه گوگل]در سیاست رسمی، سیاست پولی از 'پیشگیرانه' تا 'محتاط' تغییر یافته است، در حالی که سیاست مالی همچنان 'فعال' است
[ترجمه گوگل]در سیاست رسمی، سیاست پولی از 'پیشگیرانه' تا 'محتاط' تغییر یافته است، در حالی که سیاست مالی همچنان 'فعال' است
4. Some new traits of officialese, especially the use of spoken language, are emerging in recent years, which causes various arguments.
[ترجمه ترگمان]برخی ویژگی های جدید officialese، به ویژه استفاده از زبان گفتاری، در سال های اخیر پدیدار شده اند که باعث بحث های مختلفی می شوند
[ترجمه گوگل]برخی از صفات جدید رسمی، به ویژه استفاده از زبان گفتاری، در سال های اخیر ظهور می کنند، که باعث استدلال های مختلف می شود
[ترجمه گوگل]برخی از صفات جدید رسمی، به ویژه استفاده از زبان گفتاری، در سال های اخیر ظهور می کنند، که باعث استدلال های مختلف می شود
5. Italy, the land of Dante, declared war on officialese recently, vowing to simplify the way the state communicates with its citizens.
[ترجمه ترگمان]ایتالیا، سرزمین دانته، اخیرا به officialese اعلان جنگ داد و قول داد که شیوه ارتباط دولت با شهروندان را ساده کند
[ترجمه گوگل]ایتالیا، سرزمین دانته، به تازگی اعلام جنگ با مقامات کرد و قول داد تا به نحوی که دولت با شهروندانش ارتباط برقرار کند، ساده تر شود
[ترجمه گوگل]ایتالیا، سرزمین دانته، به تازگی اعلام جنگ با مقامات کرد و قول داد تا به نحوی که دولت با شهروندانش ارتباط برقرار کند، ساده تر شود
6. Through comparative study, it could be seen that officialese has features of written language which is precise, comprehensive and standard, and is a kind of typical official language.
[ترجمه ترگمان]از طریق مطالعه تطبیقی می توان مشاهده کرد که officialese دارای ویژگی های زبان نوشتاری است که دقیق، جامع و استاندارد است و نوعی از زبان رسمی است
[ترجمه گوگل]از طریق مطالعه تطبیقی، می توان دید که زبان رسمی دارای ویژگی های زبان نوشته شده است که دقیق، جامع و استاندارد است و نوعی زبان رسمی رسمی است
[ترجمه گوگل]از طریق مطالعه تطبیقی، می توان دید که زبان رسمی دارای ویژگی های زبان نوشته شده است که دقیق، جامع و استاندارد است و نوعی زبان رسمی رسمی است
7. In the recent years, people started the studies on "the Officialese Style" and "Three Yang", but they still have not got enough attention.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، مردم مطالعات را بر روی \"سبک Officialese\" و \"سه یانگ\" آغاز کردند، اما هنوز به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته اند
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، مطالعات روی 'سبک رسمی' و 'سه یانگ' شروع شد، اما هنوز هم توجه کافی به آن ها نداشتند
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، مطالعات روی 'سبک رسمی' و 'سه یانگ' شروع شد، اما هنوز هم توجه کافی به آن ها نداشتند
8. However, since many Chaling writers served court offices, it follows to say that the style of the Chaling school was a kind of the officialese style.
[ترجمه ترگمان]با این حال، از آنجا که بسیاری از نویسندگان Chaling به دفاتر دادگاه خدمت کرده اند، این امر به دنبال آن است که سبک مکتب Chaling نوعی سبک officialese بود
[ترجمه گوگل]با این حال، از زمانی که بسیاری از نویسندگان چالینگ در ادارات دادگاه حضور داشتند، می توان گفت که سبک مدرسه Chaling نوعی سبک رسمی است
[ترجمه گوگل]با این حال، از زمانی که بسیاری از نویسندگان چالینگ در ادارات دادگاه حضور داشتند، می توان گفت که سبک مدرسه Chaling نوعی سبک رسمی است
9. Base on the interpersonal function theory in Functional Grammar, this paper analyses the realization of interpersonal function in officialese.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، تشخیص عملکرد بین فردی در the را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس نظریه عملکرد بین فردی در گرامر عملکردی، این مقاله تحقق رسیدن به عملکرد بین فردی در رسمی را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس نظریه عملکرد بین فردی در گرامر عملکردی، این مقاله تحقق رسیدن به عملکرد بین فردی در رسمی را بررسی می کند
10. Therefore, the interpreting course should intensify the training of Chinese officialese interpreting while the students should further improve their English proficiency and note-taking skills.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این درس تفسیر باید آموزش تفسیر officialese چینی را افزایش دهد در حالی که دانش آموزان باید مهارت انگلیسی خود را بهبود بخشند و مهارت های خود را به دست آورند
[ترجمه گوگل]بنابراین، دوره تفسیر باید آموزش تعلیمات رسمی چینی را تقویت کند در حالیکه دانش آموزان باید مهارت های انگلیسی و مهارت های یادداشت خود را بهبود ببخشند
[ترجمه گوگل]بنابراین، دوره تفسیر باید آموزش تعلیمات رسمی چینی را تقویت کند در حالیکه دانش آموزان باید مهارت های انگلیسی و مهارت های یادداشت خود را بهبود ببخشند
کلمات دیگر: